• چهار شنبه 28 شهریور 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 18
یکشنبه 30 خرداد 1400
کد مطلب : 133632
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/YEDEW
+
-

زنده کردن روح شهر با احیای خانه‌ها و بافت تاریخی

تهران خانه‌های قدیمی بسیاری دارد که به جای تخریب و نوسازی، با خلاقیت و تغییراتی اندک می‌توانند تبدیل به فضاهای زنده و درآمدزا شوند

گزارش
زنده کردن روح شهر با احیای خانه‌ها و بافت تاریخی


زهرا کریمی ـ خبر‌نگار

 تهران حدود 2500بنای قدیمی ارزشمند دارد؛‌ بناهایی که شاید معماری خاص یا هویت ویژه‌ای نداشته باشند، اما فضایی دلنشین دارند که می‌توانند با اندک تغییراتی و با خلاقیت، تبدیل به مکانی زنده شوند؛ مکان‌هایی مثل کافه، گالری، موزه و پاتوق‌های فرهنگی و هنری. درست مثل اقداماتی که برای کارخانه آرگو، موزه پمپ‌بنزین، موزه دخانیات، هتل بوتیک، موزه فلسفه، خانه استاد انتظامی در منطقه یک، موزه مقدم در خیابان مصطفی خمینی در چهارراه امام خمینی، خانه موزه مینایی در خیابان ولیعصر و کوچه لولاگر رخ داد. به همین‌خاطر از میان 2500بنای ارزشمند پایتخت، طی 3سال گذشته تعدادی احیا شده‌اند. در این میان، ستاد گردشگری شهرداری تهران هم برای آنکه مشخصات مناسبی از خانه‌های قدیمی ارزشمند وجود داشته باشد، اقدام به تهیه بانک اطلاعاتی خانه‌های قدیمی کرده است. این بانک روزبه‌روز تکمیل‌تر می‌شود. رئیس این ستاد‌ می‌گوید: «900بنای ارزشمند تاریخی در این بانک اطلاعاتی ثبت شده‌اند و اطلاعات خانه‌ها دائم به‌روزرسانی می‌شود.» به‌گفته مهرشاد کاظمی چنین بانکی می‌تواند به کمک احیا و حفظ خانه‌های قدیمی بیاید و آنها را از خطر تخریب نجات دهد؛ چراکه تخریب، هویت محله‌های تاریخی تهران را از بین می‌برد.

گنج‌های فراموش‌شده 
یکی از اقدامات خوب در دنیا استفاده از فضاها و اماکنی از شهر است که افراد از آن خاطره جمعی دارند یا رویدادی تاریخی در آن در حال جریان است. در این‌باره شهرداری تهران و برخی از نهادها اقدامات خوبی انجام داده‌اند و ستاد گردشگری شهرداری تهران نیز در حال ثبت هریک از این فضاها با کاربری جدید یا ارائه اطلاعات از تاریخچه آنهاست. به‌گفته مهرشاد کاظمی، رئیس ستاد گردشگری شهرداری تهران در یک دهه اخیر شهرداری موفق به تملک برخی از این بناها شده و به همین واسطه شاهد تحولی در این زمینه بوده‌ایم. در باب همین موضوع الگوهای بی‌شماری از بازآفرینی فضاهای مرده در شهرهای بزرگ و قدیمی جهان به چشم می‌خورد که با معنا بخشیدن به آن بخشی از معبرهای شهر را روح زندگی بخشیده‌اند. کاظمی در این‌باره می‌گوید: «وجود بناهای فاخر و ارزشمند در تهران موجب شده تا تهران متمایز از سایر شهرها شود و ستاد گردشگری شهرداری تهران برای معرفی تاریخچه این بناها و خانه‌ها اقدام به ثبت آنها در سایت ویزیت تهران ( visit.tehran.ir) کرده است. تهران حدود 350بنای تاریخی دارد که ثبت ملی شده‌اند که هر یک از بناها مالکیت خصوصی داشته یا زیرنظر نهاد یا سازمانی دولتی هستند. همچنین در این میان شهرداری هم برای تملک سایر بناها پیشقدم شده و با این اقدام شهر دچار تحول و دگرگونی از لحاظ سیمای بصری خواهد شد. اقدام دیگری که در این سایت در حال انجام است، ثبت یکی‌یکی این خانه‌هاست و شهروندان می‌توانند با مراجعه به سایت تاریخچه این خانه‌ها را ببینند و همچنین اگر کاربری خاصی دارند با آن آشنا شوند.» او ادامه می‌دهد:‌ «جلا ندادن به گنجینه‌های موجود در مناطق قدیمی تهران و نادیده گرفتن این سرمایه‌ها می‌تواند نقش مؤثری در بی‌روح شدن معابر داشته باشد. چنانچه گنج‌های فراموش شده شهر را به چشم ثروت شهری در اولویت برای بازآفرینی شهر بدانیم، تهدیدها به فرصت تبدیل می‌شوند. ناگفته هویداست که مدیریت شهری دست روی دست نگذاشته و با احیای فضاهای ارزشمند و مرده شهر، مقدمات لازم را برای تحول و توسعه پایدار فراهم کرده است.»

 توجه به فرصت‌های خاموش شهر برای رونق آن
شهر دیدنی‌تر می‌شود درصورتی که نگاه به شهر نگاهی گذرا و بی‌تامل نباشد؛ مانند نگاهی که به خانه مینایی شده است. در این‌باره وحید قاسمی، مدیر موزه و پایگاه میراث شهری خیابان ولیعصر (عج)که تحقیقات و تجربیات زیادی از بازآفرینی فضاهای فراموش شده شهر دارد، می‌گوید: «اگر به فضاهای ارزشمند و غیرارزشمند شهر که به حال خود رها شده‌اند به‌عنوان فرصت‌های خاموش توجه داشته باشیم، برای دقایق اندکی هم اجازه نمی‌دهیم تا این فرصت‌ها در گوشه‌ای از شهر خاموش و بلا‌استفاده باقی بمانند. چنانچه مطالبات شهر و شهروندان را در عصر حاضر بدانیم، می‌توانیم از فضاهای شهری برای اهدافی چون نشاط اجتماعی و سرمایه‌های اجتماعی بهره لازم را ببریم. کافی است نگاهی به کارنامه موفق شهرهای بزرگ دنیا درباره بازآفرینی فضاهای مرده داشته باشید و ببینید که آنها هم با توجه به نیاز شهر و تعلق خاطری که شهروندان به آن مکان دارند، فرصت را برای برخی از فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی غنیمت شمرده‌اند. بدون شک برای این تحول نیاز به ایجاد شبکه‌های شهری است و این شبکه‌ها با خاطره‌سازی‌ و تعلق خاطر به آن مکان‌ها می‌توانند پیوند برقرار کنند. خوشبختانه تهران در این‌باره شهر ثروتمندی است؛ چون پر است از فضاهایی که شهروندان بسیاری از آن خاطره دارند. نمونه بارزش بوستان اتوبان کودک در خیابان ولیعصر بالاتر از مهدیه تهران. این مکان برای بسیاری از پدران و مادران جوان مملو از خاطره بازی است، اما متأسفانه سایه شوم تخریبگری، سبزی درختان را به فرجامی نه چندان خوشایند ختم کرده؛ درحالی‌که هنوز برای احیای آن دیر نشده و می‌توان اقدام سازنده‌ای انجام داد.» قاسمی با تأکید به تشویق شهروندان در امر مشارکت برای احیای فضاهای بی‌روح شهر در راستای شهر شاد و سرزنده می‌‌گوید: «اگر صرفا راجع به عمارت‌ها و بناهای رها شده در فضای شهر حرف می‌زنیم باید به نکاتی توجه کنیم که چگونه می‌توان این بناها را به شهر اضافه کرد! سؤال مهمی که پاسخش هم مهم است؛ اینکه آیا رسیدگی به این فضاها فقط بر‌عهده شهرداری است؟ برای پاسخ باید بگویم که می‌توان با سرمایه‌گذاری‌های کوچک، چندوجهی و مشارکتی اقدامات خوبی برای تحول و پویایی شهر با این بناهای ارزشمند انجام داد. راهکار دیگر آنکه می‌توان برای این فرصت‌ها شبکه‌های اقتصادی ایجاد کرد و اگر چند نفر سهامی دارند به واسطه آن کار مشارکتی انجام بدهند. درواقع نباید فراموش کنیم که کار مدیریت شهری زمینه‌ساز بستر توسعه‌هایی از این دست موضوعات است؛ البته گاهی برخی از موضوعات از قبیل احیای خیابان ولیعصر در حوزه مدیریت شهری است و برای آن باید سرمایه‌گذاری شود و تصمیم‌گیری درباره چنین موضوعاتی را نمی‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد.»

اجازه ندهیم زندگی مدرنیته آسیبی برای کالبد شهر باشد 
 شهر تهران از 4محله معروف در منطقه‌12در حصار صفوی شکل گرفت و بازار بزرگ به این محله‌ها هویت داد و اکنون به واسطه توسعه تهران، محله‌های نخستین تهران با بی‌توجهی به هویت کالبدی‌شان با تغییر کاربری مواجهند و متأسفانه محله‌های مسکونی قدیمی به انبار اصناف تبدیل شده‌اند. درحالی‌که با استناد به صحبت‌های داریوش شهبازی، نویسنده و تهران‌شناس درباره حفظ شهرهای تاریخی مانند تهران باید از سیاست شهرهای تاریخی جهان بهره‌مند شد. شهبازی با شناسایی تهدیدهای شهر و استفاده از آن برای توسعه و تحول گفت: «برای پویایی و سرزندگی شهر باید هر آنچه برای تهران به‌عنوان تهدید به شمار می‌آید را بشناسیم و اجازه ندهیم زندگی مدرنیته بی‌محابا به کالبد و هسته اولیه شهر صدمه وارد کند. پکن ازجمله شهرهای تاریخی جهان است که بناهای قدیمی آن با کاربری‌های مختلف بازآفرینی شده و به وضوح نشاط و سرزندگی در فضاها و منطقه‌های قدیمی قابل رؤیت است. در این شهر پیاده‌ها به سواره‌ها اولویت دارند و هیچ ماشین یا موتورسیکلتی اجازه ورود به بافت قدیمی شهر را ندارد و برای رفت‌وآمد از سه‌چرخه‌های قدیمی استفاده می‌کنند که این هوشمندی است. بناها به‌عنوان میراث گذشتگان به شمار می‌آیند و باید برای حفظ آنها از هیچ اقدامی دریغ نکرد. خوشبختانه اقدامات خوبی هم شده است، اما تهران هنوز بنای سن و سال‌دار، زیاد دارد که بی‌شک بستری برای تحول شهر است؛ بناهایی مانند خانه معین‌التجار بوشهری ملقب به «پدر معنوی خلیج‌فارس» در خیابان سعدی جنوبی که در سال 1395به ثبت ملی رسید یا خانه نیما یوشیج با شهرت «پدر شعر فارسی» در خیابان دزاشیب که با همه پیگیری‌ها به‌گفته اهالی حال خوشی ندارد و نمونه دیگر هم عمارت کلاه‌فرنگی در پلیس آگاهی بزرگ تهران با قدمتی قاجاری است که با وعده‌هایی برای راه‌اندازی موزه پلیس به حال خود رها شده است.»
ناگفته نماند که یکی از راهکارهای حفظ خانه‌های قدیمی و ثبت ملی نشده، استفاده از طرح حق انتقال توسعه است؛ طرحی که معاونت معماری و شهرسازی ارائه کرده و شورای شهر خواهان بررسی بیشتر آن است. به موجب این طرح، مالکان می‌توانند خانه قدیمی را برای احیا واگذار کنند و از امتیازات تراکمی در سایر محدوده‌های شهر بهره‌مند شوند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید