
نهفته در اعماق
هویتی که پذیرش آن ممکن نیست

جمال رهنمایی- روانشناس
نظرات متفاوت و گاه ناامیدکننده منتقدان درباره فیلم « نهفته در اعماق » محصول 2020آمریکا شاید مهمترین موضوعی باشد که در ابتدا برجسته بهنظر میرسد. به عقیده بیشتر منتقدان پازلهای خوشساخت و جذاب این فیلم در بیان یک مفهوم منسجم و پیوسته موفق نبودهاند و حتی برخی آن را در ژانر علمی - تخیلی قرار دادهاند.
لیبرتی یک نوجوان 16ساله با عقاید و رفتارهای کودکانه است. رفتار کودکپندارانه مادر با او و «کوچولو » صدا کردنش نیز باعث تشدید این موقعیت شده است. او از حیث تجربیات و روابط فردی و اجتماعی از همسالان خود عقبتر و به همین دلیل بسیار منزوی و درونگراست و بیشتر با خاطرات و ذهنیات خودش زندگی میکند. نکته مهم و محوری فیلم شروع دوران قاعدگی دیرهنگام در این دختر نوجوان و فانتزیهای ذهنی او درباره این پدیده طبیعی است که لیبرتی ناآگاه و بیتجربه را بهشدت مضطرب کرده است. فانتزیهای ذهنی او در اینباره به کلی خام و خالی از معناهای روشن است و اتفاقا این ابهام برای بیننده فیلم هم ایجاد و او نیز به دنیای مبهم و ترسناک لیبرتی وارد میشود. مادر لیبرتی که در ایفای نقش مادری میتواند مهمترین کسی باشد که نقش راهنما را در این دوران ایفا میکند، شخصیتی وابسته و نیمهسایکوتیک دارد که هنوز هویت زنانه خودش را هم پیدا نکرده و بسیار کودکانه و حتی بیمارگون عاشق مردی شده که او را با دروغ و توجه زیاده از حد در کنار خود نگه
داشته است. ذهنیات و فانتزیهای لیبرتی درباره این مرد جذاب، مرموز و قدرتمند تا حد زیادی خام، عجیب و آلوده به شرم و حتی گناه است. رازآلود بودن این مرد را میتوان نماد نامشخص بودن و رازآلود بودن هویت مردانه برای لیبرتی دانست؛ هویتی که در فانتزیهای او نامطمئن، هیولاوار و تهدیدکننده است.
تصورات لیبرتی در عالم واقع وجود ندارند. او ملاقاتهای خودش با نامزد مادرش را تحریف میکند و درباره کنترل سیستم ارتباطی کلبه توسط او دچار توهم است. راهنمای تمایز قائلشدن بین واقعیت و خیال در صحنههای فیلم پرتوهای نور قرمز و نارنجی در سکانسهای آن است. شروع دوران قاعدگی در دختران جوان در بیشتر آنها انگیزهها و خیالاتی آزاردهنده به همراه دارد که غالبا در گفتوگوهای معمولی بیان نمیشوند؛ درجاتی از تنش، حس تحملناپذیری و دوستداشتنی نبودن، بیاعتنایی و رخوت، تشویش شدید و افسردگی عمیق.
حل و فصل نشدن این احساسات و افکار در بزرگسالی قاعدگیهای دردناک و مضطربکننده را به همراه دارد. تنشهای پیشقاعدگی در روانکاوی از پیشزمینههای افسردگی محسوب شده و اهمیت زیادی دارند. فرایند فیزیکی و بدنی تخمکگذاری و قاعدگی با فرایند ذهنی و فانتزیهای دختران و زنان شباهتهای بسیاری دارد. بسیاری از زنان روانکاو و بهخصوص «کارن هورنای» گزارشهای بسیاری از رویاهای غرق در نور قرمز که نشاندهنده تحتفشار قرار گرفتن از سوی نیرویی اهریمنی و گناهآلود است در گزارشهای بالینی خود از زنان و دختران نقل کردهاند. آنچه این برداشت از فیلم نهفته در اعماق را تقویت میکند، صحنه پایانی فیلم است. لیبرتی پس از غرق شدن در آب خودش را در محفظهای شیشهای و تابوت مانند میبیند که با بزرگتر شدن نمای دوربین به شکل تودهای سلولی شباهت پیدا میکند؛ تمثیلی از تثبیت او در زنانگی و تبدیل شدن او به جزئی از زنان عالم که هر کدام یک سلول و یک زندگیآفرین هستند. گویی او با پذیرش هویت زنانه به خیل عظیم و بیپایان خالقان جهان میپیوندد درحالیکه خودش نیز بخشی از این خلقت بیپایان است.