گفتوگو با امین دهقان، هیمالیانورد ایرانی که با وجود ابتلا به کرونا بلندترین قله جهان را فتح کرد
پرچم ایران را به قله رساندم
مهرداد رسولی
صعود مهم و تاریخی امین دهقان به بلندترین قله جهان خبری بود که در هیاهوی مسابقات مقدماتی فوتبال جام جهانی گم شد و به تیتر اول هیچ رسانهای بدل نشد. اما صعود به قله اورست، آنهم در دوره شیوع کرونا یعنی چه. او حالا تنها کوهنوردی است که بهرغم ابتلا به کرونا مسیر اورست را ادامه داد و با پرچم ایران به قله رسید. امین دهقان که بهخاطر صعود به قله ماناسلو، نایب قهرمانی جهان شده بود اینبار با فتح اورست عنوان قهرمانی جهان را یدک میکشد و چند قدم تا ورود نامش در فهرست پرافتخارترین کوهنوردان جهان و رسیدن به قله ورزش کوهنوردی فاصله دارد. او تاکنون بام آفریقا، بام اروپا، بام آمریکای جنوبی و اورست را که بام آسیاست فتح کرده و اگر به بام سهقاره دیگر صعود کند نخستین کوهنورد ایرانی خواهد بود که قلل هفتگانه را فتح کرده است.
صعود به قله اورست آرزوی هر کوهنوردی است اما به آسانی محقق نخواهد شد. برای ایستادن روی بلندترین قله جهان چقدر انتظار کشیدید؟
برای پاسخدادن به این سؤال باید به سالهای دور برگردم. ماجرا از این قرار است که خانه پدریام در محله قائمیه اصفهان، بین رودخانه و کوه بود. با پنجدقیقه پیادهروی به زایندهرود میرسیدیم و دودقیقه هم با کوه فاصله داشتیم. برای پدرم خیلی مهم بود که به فرزندانش شنا یاد بدهد. ما شنا را در رودخانه یاد گرفتیم و کوهنوردی را هم در رکاب پدرم شروع کردم. وقتی بارندگی میشد ما را به کوه میبردند تا از تماشای آبشارهای فصلی لذت ببریم. من از همان موقع که 7-6سالم بود به کوهنوردی علاقهمند شدم و رؤیای فتح اورست را داشتم.
صعود شما به اورست در سختترین شرایط ممکن و در دوره شیوع کرونا یک خبر غافلگیرکننده بود، بهخصوص که این صعود از خطرناکترین فرودگاه جهان کلید خورد. چرا صعود به اورست از فرودگاه لوکلا کلید خورد؟
برای فتح اورست باید به فرودگاه لوکلا که خطرناکترین فرودگاه جهان است میرفتیم و برای اینکه به لوکلا برسیم باید از کاتماندو (پایتخت نپال) سوار هواپیمای ملخدار میشدیم که 13 تا 17نفر گنجایش دارد. ایمنی این نوع هواپیماها بالا نیست اما شرایط فرودگاه بهمراتب خطرناکتر است. فرودگاه لوکلا در دل کوه ایجاد شده و حدود 300متر باند دارد. وقتی خلبان حین فرود روی این باند نتواند هواپیما را کنترل کند به کوه اصابت خواهد کرد. تنها چاره کار این است که خلبان بلافاصله بعد از فرود، هواپیما را به سمت راست و جایی که برای پیادهکردن مسافران تعبیه شده، هدایت کند. برای بازگشت به کاتماندو هم باند فرودگاه کوتاه است و بلافاصله بعد از خروج احساس میکنید هواپیما به سمت پایین سقوط میکند. این ترس و دلهره برای مسافران وجود دارد تا اینکه هواپیما اوج بگیرد. حین پرواز هم ممکن است مه شدید باشد و در چنین حالتی امکان برخورد هواپیما به کوههای چپ و راست هیمالیا وجود دارد. تاکنون حوادث بسیاری در لوکلا رخ داده و به همین دلیل بهعنوان خطرناکترین فرودگاه جهان لقب گرفته است.
شیوع کرونا هم کار را سختتر کرده بود. نمیشد صعود را به فرصت دیگری موکول کرد؟
من از سهسال قبل تصمیم جدی گرفتم که حتما به اورست صعود کنم اما هر سال مشکلی پیش آمد. پارسال حتی بلیت هواپیما هم خریدم و قرارداد هم بستم اما دولت نپال بهخاطر اینکه کرونا تازه شیوع پیدا کرده بود مجوزی صادر نکرد. نپالیها امسال مجوز صادر کردند و بعد از آنکه دعوتنامه به دستم رسید از فدراسیون کوهنوردی و شورای برونمرزی وزارت ورزش مجوز گرفتم و با داشتن تست منفی کرونا به مرحله صعود رسیدم. امسال برای صعود به اورست با چالشهای زیادی دستبهگریبان شدم. یکی از مشکلات، افزایش سرسامآور قیمت دلار بود. در دورههای قبل، کوهنوردها با کمک حامیان مالی و با دلار 5-4هزار تومانی راهی اورست شدند اما امسال با دلار 25هزار تومانی به اورست رفتم. از طرف دیگر با کرونا جنگیدم. در مسیر صعود به کرونا مبتلا شدم اما به لطف خدا و توسل به ائمه اطهار(ع) خودم را به قله اورست رساندم و پرچم ایران را به اهتزار درآوردم.
در کمپ اصلی اورست پروتکلها رعایت نمیشد؟
متأسفانه هیچ پروتکلی رعایت نمیشد. وقتی به کاتماندو رسیدم، مدیران شرکتی که با آنها قرارداد بستم میگفتند اینجا قرنطینه حالت فرمالیته دارد و هرجا بخواهی میتوانی بروی. من چنین کاری نکردم و چند روز خودم را در هتل قرنطینه کردم چون واکسن کرونا نزده بودم. صعود را از لوکلا شروع کردیم و یک هفته در مسیر بودیم. وقتی به کمپ اصلی رسیدم انبوه کوهنوردها را دیدم که آماده صعود بودند. دولت نپال بهخاطر کسب درآمد بیشتر، امسال رکورد صدور مجوز صعود به هیمالیا را شکست و این هم یکی دیگر از چالشهای من بود. امسال بیش از 410مجوز برای صعود به اورست و 130مجوز هم برای صعود به قله لوتسه که در همسایگی اورست است صادر شد. با احتساب تیم تدارکات و نفرات فرعی بیش از هزار نفر در مسیر صعود به اورست چادر زده بودند و بهدلیل رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی 30کوهنورد به کرونا مبتلا شدند. این تعداد در مسیر برگشت به 150نفر رسید که همه آنها با هواپیما به بیمارستانهای کاتماندو انتقال داده شدند.
تیم شما از چند کوهنورد تشکیل شده بود؟
در نپال شرکتهای زیادی در زمینه صعود به قلههای پرشمار این کشور فعالیت میکنند؛ مثل شرکتهای خدمات مسافرتی کشور خودمان که مسافران را به سفرهای زیارتی و سیاحتی میبرند. برخی از این شرکتها سطحشان بالاتر است و میتوانند قلههای 8هزار متر را پوشش بدهند. من هم با یکی از این شرکتها قرارداد بستم و به اتفاق 30نفر کوهنورد که از کشورهای مختلف بودند به سمت اورست حرکت کردیم. تنها کوهنورد ایرانی بودم که امسال به اورست صعود کرد.
از این جمع چند نفر به قله صعود کردند؟
ما ساعت19:30 از کمپ چهارم و از ارتفاع 8هزارمتری (منطقه مرگ) حرکت کردیم. وقتی ساعت7:30 به قله رسیدم در بیسیم اعلام کردند کوهنورد ایرانی به قله رسید. همان موقع همه تعجب کردند و میگفتند همان کوهنورد ایرانی که مدام سرفه میکرد و خلط خونی داشت قله را فتح کرد. از بین 30نفر کوهنورد شرکت ما، ششنفر کرونا گرفتند و از کمپ اصلی به بیمارستان منتقل شدند. چند نفر هم در میانه راه انصراف دادندو درنهایت 15نفر باقی ماندند. از این بین من و 8نفر دیگر بعد از بازشدن نخستین پنجره هوایی صعودمان را شروع کردیم که متأسفانه از این جمع دو نفر دیگر فوت کردند و سه نفر هم بهدلیل سرمازدگی به بیمارستان منتقل شدند. درنهایت چهار نفر به قله رسیدند و من تنها ایرانیای بودم که امسال به لطف خدا به اورست صعود کردم.
ایستادن روی بلندترین قله جهان حتما حس عجیبی دارد.
وقتی به قله رسیدم حدود 25دقیقه آنجا ایستادم. از روی قله فیلم و عکسهای فراوانی به یادگار گرفتم. وقتی پرچم ایران را از داخل کولهپشتی درآوردم باد شدیدی میوزید. پرچم را محکم گرفته بودم تا باد آن را نبرد و آن لحظه حس عجیبی داشتم و احساس میکردم یک ایران روی قله ایستاده است.
در این شرایط ترسناک از صعود منصرف نشدید؟
در مسیر صعود به قله 3-2بار میخواستم انصراف بدهم. یکبار هم بهمن فروریخت اما شانس آوردیم که پودرهای بهمن به ما رسید و نجات پیدا کردیم. یکبار هم در آستانه فتح قله شرایط خیلی سخت شد و بهخاطر دوفرزندم میخواستم انصراف بدهم اما با ذکر ائمه اطهار(ع) و از پرچم امامحسین(ع) و پرچم ایران که با خودم برده بودم انرژی مضاعفی گرفتم و مسیرم را ادامه دادم. انگیزه فراوانی داشتم تا ایران را که این روزها حالش زیاد خوب نیست شاداب کنم.
صعود به اورست بازتاب مورد انتظار شما را در جامعه ایرانی داشت؟
خیلی از دوستان با گریه به من پیام دادند و تبریک گفتند. خیلیها میگفتند ما پای صعود تو به اورست اشک ریختیم. برخی هم میگفتند افسردگی را کنار گذاشتیم و ورزش را شروع کردیم. مسئولان باید توجه داشته باشند که چنین صعودهایی چقدر در القای حس امید و نشاط به جامعه تأثیر دارد.
برای آینده چه برنامهای دارید؟
به صعود قلل هفتگانه جهان فکر میکنم و پروژههای بعدیام صعود به بام اقیانوسیه، قطب شمال و قطب جنوب است. متأسفانه از بین کوهنوردان ایرانی کسی به قلل هفتگانه صعود نکرده و میخواهم نخستین ایرانیای باشم که این افتخار را کسب میکند. این کار خیلی سخت نیست اما هزینه بالایی دارد. از مسئولان ورزش و حامیان مالی میخواهم در این مسیر از من حمایت کنند.
برای صعود به قلههای چهارگانه چقدر هزینه کرده اید؟
هر قله هزینه خودش را دارد اما برای صعود به اورست 40هزار دلار هزینه کردم. این هزینهها در مقایسه با قرارداد یک فوتبالیست معمولی هم ناچیز بهنظر میرسد. اگر به اندازه یک فوتبالیست معمولی برایم هزینه کنند سهقله دیگر را بهراحتی فتح خواهم کرد. تا امروز با هزینه شخصی قلههای چهارگانه را فتح کردهام و تنها در فتح قلههای ماناسلو و اورست 40درصد هزینهها از طرف حامیان مالی پرداخت شده است. برای تامین مابقی هزینهها، ماشین و خانهای را که در ملک پدریام بود، فروختم.