باران بیفروغ
مسعود میر
برای یک آخر هفته گرم که بیسفر و کافه و دورهمی باید دست به سر شود، مگر چیزی میماند جز همین دلخوش کردن به کتاب و فیلم و اینترنت؟ اصلا در همین دلخوش بودن به دلخوشیهاست که ناگهان همهچیز به هم میریزد. شعر شاعره محبوب را خواندهای و دوست داری حال خوبت را مثل کامی عمیق در دهان نگه داری که از گشت وگذار در فضای مجازی سر درمی آوری و خیلی زود در حوزه خبرهای محبوبت میرسی به اسیدیترین خبر سینمایی این روزها. چه خبری؟ خبری که از ماجرای مذاکره با یک بازیگر دورگه برای ایفای نقش سفیدبرفی در جدیدترین ورژن سینمایی سفیدبرفی و هفت کوتوله هم بیشتر روی اعصاب است. بالاخره چارهای نیست و باید خبر را که کوتاه است و تلخ به جان تحمیل کرد؛ باران کوثری در نخستین ساخته سینمایی پدرش در حال ایفای نقش فروغ فرخزاد است. میخواهی دوباره پناه ببری به کتاب و فیلم اما درحالیکه هنوز در فضای مجازی مشغول سرسام گرفتن از اخبار هستی خودت را شبیه یک میم (meme) تصور میکنی که در حال کنکاش برای یافتن ایفاگر نقش فروغ در میان بازیگران زن سینمای ایران هست و ناگهان متوجه میشود که آقای پیش از این تهیهکننده و حالا کارگردان، دخترش را برای بازی در این نقش درنظر گرفتهاست.
خب بعد از این رودست خوردن و در حالی که مثل فعالین فضای مجازی باور داری که باران کوثری شبیه است به پروین اعتصامی و نه فروغ، ترجیح میدهی کمی درباره این میمها اطلاعات بهدست آوری و خودت را آرام کنی و به همین دلیل سرراستترین تعریف را روی گوشی میخوانی که « میم (به انگلیسی: meme) یا مِم (به فرانسوی: mème) نوع جدیدی از ضربالمثل است که در قالب محتوای چندرسانهای، خصوصا عکس منتشر میشود. میمها مانند ضربالمثلها تداعیکننده مفهوم مشترکی بین افراد هستند. همانطور که از ضربالمثلها در چارچوب یک عبارت یا ساختار مشخص در گفتار یا نوشتار استفاده میشود از میمها نیز برای بیان یک ماجرا یا بازآفرینی یک رویداد آشناتر و معمولا همراه با طنز استفاده میشود.»
خب، حالا بیخیال این جستوجوها و خبرها شوید و یک لیوان شربت خاکشیر را لاجرعه سربکشید... .