از کانال پاناما، شاهکار مهندسی قرن بیستم چه میدانید؟
یکی از عجایب هفتگانه دنیای مدرن
عیسی محمدی
اقیانوس بسیار عظیمی وجود دارد به نام اقیانوس آرام که در واقع نام بزرگترین آبهای به همپیوسته دنیا است. این طرف هم اقیانوس عظیم دیگری وجود دارد به نام اطلس که این یکی هم در نوع خودش چیز عجیب و غریبی است. حالا وسط اینها یک قاره وجود دارد که طول آن، بسیار بزرگتر از پهنای آن است؛ به نام قاره آمریکا. یعنی تصور کنید که یک سر قاره به اقیانوس منجمد شمالی میرسد و یک سر دیگرش هم که نزدیکیهای اقیانوس منجمد جنوبی است. خب، حالا اگر کشتیها بخواهند از این اقیانوس به آن یکی اقیانوس بروند باید چه کار کنند؟ یا باید بارهایشان را اینطرف پیاده کنند و با قطار و راههای زمینی به سواحل دیگر برسند یا بروند و از ته اقیانوس اطلس و پایین آمریکای لاتین دور بزنند و... . طبیعی است که کلی هزینه دارد. اما انسان، همیشه راههایی پیدا میکند؛ ازجمله راهی برای وصلکردن اقیانوسهای اطلس و آرام به هم.
نگاهی به عجایب هفتگانه مدرن
بله، آدمها نشستند و فکر کردند و کانال پاناما را ساختند؛ مهمترین کانال و آبراه دستساز بشر و البته یکی از عجایب هفتگانه دنیای مدرن. عجایب هفتگانه؟ این عجایب هفتگانه، در مقابل همان عجایب هفتگانه دنیای باستان مثل دیوار چین و اهرام مصر و... مطرح شدهاند و شامل این موارد هم میشوند؛ پل معلق گلدن گیت آمریکا برای رفتن از سانفرانسیسکو به کالیفرنیا و البته از راه دریا، برج سیان تاور، بلندترین برج مخابراتی دنیا در تورنتو، سد ایتایپو در رودخانه پارانا بهعنوان بزرگترین سد تولیدکننده برق دنیا، تونل مانش که در 50کیلومتر و بهصورت زیرآبی فرانسه را به انگلستان وصل میکند، برج امپایر استیت در منهتن نیویورک و منطقه دلتا در هلند. اینکه شد شش تا، پس هفتمی کجاست؟ هفتمی، همین کانال پاناماست که داریم دربارهاش صحبت میکنیم. کانال پاناما در کشوری به همین نام واقع شده است؛ کشوری که یکجورهایی وصلکننده آمریکای شمالی و جنوبی به همدیگر است. کشوری که شاید سهبرابر همین استان کرج یا البرز خودمان مساحت دارد اما بهواسطه وجود همین کانال، شهره آفاق شده است.
شکست اولیه فرانسویها
ساخت این آبراهه یا کانال مهم، نیاز به دانش و اجرای مهندسی بالایی داشت. البته نخستین تلاشها برای ساخت چنین مسیری به قرن شانزدهم میلادی بازمیگردد. فرانسویها آستین بالا زدند تا کاری بکنند ولی ظاهراً که کار، کار فرانسویها نبود؛ بس که سنگین و طاقتفرسا و پیشرفته بود. گفته میشود در آن دوره بیش از 20هزار نفر تلفات دادند ولی راه به جایی نبردند. آن موقع که اروپاییها استعمارگر بودند و چیزی که زیاد بود، نیروی کار استعمارشده و چیزی که ارزان بود، جان آدمی. تا اینکه در سال 1900سر و کله آمریکاییها پیدا شد تا کار ناتمام را تمام کنند. آمریکاییها نیز یک و نیم دهه وقت گذاشتند تا اینکه در سال 1914این کانال 77کیلومتری را راهاندازی کردند. گفته میشود در این دوره نیز بهواسطه سخت و پیچیدهبودن کار، 7هزار کارگر دیگر جانشان را از دست دادند.
کانال پاناما چطور کار میکند؟
در ابتدای امر قرار بود که مثل بچه آدم، خاکبرداری کنند و دواقیانوس را به هم متصل کنند ولی به دلایل زمینشناختی و مهندسی این کار شدنی نبود. بعد تصمیم گرفته شد که بالابرهای هیدرولیکی استفاده کنند. اما چرا؟ به یک دلیل ساده: سطح خشکی بسیار بالاتر از سطح دریا بود. کشتیها به ابتدای این کانال میرسند، سپس بالابرهای هیدرولیکی آنها را بالاتر از سطح آب اقیانوس وارد کانال مصنوعی کرده و بعد با بالابرهای هیدرولیکی دیگر وارد دریاچه میکنند تا به حرکتشان ادامه دهند. سپس دوباره این مراحل را طی میکنند تا وارد اقیانوس دوم شوند. نام این دریاچه مصنوعی را گاتن گذاشتهاند و حرکت شناورها از این کانال روی همرفته 11ساعت به طول میانجامد؛ بهدلیل همین مراحل سختی که دارد. از دلایل ساخت این دریاچه مصنوعی که 26متر بالاتر از سطح اقیانوس قرار دارد هم این بود که نیاز کمتری به خاکبرداری و حفاری و... وجود داشته باشد. نام این فرایند بالابرهای هیدرولیکی را سدهای سلولی هم گذاشتهاند.
کانالی که اقتصاد یک کشور است
اقتصاد کشور کوچک پاناما بهشدت متأثر از این کانال و ترانزیت کشتیها و شناورها از این مسیر است. اما با شکلگیری کانالهای دیگر این درآمد کمتر شده و همین امر باعث ایجاد تغییراتی در این کشور شده است. اول، ترکیبی از مسئولان کلمبیا و فرانسه و آمریکا مسئول ساخت و مدیریت این کانال مهم بودند. تا سال 1977که کنترل کانال و اطراف آن در اختیار آمریکاییها بود. سپس خود پاناما هم پای کار آمد و بعدها، خود این کشور به تنهایی مسئول کنترل و حفاظت از آن شناخته شد.
پاناما یا نیکاراگوئه؟
در قرن شانزدهم، قرار بود دو مسیر برای ایجاد ارتباط بین اقیانوسها درنظر گرفته شود؛ یکی همین مسیر پاناما و دیگری از نیکاراگوئه بود. و اینکه بعدها کلمبیاییها هم خیلی جدی بودند در ساختن این کانال و حتی شرکتی و بودجهای به این منظور درنظر گرفتند. تا اینکه کار بهدست آمریکاییها افتاد. اولش که راهآهن پاناما را ساختند و اتفاقاً جانمایی کانال پاناما هم نزدیک به پایان این ریل آهن بود. آن شرکت کلمبیایی را که عرض کردیم، فردی به نام فردیناند دلسپس مدیریت میکرد که از سرمایهگذاری فرانسوی سود میبرد. جالب اینکه دلسپس از مدیرانارشد اجرایی پروژه کانال سوئز هم بود. به همین دلیل اعتبار خوبی داشت و توانست همه حمایتها را داشته باشد. البته طرح اولیهای که داده بود با کلی انتقاد همراه شد. منتقدان میگفتند که او جغرافیای پاناما را نمیشناخت و شناخت او معطوف به بیابانهای سوئز بود. مشکل اینجا بود که پاناما، سرشار از جنگلهای در هم تنیده گرمسیری بود. بارانهای موسمی فراوانی در آن میبارید و رطوبت و گرما هم در آن بالا بود. بخشی از تلفات کارگران در این منطقه که به آن اشاره کردیم، بهخاطر بیماریهای خاص این منطقه گرمسیری بود. پس منتقدان حق داشتند چون پاناما چیزی غیر از سوئز بود. تصور کنید که توپوگرافی منطقه شامل باتلاقهای ساحلی و جنگلها و رودها و کوههای مختلف و...، چه مصیبتی برای مهندسان ایجاد میکرد. در نهایت لسپس موفق نشد. دست آخر اینکه طرح او برای ایجاد یک کانال همسطح با دریا به تاریخ پیوست و همین طرح امروزی ایجاد شد که قرار بود با استفاده از رودخانههای پاناما و در منطقهای مناسب دریاچهای مصنوعی ایجاد کنند و شناورها را بالا بیاورند و از طریق این دریاچه طی مسیر کنند. اما شاید سؤال کنید که چرا کلمبیا؟ کشور پاناما تا ابتدای قرن بیستم، تحت اختیار و سلطه کلمبیا بود. بعدها هم آمریکاییها شرکت ورشکسته کلمبیایی را که در این پروژه شکست خورده بود، خریدند و کار به سرانجام رسید.
کانالی که با خون دل ساخته شد
نزدیک به 40هزار نفر در سالهای ساخت این کانال در خدمت آمریکاییها بودند. با وجود اینکه همه تدارکات بهداشتی برای بیماریهای واگیردار را هم داشتند، با این حال باز هم حدود 7هزار نفری تلفات دادند. بخشی دیگر از تلفات بهدلیل استفاده فراوان از دینامیت برای ساخت دریاچه مصنوعی بود چون زمین درنظر گرفته شده سخت و کوهستانی بود، چارهای جز استفاده از دینامیت نبود. همین انفجارها باعث میشد تا خیلیها کشته شوند. برای ساخت این کانال با آن سدهای سلولیاش نیاز به 150میلیون مترمکعب حفاری بود. همین چیزی که امروزه تحت عنوان کانال پاناما، یکی از عجایب هفتگانه دنیای مدرن میشناسیم و در مجموع جان دهها هزار کارگر برای احداث آن از دست رفته و راه اقیانوسهای اطلس و آرام را به هم نزدیک کرد.