زمزمههای زنانه از زیرزمین تهران
مروری بر بزرگترین مشکلات زنان شهر در سفرهای درونشهری با مترو
المیرا مهرمنش ـ خبرنگار
گزارشهای میدانی معمولا اینگونه تولید میشوند که خبرنگار با میکروفون یا وسایل ثبت و ضبط تصویر و صدا به یک «مکان» میرود و سؤالهایی از آدمها میپرسد؛ مثلا ملیحه که از ایستگاه صادقیه راهی کرج بود، نگار که در ایستگاه نارمک...، سمیه... که هر یک حرفهایشان را- مثلا در این گزارش میدانی، حرفهای زنانه درباره مترو- میزنند و باقی ماجرا تا انتها که دغدغههای مترو- خرد و درشت- از گوشه و وسط و کنارههای گزارش بیرون بریزند. ولی این گزارش میدانی درباره خواستههای زنان از مترو و البته مشکلاتشان در زیرزمین تهران، قرار است بدون ذکر نام و تکگوییهای زنان مسافر، با صدای یک دست آنها پیش برود. حاصل چند روز سفر زیرزمینی با زنان و گپ با آنها در واگن و ایستگاه، جمعآوری مشکلات و خواستههای دانهدرشتی است که جمع قابلتوجهی از زنان در آنها بهدرد مشترک میرسند. این دغدغهها را از زیرزمین تهران با صدای یکدست زنانه میشنوید.
فکری به حال دستفروشان مترو بکنید
گلایههای زنانه از حضور دستفروشها در زمین تهران در عین تمرکز روی یک موضوع، انشعابهایی هم پیدا میکند. گروهی به کل از دیدن دستفروشها در ایستگاهها و واگنهای مترو خوششان نمیآید. بهویژه در زمانه کرونا، حضور آنها بیشتر هم نگرانشان میکند. میانهروها مشکلی با حضور دستفروشها در مترو ندارند ولی میگویند: کاش مترو آنها را ساماندهی کند که هم حضورشان و هم اجناسشان کنترل شده باشد. گروهی دیگری هم هستند که کم هم نیستند و میگویند: «از این زنان سوءاستفاده میشود.»؛ درواقع میگویند همیشه پای یک مرد در میان است که یا در خانه نشسته و زن را فرستاده زیرزمین برایش پول بسازد یا دلالی، واسطهای، سفتهبگیری، چیزی که جنس و... میگذارد در بساط زنان دستفروش و... باقی ماجرا. با این همه، باز میان زنان مسافر در زیرزمین تهران، به این صدای گروهی میرسیم که لطفا بهدستفروشهای مترو خیلی جدی فکر کنید.
ورود آقایان ممنوع
تلاش مردان برای تسخیر واگنهای ویژه زنان، یکی دیگر از مشکلات قدیمی متروی تهران است. البته پیش از شیوع کرونا اوضاع کمی بهتر شده بود ولی در زمانه کرونا- اینطور که تعداد زیادی از زنان زیرزمین تهران میگویند- این عادت زشت مردانه با شدت بیشتر از سر گرفته شد. زنان میگویند مردان کرونا و شلوغی واگنهای مردانه را بهانه کردند و پریدند درون واگنهای زنانه. مردان دستفروش هم در این ازدحام قوز بالا قوز میشوند و... کمبود جا داریم آقا! آقایان همین را هم میخواهند بگیرند.
بوی ناخوش ساعت پیک
وقتی ساعتهای شلوغی از راه میرسد، وقتی آدمها بیشتر از همیشه به هم نزدیک میشوند و حتی صورتها به هم میچسبند تا راهی بهسوی واگنهای مملو از آدم باز شود، در آن ساعتهای پیک که همه میخواهند به هر قیمتی شده خود را درون واگن جا بدهند... همهچیز در نزدیکترین حالت ممکن به مشام میرسد. رعایتنکردن بهداشت فردی میان گلایههای زیرزمینی زنان تهران خیلی زیاد شنیده میشود.
تعریف حریم خصوصی با رسم شکل
میگویند بعضیها انگار حریم خصوصی اصلا در زندگیشان نشنیدهاند. این دیگر مرد و موجودات دیگر ندارد. زنان میگویند خود زنان هم رعایت نمیکنند. جا کم است ولی باز هم آدم میتواند کمی جمع و جورتر رفتار کند. کلهاش را فرو نکند درون گوشی مسافر بغلی، حرفهای خصوصیاش را بلندبلند در گوش مسافر بغلی فریاد نزند یا مثلا وسایلاش را از روی صندلی بردارد که یک نفر دیگر هم بتواند بنشیند و... خلاصه جملههایی شبیه به این را در زیرزمین تهران زیاد از زنان میشنوید: «حریم خصوصی افراد که یکی از بدیهیترین حقوق شهروندیشان است در ازدحام جمعیت واگنها رعایت نمیشود و مسافرها را آزار میدهد.» و حالا بدون نیاز به بیرونرفتن از این ازدحام آزاردهنده، به مشکل بعدی میرسیم.
سفرهایی آرام و امن میخواهیم
این از آن مواردی است که در واقع از به همپیوستن مجموع مشکلات بزرگ زنان در زیرزمین تهران بهوجود میآید. اینطور که اگر حریم خصوصی رعایت شود، اگر جا کم نباشد، اگر دستفروشها با نظارت مترو در زیرزمین فعالیت کنند، اگر آقایان فکر تسخیر واگنهای زنان از سرشان بیفتد، اگر ازدحام جمعیت در ساعتهای پیک کمتر شود... این صدای یکدست زنانه از زیرزمین تهران به گوش نمیرسد که ما امنیت و آرامش میخواهیم.