تعداد سریالهای شبکه نمایش خانگی که پخش شدهاند نه خیلی زیاد است و نه اساسا این داستان سابقهای طولانی دارد. به همین دلیل انتخاب دوستان هم از این گزینههای محدود صورت گرفته است. طبیعتا بیشتر انتخابها از بین سریالهایی که همه قسمتهایشان پخش شده صورت گرفته و به همین دلیل سریال «زخم کاری» که پخشاش به تازگی شروع شده فقط یک رای دارد. انتخابها هم محدود به چند نام آشنا شده که این هم طبیعی است.
شهرزاد
نقش مارکت در سریالسازی
محمد عدلی ـ روزنامهنگار
فرمول سریالهای شبکه نمایش خانگی در چند سال گذشته اینگونه بوده است که ابتدا با تیم بازیگران بزرگ و سروصدای زیاد آغاز میشود تا بتواند مخاطب را جذب کند و پس از آن رفتهرفته بازیگران گران و سینمایی از سریال خارج میشوند و قصه ادامه پیدا میکند. دلیل اصلی چنین نگاهی هم این است که خریدار این سریالها یعنی پلتفرم پخشکننده، بهدنبال جذب مشترک بیشتر است و در مرحله استارت سریال، جذب مشترک اتفاق میافتد، بنابراین هزینه کمتری برای ادامه سریال صرف میکند. قصه و محتوای سریالها نیز معمولا در قسمتهای نخست هیجانانگیز و بزرگ است اما در ادامه کمکم به استاندارد سریالهای تلویزیونی نزدیک میشود و مزیت خود را از دست میدهد. سریال «شهرزاد» از این نظر که کمتر به دام چنین فرمولی افتاد و کیفیت خود را حفظ کرد، قابلاحترام است. هرچند بعدها شهاب حسینی گفت که تعداد قسمتها و نوع قصه بهخاطر شرایط بازار فروش تغییر کرده است اما خروجی که مخاطب با آن درگیر بود، از ابتدا تا انتها قابلقبول و نوسانات آن جزئی بود. البته نوع پخش این سریال با نمونههای جدید که در پلتفرمهای ویاودی انجام میشود، متفاوت بود. فروش آن سریال اپیزود به اپیزود انجام میشد به همین دلیل حفظ کیفیت و ماندگاری بازیگران بزرگ تا انتها با منطق بازار هم همخوانی داشت. در سریالهای پخش شده از ویاودیها شرایط متفاوت است و منطق مارکت همیشه با تداوم کیفیت سریال همخوانی ندارد بنابراین نتیجه نهایی قابلدفاع نمیشود.
قورباغه
متن و فرامتن
علی عمادی ـ روزنامهنگار
سریالهای ایرانی شبکه خانگی بیش از متن، درگیر فرامتناند؛ برای همین شاید نتوان بهدرستی درباره آنها داوری داشت. مناسبات مالی تولید که کمتر نشانههایی از سلامت دارد از یکسو و نداشتن قانون کپی رایت در کشور و درنتیجه نسخههای قاچاق این محصولات که بازگشت سرمایه را با تردید مواجه میسازد از سوی دیگر موجب شده چنین فرامتنی مهمتر از این باشد که کیفیت کدامیک در روایت یا پرداخت از دیگران بهتر است. «قورباغه» هومن سیدی میتواند نمونه خوبی باشد. خلاقیت سازنده چه در روایت و چه در زمینههای فنی، آن را به نمونههای خارجی نزدیک میکند اما با پیشرفت سریال بیننده برخلاف غافلگیریهای اولیه با خامدستیهایی غافلگیر میشود که برای وقوع آنها هیچ دلیلی نمییابد. دلایل آن را باید در همان فرامتنها جست.
شهرزاد فصل اول
شکوه روایت
شاهین امین ـ روزنامهنگار
حقیقتش بسیاری از سریالهای ایرانی را ندیدهام اما بین دیدهها (و البته شنیدهها) کماکان فصل اول «شهرزاد» را قابلتاملتر از دیگر موارد میدانم. روایت داستانی و بصری شهرزاد در این فصل بهگونهای بود که حتی برای مخاطب جدی هم کششهایی ایجاد میکرد. شخصیتهای سریال بار درام را به شکلی قابلقبول به دوش میکشیدند، بهخصوص شخصیت منفی بزرگآقا که با حضور درخشان علی نصیریان بسیار به مدد سریال آمده بود و نقصانش در فصلهای بعدی کاملا هویدا بود.
«هم گناه » هم با تمام ضعفهایش در فیلمنامه و روایت بالاتر از متوسط بود که با تصویر روابطی گرم توانست طرفداران جدی برای خود دست و پا کند.
این روزها هم «زخم کاری » بحثبرانگیز شده و در دو قسمت اول نشانههایی از سختگیری سازندگانش را به نمایش گذاشته و کنجکاوی برای دنبال کردنش ایجاد کرده است اما برای قضاوت باید تا انتها صبر کرد.
شهرزاد
دوشنبههای حصر
مسعود میر ـ روزنامهنگار
دامن شهرزاد مدتهاست آلوده شده اما اگر حواشی مالی این سریال را کنار بگذاریم، بیتردید میتوان این مجموعه را ممتازترین محصول شبکه نمایش خانگی کشور تاکنون نام نهاد. بازیگران بیهمتا، قصه عاشقانه باورپذیر و جذاب، خواننده بیرقیب، گامهای بلند برای عبور از کلیشههای سانسور و صدالبته نظم در توزیع تمام قسمتها و فصلها و فروش مافوق تصور، همه و همه سبب شد تا دوشنبههای یکی دو سال از زندگی ما به حصر شهرزاد سپری شود.
قورباغه
بازی زیرکانه با رئالیسم و تخیل
صابر محمدی ـ روزنامهنگار
خلاف آنکه بهراحتی میتوان از اغلب تولیدات شبکه نمایش خانگی گذر کرد، انتخاب بین چند گزینه از سریالهای این شبکه بهعنوان بهترین اثر، سخت است. اگر شهرزاد با همان کیفیت سری اول ادامه پیدا میکرد، اگر «قهوه تلخ» سرانجامی رها در باد نداشت و اگر «دندونطلا» در ورطه کلیشههای رایج در فیلمسازی کارگردانش نمیافتاد، هر یک میتوانستند بهترین گزینه برای انتخاب باشند. از همین رو، با همه نقدهایی که میتوان وارد دانست، عجالتا انتخاب من «قورباغه» است؛ بهخاطر بازی زیرکانه با مرز باریک بین رئالیسم و امر مخیل. گفتم «عجالتا» چون باید منتظر «زخم کاری» که پخشاش تازه آغاز شده هم ماند؛ اثری که اقتباس از رمانی خواندنی است و همین اتفاق مبارکی است.
میخواهم زنده بمانم
ورود به محدودههای تازه
محدثه واعظیپور ـ روزنامهنگار
حتی خوشبینترین بینندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی هم پیش از تماشای قسمت اول «میخواهم زنده بمانم» گمان نمیکردند با یکی از بهترین سریالهای این حوزه روبهرو باشند. اما دقیقا پس از انتشار قسمت اول، میخواهم زنده بمانم مورد توجه قرار گرفت و دیده شد. سریال، بهدلیل مثلث عاشقانهاش با «شهرزاد» مقایسه میشود، اما بیانصافی است اگر جذابیتهایش در انتخاب قصه، روایت، شخصیتپردازی و ساخت را نادیده بگیریم. بازی حامد بهداد فراتر از انتظار است. گروه بازیگران ازجمله علی شادمان، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، سحر دولتشاهی و پدرام شریفی قابل توجه هستند. شاهحسینی پس از فیلم خوب «خانه دختر» با میخواهم زنده بمانم ثابت کرد که کارگردان خوبی است که نباید سریالهای تلویزیونیاش را جدی گرفت.
شاهگوش
همراه با مخاطب
مرتضی کاردر ـ روزنامهنگار
«شاهگوش» آغاز اقبال عمومی به شبکه نمایش خانگی پیش از شکلگیری ویاودیهاست، زمانی که همچنان دیویدی حاکم بود و توزیع از طریق اندک فروشگاههای محصولات تصویری و دکهها و سوپرمارکتها انجام میشد، شاهگوش نشان داد که میتوان مجموعه ساخت و فروخت و مخاطبان را هفتهبههفته همراه خود کرد. شاهگوش، برخلاف نمونه موفق دیگری مثل «قهوه تلخ»، مبتنی بر داستان بود، نه اقبال گروه مهران مدیری و موقعیتهای طنزی که خلق میکنند. امروز شاید خیلیها شاهگوش را به یاد نداشته باشند اما نقش داوود میرباقری در مقام کارگردان و بازیگرانی مثل محسن تنابنده و فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ در تاریخ شبکه نمایش خانگی در ایران فراموشنشدنی است.
زخمکاری
تیمار زخمهای کاری سریالسازی
نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
هنوز چند قسمت بیشتر از مجموعه «زخم کاری» پخش نشده است اما به این مجموعه میتوان خوشبین بود. مدتهاست جای خالی آثار اقتباسی در سینما و تلویزیون خالی بود و حالا زخم کاری آمده تا جای خالی این آثار را نه پر کند که راه تازهای باشد برای آشتی ادبیات و سینما. کتاب «زخم کاری» محمود حسینیزاد با توجه به اینکه میتواند اثری منحصر به فرد در اقتباس باشد، با توجه به مشورتهای نویسنده، دقیق و بینقص تصویر شده است. این سریال با بازی درخشان جواد عزتی، نقشآفرینی رعنا آزادیور در سیمایی جدی و جدید و سیاوش تهمورث با گریمی تازه شمایل بینقصی پیدا کرده است.
آغاز جریان تازهای از مجموعههای خانگی یا سریالهایی که میتوان جدیتر از سرگرمیهای هفتگی و روزانه دنبالشان کرد؛ جدی به همان اندازه که مولف، اثرش را با همه پیچیدگی و بهروز و در زمانه خودبودن، یکپارچه و یکدست ارائه کند و جای بحثی برای نقد ضعفهای داستانی و تالیفی باقی نگذارد. آنقدر درست که کارگردان فقط سرش گرم ساخت فیلمش باشد، نه بازکردن و اصلاح گرههای فیلمنامه.
بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی
از شهرزاد تا قورباغه
در همینه زمینه :