پسانداز به وقت بحران مالی
بسیاری از والدین و خانوادهها دوست دارند پسانداز داشته باشند و پس از مدتی با این پساندازها در کاری سرمایهگذاری کنند. آیا چنین کاری در چنین وضعیتی یک رویا و عمل سخت بهنظر میرسد؟ البته در اینکه ممکن است سخت باشد، شکی نیست اما بههرحال زمان خواهد گذشت؛ با انجام این کارهای سخت و حتی بدون انجام این کارهای سخت. پس چه بهتر که این کارهای سخت را انجام دهیم و زمان بگذرد تا دستکم بتوانیم از منافع آنها سود ببریم.
مهمترین مانع در مدیریت مالی خانوارها، مشکل ذهنی است؛ اینکه بیشتر افراد تصور میکنند «نمیشود». بعضیها همینالان هم که دارند این مطلب را میخوانند، فهرستی از هزینههایشان را مرور میکنند و سپس به درآمدشان فکر میکنند و میپرسند وقتیکه عدد باقیمانده، صفر یا منفی است، چطور میشود پسانداز کرد؟ اینجاست که مشکل اصلی خودش را نشان میدهد؛ اینکه همهچیز ذهنی است. بگذارید قضیه را سادهتر توضیح دهیم: شما اگر برنامهای برای پسانداز و بودجهبندی مالی و برنامهریزی اقتصادی خانوادهتان نداشته باشید، حتی اگر ماهی 20میلیون هم درآمد داشته باشید، باز هم موفق به پسانداز نخواهید شد، چرا؟ چون طبیعی است وقتی پول زیادی بهدست بیاوریم و برنامهای نداشته باشیم، هزینههایمان نیز به همان ترتیب بالا خواهد رفت. درواقع طبق قانون پارکینسون، هزینهها و زمان، همانقدر کش میآیند که ما میخواهیم و در ذهنمان تصور میکنیم.
اگر بخواهید کاری را نیمساعته تمام کنید و بهخودتان اجبار کنید که باید نیمساعته تمام بشود، حتما نیمساعته تمام خواهد شد اما اگر اجباری نباشد، شاید بیستوچهارساعته هم تمام نشود؛ این تعبیر ساده قانون پارکینسون است. راهحل درمان این بیماری، آن است که برنامهای سختگیرانه داشته باشید؛سختگیرانه نه بهمعنای نان و پنیر خوردن و لباس کهنه پوشیدن بلکه به این مفهوم که بودجه و برنامهای داشته باشید و به آن متعهد و پایبند بمانید. اصلیترین نکته این است که ابتدا درصدی از ورودی مالی خانواده را برای پسانداز کنار بگذارید. پس در ابتدای ماه یا ابتدای زمانی که این ورودیهای مالی از راه میرسند، اول این درصد را کنار بگذارید. افراد موفق از نظر مدیریت مالی، ابتدا پسانداز را کنار میگذارند و اگر چیزی باقی ماند خرج میکنند؛ اما بیشتر افراد برعکس عمل میکنند.
فرض میکنیم شما 2 میلیون تومان درآمد ماهانه دارید. درنظر دارید 10درصد آن را پسانداز کنید که میشود 200 هزار تومان. در این صورت اول ماه که حقوق گرفتید، باید این 200 هزار تومان را کنار بگذارید. سپس با مبلغ باقیمانده، زندگی خود را بگذرانید، چطور؟ باید رصد دقیقتری داشته باشید تا هدررفتهای مالیتان را کشف کنید؛ مثلا میتوانید از این به بعد بیشتر چانه بزنید و تخفیف بیشتری بگیرید یا با دقت بیشتری از لباسهایتان نگهداری کنید و حتی خودتان تعمیرشان کنید یا پول توجیبی بچهها را مقداری- طوری که شکایتی نداشته باشند- کم کنید و کارهایی از این دست. مرحله بعد، این است که بههیچعنوان به پساندازتان دست نزنید؛ مگر مسئله مرگ و زندگی باشد. باید این انضباط مالی را در خود ایجاد کنید. بدون انضباط شخصی، باید رویای پیشرفت مالی را فراموش کنید.
البته ممکن است از نظر مالی کمی به شما فشار بیاید. سوال بعدی این است که چطور میتوانم درآمد بیشتری داشته باشم؟ شاید نیازمند این هستید که بهرهوری بیشتری داشته باشید.یک کار دوم راه بیندازید، فروش را یاد بگیرید و... . یکی از این کارها را انجام بدهید. با چنین انضباطی، آخر سال میبینید که مبلغ قابلتوجهی، شاید بین 3 تا 7 میلیون تومان پسانداز کردهاید. نکته مهمتر بعدی این است که هر پول اضافه و ورودی مالی برنامهریزی نشدهای را به پساندازتان اضافه کنید. بهنظرتان سخت است؟ پس اینکه عطای موفقیت مالی را به لقایش ببخشید برایتان بهتر خواهد بود.