• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 2 تیر 1400
کد مطلب : 133933
+
-

مروری بر چند چهره مهم سریال‌های نمایش خانگی

این ۸ نفر


شهاب مهدوی ـ  روزنامه‌نگار

  کارنامه سریال‌های منتشر‌شده در شبکه نمایش خانگی خیلی قابل‌دفاع نیست. راستش نه «متن» قابل دفاع است و نه «حاشیه» با آن همه شبهه در مورد شیوه‌های ورود سرمایه برای تولید این سریال‌ها. دست‌کم در مورد یکی از این سریال‌ها کار از شک و شبهه هم گذشته و در مورد کیفیت هم اگر از فضای تبلیغاتی ساخته شده در فضای مجازی خارج شویم و به عالم واقعیت بیاییم و متن را درنظر بگیریم، متوجه می‌شویم که خیلی با محصولات دندان‌گیری مواجه نیستیم اما همین سریال‌ها با همین کیفیت، کم و بیش دیده شده‌اند و همچنان مخاطبان پیگیری هم دارند. و از دل همین محصولات شبکه نمایش خانگی می‌شود به چهره‌هایی برخورد که به دلایل مختلف و متنوع اهمیت یا تأثیرگذاری (و در مواردی هر دو) از همکارانشان داشته‌اند.

1
مهران مدیری
    

  سرگرمی‌ساز شاخص تلویزیون ایران در دهه‌های 70و 80، دهه 90 را قبل و حتی بعد از دورهمی‌هایش در شبکه نمایش خانگی گذراند. مدیری با «قهوه تلخ» و با تکیه بر محبوبیتش سریال شبکه نمایش خانگی را به مانند رقیبی جدی مقابل تلویزیون(که در آن مقطع رابطه‌اش با آن شکرآب شده بود) راه انداخت و موجب رونقش شد. البته به همان میزان نیمه‌کاره رها شدن قهوه تلخ ضربه‌ای کاری به اعتماد مردمی زد که مدت‌ها سی‌دی‌های سریال مدیری را می‌خریدند و خیلی‌هایشان به نسخه‌های قاچاق روی خوش نشان نمی‌دادند. بعد از ناکام ماندن قهوه تلخ، نه حضورش در سریال «قلب یخی» موفقیت‌آمیز بود و نه ساخت مجموعه‌هایی چون «ویلای من» و «شوخی کردم» چیزی جز سرخوردگی برای دوستداران پرشمارش به ارمغان آورد. مدیری با 2مجموعه آخرش «هیولا» و «دراکولا» کوشیده تا اعتبار سابق را دوباره زنده کند. درباره کیفیت این دو سریال هم که دومی همچنان پخش‌اش ادامه دارد حرف و حدیث زیاد است؛ درباره سطح انتقادهایش که مثلا قرار بوده جسورانه باشد اما در عمل توجیه‌گر شرایط موجود است و درباره این جنس از کمدی که به‌نظر می‌رسد دوره‌اش سرآمده. با این همه نمی‌توانیم منکر اهمیت سرگرمی‌سازی‌ شویم که تأثیرش بر این مدیوم غیرقابل انکار بوده است. مهران مدیری هنوز هم سرگرمی‌ساز مهمی است.

2
 پیمان قاسم‌خانی  
 

  منتقدان مدیری معمولا نقش متن‌های پیمان قاسم‌خانی در سریال‌های موفق او (مثل پاورچین و شب‌های برره) را پررنگ می‌کنند؛ نویسنده‌ای که راهش سال‌ها پیش از مدیری جدا شد و این جدایی همزمان بود با کاهش کیفیت و جذابیت سریال‌های استاد‌‌. در این سال‌ها قاسم‌خانی با کارگردان‌های دیگر کار کرد و در نهایت خودش پشت دوربین ایستاد و «خوب، بد، جلف» یک و دو را ساخت. همکاری مجدد قاسم‌خانی با مدیری در سریال «هیولا» نشان داد الزاما هر نوع بازگشت به گذشته‌ای نمی‌تواند موفقیت‌آمیز باشد. این همکاری در سریال بعدی مدیری هم ادامه پیدا کرده است و قاسم‌خانی بعد از دو فیلم سینمایی، سری سوم خوب، بد، جلف را به‌صورت سریال برای شبکه نمایش خانگی نوشت و محسن چگینی آن را ساخت که نتیجه‌اش خیلی موفقیت‌آمیز نبود. در مورد سریال‌های طنز شبکه نمایش خانگی، اوضاع آنقدر نابسامان بوده که همین حضور نه‌چندان جالب‌توجه قاسم‌خانی او را همچنان در رده چهره‌های مهم این حوزه حفظ کند‌‌‌. پیمان قاسم‌خانی به‌عنوان نویسنده،کارگردان و کمدی‌ساز و ایده‌پرداز هنوز تمام نشده است.

3
حسن فتحی
  

  یکی از مهم‌ترین چهره‌هایی که تلویزیون ایران از دستش داد و حضورش در شبکه نمایش خانگی با سریال بسیار پربیننده و بعدها بسیار جنجالی «شهرزاد»، نشان داد که فتحی به‌عنوان سریال‌ساز همچنان چهره مهمی است. سری اول شهرزاد در میانه‌های دهه90 نقش مؤثری در گسترش مخاطبان سریال‌های شبکه نمایش خانگی ایفا کرد و دنباله‌هایش هم در مجموع موفقیت‌آمیز بودند. آنچه شهرزاد را زمین زد نه متن که حاشیه‌هایش بود. دستگیری تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران شهرزاد، نام این سریال را هم به جرائم اقتصادی پیوند زد. بعد از شهرزاد، فتحی در ماجرای پروژه محصول مشترک «مست عشق» با طرف ترکیه‌ای به مشکل برخورد. فتحی حالا سریال «جیران» را در دستور تولید دارد که این یکی هم حاشیه‌هایی در اطرافش به راه افتاده است. تبحر فتحی در ساخت سریال‌های تاریخی و گرایش‌اش به ملودرام، در روزهای اوج به کارش آمده و تا همین جا با سری شهرزاد، (فارغ از حاشیه‌های تولیدش) از چهره‌های مهم سریال‌های شبکه نمایش خانگی است.

4
هومن سیدی    
 

  کارگردان و بازیگری که دست‌کم یکی،دو فیلم قابل‌بحث در مقام فیلمساز دارد، وقتی به‌عنوان کارگردان «مغزهای کوچک زنگ‌زده»، بازیگر زی مووی‌هایی از جنس «عاشقانه» می‌شود، قاعدتا دوستدارانش را متعجب می‌کند. پیداست و ظاهرا باید بنا را بر این بگذاریم که بازی در مجموعه‌های «عاشقانه»، «گلشیفته» و «گیسو» بیشتر با منطق اقتصادی صورت گرفته تا یادمان باشد که سیدی کارگردان، همچنان بازیگر هم هست. اهمیت هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی را نه در سریال‌هایی که بازی کرده که در تنها مجموعه‌ای که ساخته باید مشاهده کرد. سریال پربازیگر و پرهزینه «قورباغه» موج تازه‌ای در سریال‌های ایرانی آفرید. مثل اغلب آثار سیدی در مورد قورباغه هم بحث اصالت و کپی‌برداری پیش آمد؛ سریالی که به هر حال پربیننده بود و دوستدارانی داشت و شاید با فینالی قانع‌کننده‌تر می‌توانست رضایت بیشتری هم جلب کند.

5
حامد بهداد
     
 
  جوان عاصی سینمای دهه 80، از دهه90 با ظهور چهره‌های تازه‌نفسی چون امیر جدیدی و نوید محمد‌زاده قدری به حاشیه رفت و شاید، کنار انگیزه‌های مالی، میل به بیشتر دیده شدن پایش را به سریالی از جنس «دل» باز کرد؛ سریالی که بهداد فقط پربیننده‌ترش کرد ولی نتوانست نجاتش دهد. در اوج انتقاد‌ها به کیفیت سریال دل، بهداد در مجموعه «می‌خواهم زنده بمانم» بازی کرد. این بار در نقشی پرداخته‌تر و فیلمنامه و اجرایی بسامان‌تر، طبیعتا بهداد هم حضوری قابل‌قبول‌تر دارد.  دیده‌شدن سریال هم می‌تواند نشانه‌ای باشد از تمام نشدن جوان اول دیروز که در میانسالی رمانتیک‌تر و عاشق‌پیشه‌تر شده است.

6
محمد رضا گلزار      
   

  ستاره سینمای تجارتی دهه80، در یک دهه اخیر پا به عرصه‌های تازه (از جمله اجرای مسابقات تلویزیونی) گذاشت. چهره محبوب اسپانسرها، همچنان نان چهره فتوژنیک‌اش را می‌خورد. گلزار البته در این سال‌ها پخته‌تر و حتی بازیگر بهتری هم شده است و داستان محبوبیتش نیز با تمام فراز و نشیب‌ها همچنان ادامه پیدا کرده است. مشکل قدیمی خرج کردن این محبوبیت در تولیدات زیراستاندارد نیز همچنان پابرجاست؛ از سریال «ساخت ایران» گرفته تا مجموعه بسیار ضعیف «عشق کافی نیست» که ضعف مفرط متن و اجرا زمین‌اش زد و در این سال‌ها هم سریال‌های «عاشقانه» و «گیسو» که در آنها گلزار اصلا بد نبوده ولی کیفیت کلی آثار جایی برای کار باقی نگذاشته است. اهمیت حضور گلزار در سریال‌های ایرانی را بیشتر همان محبوبیت و جذابیت تجاری و حضور اسپانسرها توجیه می‌کند؛ محبوبیتی که نمی‌شود انکار کرد قدری ترک برداشته است و حالا بحث دستمزد او هم که روزگاری همه حق او را به‌عنوان سوپراستار می‌دانستند، با حاشیه‌هایی مواجه شده است.

7
 منوچهر هادی  
 

   با بیشترین میزان انتقاد از سوی رسانه‌های گروهی در مورد تقریباً هر فیلم و سریالی که در این سال‌ها ساخته بازگسترده‌ترین فضا و پیشنهاد کاری نسبت به همکارانش برخوردار بوده است. منوچهر هادی در این سال‌ها از همه بیشتر پولسازی کرده و طبیعی است که به‌عنوان کارگردانی بفروش، بیشترین بازار کار را داشته باشد. دل، عاشقانه و گیسو؛ سریال‌های هادی در شبکه نمایش خانگی با وجود انتقاد‌های گسترده، در فضای عمومی دیده شدند‌. منوچهر هادی در دوره‌ای که شاید به انتهایش نزدیک شده باشیم، تجاری‌ساز مهمی بود اما اینکه این مدل زی مووی‌سازی‌ تا کی می‌تواند تداوم داشته باشد، هم پرسش مهمی است که شاید بخشی از پاسخ را تهیه‌کننده آخرین سریالش با آن لحن معترض و افشاگرانه داده باشد.

8
سحر دولتشاهی
   

  اگر بازی در فصل سوم سریال «قلب یخی» را به‌حساب دستگرمی و محصول دوره اول فعالیت هنری سحر دولتشاهی بدانیم، از نیمه‌دوم دهه90 او بیشتر از هر بازیگر زنی در سریال‌های ایرانی شبکه نمایش خانگی ظاهر شده است؛ تقریبا از همان زمان که حضورش در فیلم‌های سینمایی هم پررنگ‌تر شد. سحر دولتشاهی در «عالیجناب» و «ساخت ایران ۲» نقش‌های محوری بازی کرد. در سریال بحث‌انگیز «قورباغه» نقش‌آفرینی کرد و حالا در «می‌خواهم زنده بمانم» در کانون توجه قرار دارد. شاید ترانه علیدوستی به واسطه شهرزاد یا هدیه تهرانی در «هم‌گناه» دستاورد قابل‌توجه‌تری به‌عنوان بازیگر داشته باشند ولی تداوم حضور دولتشاهی در سریال‌ها، او را بازی اهمیت چند گام جلوتر قرار می‌دهد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :