• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 10 خرداد 1400
کد مطلب : 132066
+
-

اختلاف ملکی 2 همسایه جان 7نفر را گرفت و 2نفر را با سرنوشت نامعلومی مواجه کرد

7جان فدای اختلاف ملکی درکوچه بن‌بست

داخلی
7جان فدای اختلاف ملکی درکوچه بن‌بست


7سال پس از درگیری خونین بر سر زمینی 62متری در رامهرمز که به جان‌باختن 7نفر منجر شد، دادگاه رسیدگی به این پرونده که برای برگزاری مراسم قسامه تشکیل شده بود، بدون حضور اولیای دم و قسم‌خورندگان و بدون نتیجه‌ای روشن برگزار شد تا این پرونده و متهمانش سرنوشت نامعلومی پیدا کنند.
به گزارش همشهری، شروع این اختلافات به سال90 برمی‌گردد. آن زمان دو همسایه که در کوچه‌ای بن‌بست در یکی از محله‌های رامهرمز زندگی می‌کردند با یکدیگر دچار اختلاف ملکی شدند. یکی از همسایه‌ها در طول چند سال  62متر در ملک همسایه پیشروی کرده بود که با افشای این ماجرا دو همسایه که سال‌ها کنار یکدیگر زندگی می‌کردند کارشان به شهرداری و دادگاه کشیده شد. در جریان بررسی پرونده در شهرداری رامهرمز، نه‌تنها به پیشروی همسایه در ملک همسایه دیگر توجهی نشد، بلکه حکم تخریب در ورودی خانه همسایه‌ای که شاکی بود نیز صادر شد. این کشمکش‌ها 3سال ادامه داشت تا اینکه شهرداری این حکم را اجرا و در خانه شاکی را تخریب کرد.

قتل 5نفر 
5روز از این حادثه گذشته بود. اما هیچ‌کس نمی‌دانست که حادثه بزرگ‌تری در راه است.  5خرداد93 درحالی‌که شهردار و چند نفر از مسئولان شهر برای پایان‌دادن به این اختلاف ملکی در محل حاضر شده بودند، اختلافات بالا گرفت. دقایقی از رفتن شهردار و همراهانش می‌گذشت که 2نفر از اعضای خانواده‌ای که درِ خانه‌شان تخریب شده بود با استفاده از 2کلاشنیکف و یک کلت کمری به‌سوی همسایه حمله کردند. دو برادر به نام‌های کیامرث و امید افرادی را که در کوچه حضور داشتند، به رگبار بستند و در چند لحظه 5نفر، شامل 3نفر از اعضای خانواده همسایه و 2نفر بی‌گناه که در آنجا بودند، به قتل رسیدند. آنها بعد از قتل این 5نفر، سوار بر موتورسیکلت شده و از آنجا گریختند. دو جوان مسلح این بار به مقابل دادگستری رفتند  و ساختمان دادگستری را به گلوله بسته و خسارت زیادی به آنجا وارد کردند. سومین محلی که مردان مسلح به آنجا رفتند نمایندگی یکی از شرکت‌های خودروسازی بود که همسایه‌شان در آنجا کار می‌کرد. آنها آنجا را هم مثل دادگستری به رگبار گلوله بستند و قصد فرار داشتند که خود را در محاصره مأموران پلیس دیدند. دو پسر جوان که یک ساعتی می‌شد امنیت شهر را مختل کرده بودند حاضر نبودند خود را تسلیم کنند و به درگیری با پلیس ادامه دادند اما درنهایت یکی از آنها به ضرب گلوله مأموران از پا درآمد و دومین نفر نیز خودزنی کرد و به زندگی‌اش پایان داد.

ضبط فیلم قبل از حادثه
این حادثه موجب ایجاد رعب و وحشت عجیبی در شهر شده بود و مأموران در جریان تحقیقات مقدماتی، دو برادر دیگر کیامرث و امید به نام‌های آرش و ناصر را به اتهام همدستی با برادران‌شان دستگیر کردند. هرچند آنها مدعی بودند که از اقدام برادران‌شان بی‌خبر بودند اما شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد ناصر در درگیری حضور داشته است. در این میان فیلمی از دو برادر کشته‌شده به‌دست آمد که به چند روز قبل از حادثه برمی‌گشت. آنها در این فیلم از قصد‌شان برای انتقام‌گیری از همسایه و حمله به دادگستری صحبت کرده بودند اما هیچ اشاره‌ای به حضور ناصر و آرش در این حمله نشده بود. با وجود این پرونده دو برادر دیگر با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان خوزستان فرستاده شد.

در دادگاه
در نخستین دور از رسیدگی به این پرونده که سال96 در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان خوزستان برگزار شد، قضات دادگاه ناصر را به اتهام دست‌داشتن در قتل یکی از مقتولان به قصاص محکوم کردند و آرش نیز به اتهام معاونت در قتل به تحمل 25سال حبس محکوم شد. این  حکم پس از رسیدگی در شعبه16 دیوانعالی کشور نقض و دوباره به دادگاه فرستاده شد. در این دور از رسیدگی قضات دادگاه، پرونده را از موارد لوث تشخیص و به برگزاری مراسم قسامه رأی دادند. طبق قانون در چنین مواردی اولیای دم باید 50نفر از بستگان نسبی مرد خود را در دادگاه حاضر و آنها سوگند یاد کنند که متهم قاتل است.

بلاتکلیف در انتظار قسامه 
طبق آنچه دادگاه اعلام کرده بود اولیای دم باید روز اول بهمن‌ماه سال گذشته برای برگزاری مراسم قسامه در دادگاه حاضر می‌شدند اما غیبت کردند. در این شرایط وقت دیگری برای رسیدگی به پرونده تعیین شد. چند روز قبل دومین جلسه برای برگزاری قسامه نیز تشکیل شد اما اولیای دم و قسم‌خورندگان در دادگاه حاضر نشدند و حالا با گذشت 7سال از شروع این پرونده، ناصر که اتهامش قتل عمدی است همچنان بلاتکلیف در زندان به‌سر می‌برد و برادرش آرش با قرار وثیقه آزاد شده است. آرش درباره این پرونده جنجالی به همشهری می‌گوید: قبول دارم که برادرانم اقدام اشتباهی انجام دادند اما آنها تاوان کارشان را با جان‌شان پس دادند. باور کنید من و ناصر در این ماجرا هیچ دخالتی نداشتیم و اگر من می‌دانستم دو برادرم قصد چنین کاری را دارند حتما مانع‌شان می‌شدم و حالا  از مسئولان قضایی خواهش می‌کنم زودتر به این پرونده رسیدگی کنند تا من و برادرم از بلاتکلیفی نجات پیدا کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید