• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
یکشنبه 2 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 13204
+
-

همه سربازهایت وزیر شود

سیامک رحمانی روزنامه‌نگار

   اول تکلیف یک موضوعی را روشن کنیم، آقای عزیز، برادر من، این حرف‌هایی که بهروز رهبری‌فرد درباره استیل‌آذین و هدایتی و پول دادن به تیم حریف و به داور و پنالتی و این ماجراها زده، اسمش ادعاست. اسمش افشاگری نیست. افشاگری وقتی است که شما چیزی را ثابت کنید. تا وقتی که فقط یک حرفی را می‌اندازید وسط و برایش دلیلی نمی‌آورید، فقط ادعا کرده‌اید. خود بهروز‌خان هم که خدا را شکر چهره ناشناخته‌ای نیستند. بیشتر از 20سال در فوتبال این مملکت سابقه دارند. همه هم از کاراکتر و خصوصیاتش باخبریم. یادمان نرفته چند بار درباره پرسپولیس و پروین حرف انتقادی زد بعدش سبزی‌خوردن و دسته گل گرفت رفت از دل علی‌آقا درآورد. یادمان نرفته که تا قبل از این چقدر از هدایتی حمایت کرده. یا در مورد پرسپولیس چند‌بار تغییر موضع داده. بالاخره عجیب هم نیست. من هم شاید همینطوری باشم که هر وقت در باشگاه باز باشد و شام و ناهار دعوت شوم، توی رودرواسی از پایین و بالای باشگاه تعریف می‌کنم. اگر دعوت نکردند هم موضع مخالف اتخاذ می‌کنم و انتقاد می‌کنم. انتقاد کردن خیلی خوب است. از دو حالت خارج نیست. یا دوباره درها باز می‌شود و هدایتی و باشگاه و رفقا به آدم بفرما می‌زنند یا نمی‌زنند و آدم می‌تواند با همان ژست مخالف‌خوان را ادامه بدهد. راستش داستان ما با خداداد عزیزی عزیز هم معمولا همین است. همیشه یک ادعایی را می‌اندازد وسط و از فساد و از درخواست پول و چیزهای مبهم انتقاد می‌کند اما تا حالا یک سند و مدرک نبرده که علیه کسی ادعای قانونی مطرح کند. 10بار گفته دیگر در این فوتبال فاسد کار نمی‌کنم، هر بار هم تا پیشنهادی رسیده، از هر جا بوده، سریع یاعلی گفته. خب اینطوری که به جایی نمی‌رسیم. الان همین کمیته اخلاق و فلان فدراسیون فوتبال که این عزیزان را احضار کرده تا ادعایشان را ثابت کنند، به جای این که بگوید آماده‌ایم تا پرونده‌ای باز شود و محکمه‌ای تشکیل شود و اگر تخلفی صورت گرفته رسیدگی شود و جلوی فساد را بگیریم، سریع گفته اگر نتوانند حرف‌هایشان را ثابت کنند، برخورد می‌کنیم. یعنی بنای فدراسیون و کمیته اخلاق این است که سریع جمع‌اش کنیم و یک تشری بزنیم تا کسی جرات نکند دیگر از این حرف‌ها بزند. تا حالا هم معمولا رفتارشان در قبال پرونده‌های فساد جدی نبوده و همان «سوت‌گیت» آخری هم سرانجام به اینجا ختم شد که از آقای داور متخلف در زمان خداحافظی از فوتبال دلجویی شود چون خیلی دلش را شکسته‌ایم! ای بابا.
   علی کریمی چرا اینطوری می‌کند؟ الان معلوم نیست چرا با روزنامه‌نگارها دعوا دارد. خب هی تکرار این که فقط من دارم مبارزه می‌کنم و هیچ‌کس پیگیری نمی‌کند و من تنهاترین سرباز هستم و خیلی کارم درست است و شما همه قلم به مزد هستید و دوزاری هستید، چه دردی از مشکلات حل می‌کند؟ بالاخره علی کریمی یا می‌داند که بخشی از مطبوعات و رسانه‌ها پیگیر تخلفات و مشکلات فوتبال هستند یا نمی‌داند. اگر نمی‌داند و فکر می‌کند پرچم را یک نفری برداشته، که خوش به حالش. خدا خیرش بدهد و دعا کنیم کمی بیاید توی باغ. اما اگر می‌داند و دارد با این لحن توهین‌آمیز با همه طرف می‌شود... معلوم است یک جای کارش ایراد دارد.
   قشنگ دارم به این نتیجه می‌رسم که درست کردن سوژه لباس تیم‌ملی کار خود فدراسیونی‌ها بوده. فکر کنید وسط این همه مشکل و بحران، چقدر وقت و توان رسانه‌ها و مردم صرف لباس تیم‌ملی شد. لباسی که واقعا این‌قدرها هم مهم نیست. بالاخره یا روی پیراهن نقش پلنگ خواهد داشت یا نخواهد داشت. مگر همیشه پلنگ داشته؟ مگر بدون پلنگ نمی‌شود بازی کرد؟ اگر لباس ساده باشد، چی می‌شود؟ معلوم است که فدراسیون سلیقه ندارد. کی داشته؟ لباس‌های تیم‌ملی و کاروان‌های ورزشی‌مان، جز دفعات معدود، یکی از یکی زشت‌تر بوده. لباس‌ها را که نگاه می‌کنی با آدم حرف می‌زنند و می‌گویند ما وظیفه‌مان شیتیل رساندن بوده. کارمان این بوده که پول را از بودجه مملکت جدا کنیم و بریزیم به جیب دوستان. قرار نیست که ورزشکاران را خوش‌تیپ کنیم. الان هم لباس‌هایمان احتمالا جز این نیست. وقت نگذاشته‌اند، سلیقه هم که قربانشان بروم. اما این همه گیر دادن به لباس هم مشکوک است. کجایمان باکلاس و قشنگ است که لباس‌مان نیست. همان لوگوی فدراسیون فوتبال را نگاه کنید. جیغ می‌زند که فرزند دبیرستانی یکی از مدیران سابق فدراسیون طراحی‌اش کرده. آدم گریه‌اش می‌گیرد از بیریختی لوگو. از پایین و بالای کارهای حضرات در فوتبال. آن‌وقت چه بسا همین لباس را خودشان علم کرد‌ه‌اند و توی دهن‌ها انداخته‌اند که ما سرمان گرم شود و به بقیه مسائل ورود نکنیم. والا. 
   خواستم برای پرهام مقصودلو بنویسم که چه حالی دادی با این بازی‌ها و قهرمانی آخرت در شارجه. ببخشید که مطبوعات ورزشی درگیر مسائل خیلی مهم‌اند و وقت ندارند از تو بنویسند و عکسی ازت روی جلد بیاورند. ببخشید که برای نوشتن در همین ستون هم جای زیادی بهت نرسید. کارت خیلی درست است پسر. آرزو می‌کنیم بالا و بالاتر بروی. همه سربازهایت وزیر شوند و توجه آقای وزیر هم کمی جلب شود. منتظریم که دنیا را مات کنی. درود بر تو.

این خبر را به اشتراک بگذارید