سعیده مرادی- خبرنگار
آثار کلاسیک و کتابهای پرفروش خارجی در ایران توسط ناشران و مترجمان مختلف تولید و عرضه میشود. از «برباد رفته» مارگات میچل و «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا ماکز و «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری تا «هری پاتر» جی کی رولینگ و «ارباب حلقه های» جی جی آر تالکین با برند ناشران مختلف و نام و امضای مترجمان گوناگون در بازار کتاب موجود است. ترجمههایی که بعضا بسیار شبیه به یکدیگر بوده و در برخی موارد هم تفاوتهای زیادی دارد. این موضوع از مدتها قبل مطرح است که اولا وجود این همه ترجمه از یک اثر لازم و ضروری و اصولا مفید است؟ و دیگر اینکه در ترجمه و انتشار این آثار قانون یا حق کپیرایت چقدر رعایت میشود؟ برخی ناشران و مترجمان از کپیکاری و کتابسازی ناشران گمنام و تازهکار در انتشار این قبیل آثار گلایه دارند.
در اینباره با اسدالله امرایی و غلامحسین سالمی گفتوگو کردهایم.
ترجمههای مکرر؛ نوعی موازیکاری در حوزه ترجمه
بهعنوان یک مترجم با ترجمه مکرر و چندباره آثار، بهویژه آثار مطرح موافق نیستم. حتی بارها پیش آمده است که برخی ناشران به من پیشنهاد دادهاند که آثاری مانند شازده کوچولوی سنت دواگزوپری را ترجمه کنم، اما نپذیرفتهام. به اعتقاد من این کار نوعی موازیکاری است و این موازیکاریها از ارزش کار مترجمان میکاهد. اسدالله امرایی، مترجم نام آشنا با بیان این مطلب به همشهری میگوید: «اینکه در کشورمان شاهد ترجمههای مکرر یا موازیکاری در ترجمه هستیم به معضل عدمعضویت کشور در کنوانسیون برن برمیگردد. در این وضعیت طبعا هر ناشر و مترجمی به تشخیص خودش دست به انتشار و ترجمه آثار ادبی مطرح در جهان میزند و باتوجه به شهرت مترجم و توانایی ناشر در ارائه اثر و عوامل دیگر، بخشی از نیاز بازار به آن کتاب را تامین میکند. البته برخی از ناشران که به اهمیت کپیرایت واقفند سعی میکنند حق ترجمه اثر را بخرند. این ناشران گاه با کمک مترجمان یا مشاورانی که در اختیار دارند، پیش از انتشار عمومی آثار دستنوشتههای نویسندگان را تهیه کرده و در فاصلهای که تا زمان انتشار اثر مانده آن را برای بررسی در اختیار مترجم موردوثوق خود قرار میدهند و در فرصت مناسب اثر را منتشر میکنند. در مورد مخاطب هم یک نکته را نباید فراموش کنیم که معمولا خوانندهها سراغ مترجمانی میروند که آثارشان را خواندهاند. به ندرت پیش میآید که خواننده حرفهای و کتابشناس سراغ اثری برود که مترجماش را نمیشناسد یا ناشر آنچنان که باید و شاید به درست کار کردن شهره و شناخته شده نیست. معمولا مخاطبان حرفهای کتاب، خودشان ترجمههای قوی دارند و مترجمان را میشناسند».
غارت دستاورد مترجمان
اسدالله امرایی معتقد است؛ معضل اصلی در حوزه کتاب و بهویژه در بخش ترجمه، ناشرانی هستند که با چاپ آثار پرمخاطب و مطرح دیگر ناشران به کتابسازی و کپی و غارت دستاورد مترجمان میپردازند؛ «حتی در مواردی مترجم اصلا وجود خارجی ندارد و ناشر با اندکی تغییر در متن اصلی برای خودش یک نام خیالی را بهعنوان مترجم پای کتاب مینویسد! این موضوع سوای از مواردی است که کتابهای ناشران بدون کوچکترین تغییری کپی و تکثیر میشود. البته اتحادیه ناشران کمیتهای بهعنوان صیانت از حقوق ناشران تشکیل داد و حتی عدهای هم در این میان بازداشت شدند اما باید اقدامات بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.»
مترجم رمان «کوری» میگوید: «در مجموع قانون کپیرایت یک موضوع حاکمیتی است و به لحاظ حقوقی هیچ مصونیتی برای ناشری که حق کپیرایت را خریداری کرده است در داخل کشور ایجاد نمیکند، اما ناشران خودشان میتوانند از نظر اخلاقی حقوق همکارانشان را رعایت کرده و از کپیبرداری و ترجمه مکرر یک اثر پرهیز کنند».
مخاطبان، نوع و کیفیت ترجمه را مشخص میکنند
ترجمه فقط محدود به یک عده خاص نیست و هرکس هرکتابی را که بخواهد میتواند ترجمه کند و ابزارش هم فقط دانستن زبان فارسی و داشتن یک کتاب فرهنگ زبان است. غلامحسین سالمی، شاعر و مترجم با بیان این جمله به همشهری میگوید: «به اعتقاد من کسی که میخواهد وارد حوزه ترجمه شود باید از 2ویژگی مهم برخوردار باشد؛ یعنی هم باید سواد مترجمی داشته باشد و هم اینکه زبان فارسی را به خوبی بشناسد. چون اگر کسی بهعنوان مترجم بخواهد اثری را ترجمه کند، اما توانایی این کار را نداشته باشد و نتواند ترجمه درستی را بهدست مخاطب برساند، نهتنها تواناییهای خودش را زیر سؤال میبرد، بلکه از ارزش کتاب هم کم میکند».
سالمی معتقد است که در واقع این مخاطبان هستند که نوع و کیفیت ترجمه را مشخص میکنند و آشنایی آنها با فضای ترجمه و کارهای خوب باعث میشود تا مترجمان قوی در این حوزه بمانند و مترجمان ضعیف هم نتوانند با دیگر مترجمان رقابت کنند و خودبهخود حذف شده و کنار بروند؛ «همه ما باید بدانیم که مخاطب چه نوع ترجمهای را میپسندد. کارهای خوبی اکنون در بازار وجود دارد و هماکنون مترجمان معروفی در حوزه کتاب فعالیت میکنند که اغلب آنها را میشناسیم. وجود مترجم خوب نتیجه انتخاب مخاطبان است. بهعنوان مثال وقتی از «صد سال تنهایی» صحبت میشود همه از بهمن فرزانه خواهند گفت. یا وقتی صحبت از «پیرمرد و دریا» شود ناخودآگاه اسم نجف دریابندری بر زبانمان میآید. بنابراین این توانایی مترجم و انتخاب مخاطب است که یک کار یا یک مترجم را ماندگار میکند.»
نبود قانون کپیرایت
غلامحسین سالمی میگوید:«بارها گفتهام و باز هم میگویم که کار ترجمه پیچیدگی خاصی ندارد و تنها با در اختیار داشتن یک کتاب فرهنگ لغت هم قابلانجام است و همه میتوانند ترجمه کنند، اما آنچه اهمیت دارد این است که مترجم زبان فارسی را خوب بداند. البته منکر این نیستم که باید قانون و قاعدهای برای ترجمه کتاب وجود داشته باشد. یکی از مشکلات اساسی کتاب و به تبع آن مترجمانی که در این حوزه فعالیت میکنند نبود قانون کپیرایت است. اگر قانون کپیرایت وجود داشته باشد دیگر شاهد کپیبرداری از آثار مترجمان و کتابسازی در این حوزه نخواهیم بود».
گفتوگو با اسدالله امرایی و غلامحسین سالمی درباره رعایت نکردن کپی رایت و و جود ترجمههای متعدد از یک کتاب در بازار نشر
غارت؛ دستاورد مترجمان
در همینه زمینه :