• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
پنج شنبه 6 خرداد 1400
کد مطلب : 131699
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/wpqpr
+
-

مهارت گفت‌وگو، یادگرفتنی است و روابط ما را نجات می‌دهد

سکوت نکن، حرف بزن!

سکوت نکن، حرف بزن!

نیلوفر  ذوالفقاری

مهم‌ترین بخش زندگی ما انسان‌ها به‌عنوان عضوی از جامعه، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و مهم‌ترین بخش ارتباطات انسانی، گفت‌وگوست. اینکه چطور گفت‌وگو کنیم و کیفیت گفت‌وگوهایمان چگونه باشد، تأثیر مستقیمی بر روابط ما با دیگران دارد. یک گفت‌وگوی مؤثر می‌تواند رابطه ما را بهبود ببخشد و کدام یک از ما دوست نداریم روابط بهتری با اعضای خانواده، همسر، همکار و دوستانمان داشته باشیم؟ برای داشتن یک گفت‌وگوی مؤثر و مفید، باید مهارت‌هایی را یاد بگیریم که ویدا ساعی، روانشناس بالینی، مهم‌ترین راهکارها و مهارت‌های لازم برای یک گفت‌وگوی اصولی را برایمان توضیح می‌دهد.

نقش کلیدی گفت‌وگو
یک گفت‌وگو 3عنصر اصلی دارد: پیام‌دهنده، پیام و پیام‌گیرنده. ما چه گوینده باشیم و چه شنونده، باید مهارت‌هایی را بیاموزیم تا در نقش خود خوب ظاهر شویم و گفت‌وگو را مؤثر جلو ببریم. خبر بد اینکه این مهارت‌ها را نه در مدرسه به ما یاد می‌دهند، نه معمولا والدین آنقدر آگاهی دارند که سراغ آموزش این نکات بروند. اما خبر خوب اینکه اگر دغدغه‌مند باشیم، می‌توانیم این مهارت را در خودمان تقویت کنیم. هماهنگی بین گوینده و شنونده باعث می‌شود گفت‌وگو، مسیر سازنده‌ای را طی کند.

اگر شنونده‌ای...
یکی از مهم‌ترین نکات وقتی شنونده هستیم، توجه به زبان بدن است. وقتی در حال شنیدن صحبت‌های طرف مقابل هستیم، حتما باید تماس چشمی مناسبی با گوینده برقرار کنیم. زاویه نشستن ما باید طوری باشد که احساس صمیمیت و نزدیکی را به گوینده منتقل کند و آمادگی ما را برای شنونده‌بودن نشان دهد. به‌عنوان شنونده باید با حرکات سر یا استفاده از واژه‌های تأکیدی و کوتاه، به صحبت‌های گوینده واکنش نشان دهیم تا او متوجه شود حواسمان به حرف‌هایش هست. البته که باید واقعا حواسمان به حرف‌های طرف مقابل باشد و به جای شنیدن، مشغول فکر‌کردن به پاسخ‌های خودمان نباشیم. قدم بعدی در خوب شنیدن، انتقال احساس همدلی است. برای اینکه شنونده همدلی ما را باور کند، باید بازخوردهایی از ما دریافت کند. مثلا بگوییم درک می‌کنم که چه می‌گویی و چه احساسی داری. یادمان باشد برای همدلی نشان‌دادن، لازم نیست حتما شروع کنیم به تعریف‌کردن ماجرای مشابهی که برای خودمان اتفاق افتاده است. این کار معمولا برای هیچ‌کس خوشایند نیست.

اگر گوینده‌ای...
اگر شروع‌کننده گفت‌وگو ما هستیم و نقش گوینده را پذیرفته‌ایم، توجه به تن صدا خیلی مهم است. ضمن اینکه باید به لحنی که برای صحبت‌کردن انتخاب می‌کنیم، توجه داشته باشیم. بسته به اینکه با چه‌کسی گفت‌وگو می‌کنیم و رابطه ما با طرف مقابل در چه سطحی است، لحن صحبت‌کردن ما باید مناسب باشد. اما در هر حال چه در گفت‌وگوی رسمی و چه در حالت دوستانه، باید صمیمیت، صداقت و روشنی در کلام ما وجود داشته باشد. به‌عنوان گوینده باید مسئولیت احساسی که داریم را بپذیریم و آن را بر گردن طرف مقابل نیندازیم. مثلا به جای اینکه بگوییم: «تو مرا عصبانی کردی»، بهتر است بگوییم: «من الان عصبانی هستم.» به این ترتیب مسئولیت احساس را متوجه خودمان دانسته‌ایم. گرفتن انگشت‌اشاره به طرف دیگری، باعث می‌شود جوی منفی شکل بگیرد و گفت‌وگو به خوبی پیش نرود. اگر قصد مطرح‌کردن درخواستی را داریم، باید از جملات پرسشی به جای جملات امری استفاده کنیم. مثلا بگوییم: «ممکن است این کار را انجام دهی؟» و نگوییم: «تو باید این کار را انجام دهی!»

وقت‌شناس باشیم
انتخاب وقت مناسب برای گفت‌وگو، یکی از کلیدی‌ترین نکاتی است که باید برای داشتن یک گفت‌وگوی سازنده و مؤثر درنظر بگیریم. این وقت مناسب را باید با توافق با همدیگر انتخاب کنیم. بهتر است در زمان‌هایی که هر دو طرف یا یکی خسته یا گرسنه است شروع به گفت‌وگو نکنیم. در گفت‌وگوی بین همسران، انتخاب زمان مناسب اهمیت بیشتری هم دارد، مثلا بهتر است بلافاصله بعد از اینکه از سر کار به خانه آمده‌ایم و خسته‌ایم، شروع به گفت‌وگو نکنیم و ابتدا ساعتی را به استراحت اختصاص دهیم. بهتر است از طرف مقابل بپرسیم که چه زمانی برای گفت‌وگو آمادگی دارد و با مشورت هم، زمان مناسبی را انتخاب کنیم. نکته دیگر این است که اگر بحث بالا گرفت و تشخیص دادیم که گفت‌وگو از مسیر سازنده خارج شده، باید وقفه‌ای ایجاد و ادامه گفت‌وگو را به زمانی مناسب‌تر موکول کنیم.

نتیجه‌گرا نباشیم
قرار نیست در پایان گفت‌وگو، حتما و لزوما به نتیجه موردنظر ما رسیده باشیم. گاهی یک گفت‌وگو، پیش‌زمینه‌ای برای حل موضوع است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب و نه نتیجه دلخواه ما، زمان بیشتری مورد نیاز است. قصد ما از گفت‌وگو نباید متقاعد‌کردن طرف مقابل باشد بلکه قرار است با اختصار و با کلمات مفید، احساسات، نیازها و تقاضایمان را مطرح کنیم. یک جمله درست می‌تواند این باشد: «من احساس خستگی دارم چون نیاز به استراحت دارم، بنابراین تقاضا دارم خریدها را تو انجام دهی.» بیان به‌موقع و صادقانه احساسات و نیازها، از بروز سوءتفاهم‌ها جلوگیری می‌کند. در یک گفت‌وگوی سازنده نباید به سراغ مرور اتفاقات قدیمی و پیش‌کشیدن بحث‌هایی برویم که در گذشته بی‌نتیجه مانده‌اند، چون این کار باعث می‌شود گفت‌وگوی جدید هم به حاشیه برود و بی‌نتیجه بماند.

دوری از باورهای اشتباه
بعضی باورهای رایج اما اشتباه باعث می‌شوند روابط ما با دیگران غرق در سوءتفاهم و جریان گفت‌وگو قطع شود. یکی از این باورهای اشتباه این است که دیگران باید خودشان از احساسات یا نیازهای ما باخبر باشند. مثلا تصور می‌کنیم همسرمان باید خودش بداند که الان ما خسته‌ایم و نیاز به استراحت داریم، درحالی‌که احتمال دارد او بی‌خبر باشد یا حواسش نباشد یا به هر دلیلی متوجه خستگی ما نشده باشد. این وظیفه خودمان است که احساسات و نیازهایمان را ابراز کنیم. در بیان حس‌ها و تقاضاها باید صداقت و شفافیت داشته باشیم. در یک گفت‌وگوی سالم و مؤثر، خبری از غر‌زدن، اصرار، توضیح اضافی و مکرر و سرزنش‌کردن نیست.








 

این خبر را به اشتراک بگذارید