اگر این کیسه خالی است، چرا به آن مشت میزنید؟
محمودرضا امیرکیایی ـ کارشناس حوزه حملونقل ریلی
1ـ بازهم حمله رسانهای به ماحصل زحمات هزاران کارگر و مهندس فعال در پروژههای شرکت مترو! اینبار با هدف حمله به خط10 که از خطوط جدید شبکه مترو پایتخت است و همین اواخر عملیات اجرایی نخستین ایستگاه آن رسما آغاز شد. با این حال، دیده را نادیده میکنند و این حرکت امیدبخش برای اهالی تهران و بهخصوص شهروندان منطقه غرب پایتخت را زیر سؤال میبرند؛ این یعنی تلاش برای ناامیدکردن مردم در دوران سخت اقتصادی امروز کشور که البته تلاشی مذبوحانه است.
2ـ بهزعم برخی، مدیریت شهری طی 4سال گذشته در حوزه مترو کلی اقدام نمایشی داشته که البته کارشناسان و اهالی پایتخت نظر دیگری در این رابطه دارند؛ اما اگر واقعا نظر منتقدان درست باشد، چه لزومی به این همه هجمه علیه مجموعهای است که مدعی کارنامه خالی آن در این دوره هستند؟ مشتزدن به کیسه خالی چه لزومی دارد؟! به عبارت دیگر بهنظر میرسد اتفاقا منتقدان بهعمد، تخریب نقاط قوت را نشانه گرفتهاند که اگر غیر از این بود، به این اندازه در کتمان واقعیات، انرژی صرف نمیکردند.
3ـ بعضی قضاوتها و مقایسهها در طول زمان معنای واقعی خود را پیدا میکنند؛ آنچه در قبل شکل گرفته را دیدهایم. آنچه امروز به ثمر مینشیند را حس میکنیم و آنچه در آینده رخ خواهد داد را بهعنوان سنگ محک توانمندی مدیران وقت به یاد خواهیم داشت. زائلکردن کارنامه دیگران، هیچگاه باعث هویداشدن عیار توانایی شخصی یک منتقد صرف، نشده و نمیشود؛ بهخصوص کسانی که زمانی امتحان خود را پس دادهاند و امروز در مقایسه کارنامه پرطمطراق خویش با آنچه هماکنون حادث شده است، احساس ضعف میکنند.
4ـ مترو همواره در سالهای پس از جنگ تحمیلی توسعه پیدا کرده است؛ توسعهای که با وجود بیمهریها و کمتوجهیها از سوی دولتهای وقت صورت گرفت. به هرحال برای آنکه خطوط راهآهن ریلی تهران به اینجا برسد، بسیاری زحمت کشیدهاند و خون دلها خوردهاند. کارگران و مهندسان بسیاری بودهاند که در همه این سالها جانشان را به خطر انداختند تا به هر اندازه که ممکن بوده است، تونلها پیش برود، خطوط ریلی جدید ایجاد شود و واگنها روی ریلها بدون مشکل مسافران را جابهجا کنند. حال اینکه با نگاه سیاسی تمام زحمات زیر سؤال میرود، یعنی خارجکردن ذهن شهروندان از مسیر درست به مسیر انحرافی.
5ـ مترو یک موضوع حاکمیتی است و چه در این دوره مدیریت شهری و چه در دورههای گذشته، همیشه مورد تأکید و توجه مدیران ارشد شهری بوده است؛ براساس همین رویکرد، مدیریت شهری تهران در ابتدای تصدی امور، ایمنسازی و رفع نواقص ایستگاههایی که از پیش بهرهبرداری شده بود (مثل خطوط 6 و 7) را بهعنوان یک اولویت در دستور کار قرار داد. اولویت بعدی برنامههای این دوره حوزه مترو، تکمیل و ساخت ایستگاههای بیشتر برای بهرهمندی طیف گستردهتری از شهروندان پایتخت از شبکه حملونقل ریلی بود و در واقع صرف حفاری و ساخت تونلهای بیشتر مدنظر قرار نگرفت. نکته مهم دیگر، اقدامات زیرساختی و برنامههای بلندمدت بود که از آن جمله میتوان به احداث و تکمیل پایانهها، آغاز عملیات اجرایی خطوط جدید، تأمین هرچه بیشتر ناوگان حملونقلی شبکه مترو که مصداق بارز آن طراحی و تولید یک رام قطار ملی بود، توسعه خطوط موجود و مسائلی از این قبیل اشاره کرد.
نتیجه: بنابراین نمایشی جلوهدادن اقدامات صورتگرفته در مهمترین بخش حوزه حملونقل همگانی پایتخت، تنها میتواند بر پایه منویات منفعتی برخی استوار باشد و اگر اینطور نبود، در اختیار گذاشتن تجربهها و همراهی برای توسعه این مد حملونقلی با اهمیت که سود آن نصیب مردم میشود، به جای تخریبها انجام میشد.