شناسایی طعمهها در گروه تلگرامی موادفروشان
سارقان با در اختیار داشتن تجهیزات پلیسی، خود را مأمور معرفی کرده و از طعمههایشان اخاذی میکردند
تازهداماد در گروههای تلگرامی، طعمههایش را که موادفروش بودند، شناسایی میکرد و به بهانه خرید با آنها قرار میگذاشت. او و 2نفر از همدستانش در سر قرار خود را پلیس جا میزدند و نقشه اخاذیشان را عملی میکردند.
ساعت 15:30نوزدهم آذرماه مأموران کلانتری 164تهران هنگام گشتزنی در یکی از خیابانهای شمال شرق پایتخت به مردی که رفتار عجیبی داشت، مشکوک شدند. آنها او را زیرنظر گرفتند و پی بردند که او یک بیسیم به کمرش آویزان کرده است. مرد مرموز وقتی مأموران را دید دستپاچه شد و پا به فرار گذاشت. همین کافی بود تا عملیات تعقیب او آغاز شود. مرد درحالیکه میدوید، وسایلی که در دستش بود را به داخل یک خانه قدیمی پرتاب کرد و مأموران هم بهدنبال وی بودند. عملیات تعقیب و گریز خیلی طول نکشید و مرد مرموز دستگیر شد. از سوی دیگر مأموران به خانه قدیمی رفتند و در آنجا یک قبضه اسلحه، بیسیم و گاز اشکآور که متهم هنگام فرار به داخل خانه پرت کرده بود، کشف کردند.
سرقت موادفروشان
هنوز مشخص نبود که متهم چرا چنین تجهیزاتی در اختیار داشته است. هرچند او در بازجوییها اصرار داشت که بیگناه است و تجهیزاتی که از وی کشف شده متعلق به دوستش بوده که امانت به او سپرده بود، اما در ادامه مشخص شد که او سابقهدار است و بهتازگی از زندان آزاد شده. در چنین شرایطی بازجویی از او آغاز شد و مرد جوان اقرار کرد که با تهیه تجهیزات پلیسی خودش را مأمور جا زده و با همکاری 2نفر از دوستانش دست به اخاذی از فروشندگان موادمخدر میزدند. با اعترافات او مأموران 2همدست دیگر وی را به دام انداختند و در ادامه پرونده برای رسیدگی پیش روی قاضی علی وسیله ایردموسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت تهران قرار گرفت. متهمان پیش روی قاضی به اخاذیهای سریالی اقرار کردند و گفتند که فقط از موادفروشان باج میگرفتند و برای این کار شگرد عجیبی داشتند. آنها در ادامه برای تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
پلیسبازی برای اخاذی
3دوست صمیمی اعضای این گروه باجگیر هستند. سردسته آنها جوانی به نام صابر است که بهتازگی عقد کرده و قرار بود شب یلدا عروسیاش باشد اما حالا گیر افتاده و باید شب یلدا را در بازداشتگاه سپری کند. او با گریه میگوید که پشیمان است؛ چرا که کارتهای عروسی را بین دوستان و آشنایانش پخش کرده و حالا نمیداند با این آبروریزی که پیش آمده، چه کند. مرد جوان در گفتوگو با همشهری از جزئیات نقشه عجیبشان برای اخاذی از موادفروشان میگوید.
شگردتان برای شناسایی طعمههایتان چه بود؟
چند وقت پیش در یک گروه تلگرامی عضو شدم. کمی بعد فهمیدم اکثر آنها ساقی(فروشنده) موادمخدر هستند. از آنجا که زمان زیادی تا مراسم عروسیام باقی نمانده بود و بدهی زیادی داشتم، فکر خلاف به سرم زد و موضوع را با 2نفر از دوستان دیگرم در میان گذاشتم و آنها هم بهخاطر پول حاضر شدند که با من همکاری کنند. راستش اصلا فکرش را نمیکردم که دستگیر شوم، چون طعمههای من موادفروشها بودند. شگردم هم این بود که به بهانه خرید مواد در تلگرام به آنها پیام میدادم و آنها را به محل قرار میکشاندم. پس از آن با تهیه تجهیزات نظامی به محل قرار میرفتم. من خودم را مأمور جا میزدم و آنها را حسابی میترساندم. بعد به بهانه اینکه صورتجلسه نکرده و آنها را به اداره پلیس نمیبرم، اخاذی میکردم.
معمولا چه چیزی اخاذی میکردی؟
مواد و پولهایشان را سرقت میکردم. پس از آن موادمخدر را یکی از دوستانم از طریق همان گروه میفروخت.
در سرقتها تنها بودی؟
دوستانم هم بهعنوان نیروی کمکی حضور داشتند.
خودت هم معتادی؟
گاهی شیشه میکشم آن هم تفریحی. با 2همدستم هم در پاتوق مواد آشنا شدم و بهتدریج رابطهمان صمیمی شد.
اسلحه را ازکجا آوردی؟
اسلحه قلابی بود و آن را برای اجرای این نقشه از اسباببازیفروشی در شرق تهران خریدم. تجهیزات دیگر پلیسی را هم از پاتوق موادفروشان با مواد، تاخت زدم. بیسیم را هم از یک مالخر خریدم.
سابقهداری؟
یک سابقه حمل مواد دارم که 7سال در زندان بودم و تازه دو، سه ماهی میشود که آزاد شدهام.
همسرت از این سرقتها خبر داشت؟
نه اما میدانست که به اتهام حمل مواد در زندان بودم. توبه کرده بودم و میخواستم زندگی خوبی بسازم اما چون نتوانستم کار مناسبی پیدا کنم، وسوسه سراغم آمد. اما با این حال اصلا فکرش را نمیکردیم که دستگیر شویم. فکر میکردیم طعمههایمان خودشان ساقی مواد هستند و تحت هیچ شرایطی حاضر نمیشوند شکایت کنند، چون اگر شکایت کنند خودشان گیر میافتند. اما از بخت بد ما درست روزی که میخواستیم طعمه جدیدی به دام اندازیم، پلیس به من مشکوک شد و همدستانم که سوار بر موتور بودند وقتی از دور متوجه دستگیری من شدند، پا به فرار گذاشتند.
روزی که دستگیر شدید قصد اخاذی از طعمه دیگری داشتید؟
یک ساعت قبل از دستگیری با یک موادفروش قرارداشتیم اما او به ما شک کرد و گفت موادی همراهش نیست و ما را به پلیس تحویل میدهد. وقتی دیدیم اوضاع خراب است، فرار کردیم. پس از آن، طعمه دیگری را شناسایی کردیم و با او قرار گذاشته بودیم اما پیش از آن گیر افتادیم و حالا هم بهشدت پشیمانیم.