«ناخودآگاه» را دستکم نگیرید
تنگی قافیه داستان در سریال قورباغه
جمال رهنمایی- روانشناس
دستیابی به قدرتی افسانهای و مافوق تصور، همکلاسی دست و پاچلفتی دوران دبستان یک اکیپ دوستانه را به مردی قدرتمند، ثروتمند و بیرحم تبدیل کرده است.این دانشآموز ضعیف، خشمگین و کتکخورده حالا به یک قاتل خونسرد و از خود راضی و همکار مافیاهای همسایه تبدیل شده که کلهگندههای شهر به هر ترتیبی شده میخواهند با او ملاقات کرده و از این قدرت بیپایان بهرهمند شوند. سریال با بهرهگیری از سهگانه «دکتر مابوزه» که در سال 1922توسط فریتس لانگ آلمانی ساخته شده به ماجرای انحصار قدرت توسط یک فرد پرداخته است. بسیاری از منتقدان معتقدند لانگ در این مجموعه ظهور نازیسم در آلمان را پیشبینی کرده بود. بعدها گوبلز نمایش این مجموعه را در آلمان ممنوع کرد. راز این قدرت بیپایان مادهای مخدر به نام «قورباغه» است که با تشابهی نچسب به قدرت «هیپنوتیزم» و ناخودآگاه انسان گره زده شده است.نام این ماده از سر اتفاق با نام جانور نحسی که رامین از کودکی آن را در رؤیاهای خود میدیده، شباهت دارد.
سریال 16قسمتی قورباغه که در شبکه نمایش خانگی دیدیم، سریال خوشساختی است و میتواند با روکردن قطعات پازل قدرتیابی نوری در قسمتهای داستان تماشاچی را به تعقیب خود ترغیب کند. مونولوگهای شخصیتهای سریال که گفتوگوهای ذهنی آنان با خودشان است، حساب شده و اغلب صحیح، کارآمد و تأثیرگذار هستند. گزینش و جایگذاری این متون فلسفی و روانشناختی در قالب تفکرات افراد و گفتوگوهای آنان در هنگامههای سخت و بحرانی تصمیمگیری و اقدام، کاری جذاب و قابل تقدیر است که این سریال را در نقطه بالاتری از تولیدات مشابه و سرگرمکننده صرف مینشاند. هر چند هنگامی که کار به وصل کردن این دیالوگها و شکل دادن به ساختار داستان میرسد، در برخی نقاط اصول فلسفی پذیرفته شده قربانی پیش بردن داستان سریال میشود و بنبستهای فلسفی به نادرستی برای پیشبرد داستان گشوده میشوند. اصلیترین مفهوم قربانی شده در سریال قورباغه مفهوم علمی و رایج هیپنوتیزم بهعنوان یک روش علمی بالینی و درمانی است که با ناخودآگاه انسان سر وکار دارد. محمد نویدزاده یا همان نوری که نمیتواند دلیل اصلی قدرت خود را در وادار کردن دیگران به اطاعت محض از خود بیان کند، به آن لباس مهارت هیپنوتیزم میپوشاند تا مسئله اصلی پوشیده بماند. هیپنوتیزم مانند آنچه در داستانهای دکتر مابوزه در 100سال پیش روایت شد، روشی برای به اسارت گرفتن اراده دیگران نیست. هیپنوتیزم علمی و بالینی روشی است که فرد با کمک هیپنوتیزور به بخشهای ناخودآگاه ذهن خود دسترسی پیدا کرده و با اراده خودش دادههای درست را جایگزین دادههای نادرست قبلی کرده و با تقویت ایگو قادر به اخذ تصمیمات درست برای زندگی خودش میشود. هیپنوتیزم بهعنوان یک روش درمانی رو به رشد و تکامل با خرافهزدایی و تحقیقات عصبشناسی و شناختی توانسته جای خود را در محافل پزشکی و دانشگاهی باز کرده و بهعنوان یک روش قابل اعتماد در درمان بیماریهای روانی و فوبیاها و اضطرابها نقشآفرینی کند و تقلیل آن به شیوهای برای فریب دادن دیگران، سرقت، کسب اطلاعات، اعمال قدرت و حتی کشتن یکدیگر با کارکرد واقعی هیپنوتیزم سازگار نیست.
کار قابلقبول و پیشرو هومن سیدی در استفاده از گزارههای صحیح و شفابخش روانشناسی در داستان کاری پسندیده و قابل تحسین است اما مفهوم هیپنوتیزم در این کار جذاب و دیدنی بهمعنای واقعی کلمه تحریف شده است.