شرمن الکسی
یکبند کاریکاتور میکشم. میکشم چون کلمات، خیلی بوقلمون صفتند. میکشم چون کلمات خیلیخیلی محدودند. اگر به انگلیسی یا اسپانیایی یا چینی یا هر زبانِ دیگری حرف بزنید و بنویسید، فقط درصد معینی از آدمها منظورتان را میفهمند اما وقتی تصویری میکشید، همه میتوانند منظورتان را بفهمند. اگر کاریکاتور گلی را بکشم، هر مرد و زن و کودکی توی دنیا نگاهش میکند، میگوید: «این گُله». پس تصویر میکشم چون میخواهم با مردم دنیا حرف بزنم و میخواهم مردم دنیا به حرفم توجه کنند. وقتی قلم توی دستم است احساس میکنم آدم مهمی هستم. احساس میکنم وقتی بزرگ شدم شاید آدم بزرگی بشوم. مثلاً یک هنرمند مشهور. شاید هم یک هنرمند ثروتمند. برای من این تنها راه ثروتمندشدن و مشهورشدن است.
بوک مارک/ خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پارهوقت
در همینه زمینه :