به این کاتارانتوس چیکار داری عباس آقا؟
سکانسی از «اجارهنشینها» داریوش مهرجویی ۱۳۶۶
مسعود پویا ـ روزنامهنگار
«اجارهنشینها» کمدی پرنشاط داریوش مهرجویی، مثل هر فیلم خوب دیگری مجموعه ای از سکانسهای به یادماندنی دارد و هر فصل از این فیلم میتواند برگزیده باشد. فیلم را هم که همه دیدهاند و نیازی به نام بردن از سکانسهای فوقالعادهاش نیست اما اگر قرار به انتخاب از یک سکانس باشد، فصل بازدید خانم مهندس(فریماه فرجامی) از خانه سعدی (حسین سرشار) و رفتن به پشت بام میتواند گزینه جالبتوجهی باشد. عباسآقا سوپر گوشت (عزت الله انتظامی)، خانم مهندس را به عنوان خریدار به طبقات مختلف برده و منطبق با منطق کمدی فیلم، شاهد مجموعه ای از رخدادهای خندهدار (وضعیت آقای قندی که در سکانس قبلی در دفتر آقباقری منفجر شده! وضعیت افتضاح لولهکشی ساختمان و...) بودهایم و حالا به طبقه آخر رسیدهایم که آقای سعدی در آن ساکن است؛ خواننده اپرایی که یکدفعه همه سراغش میآیند و به پشتبام میروند؛ جایی که سعدی در آن کلی گل و گیاه کاشته؛ باغچه باصفایی که همه را سر ذوق میآورد.
سوال مادر ( حمیده خیرآبادی) آقای سعدی را سر ذوق میآورد؛
مادر: آقسعدی چه جوری این گلها رو اینطور تر و تازه نیگر داشتی؟
سعدی: میخوام یه چیزی بهتون بگم مادر ممکنه باور نکنی. من هر با این گلها حرف می زنم. براشون موزیک میذارم. براشون آواز میخونم.
خانم مهندس: ببخشید، شما چه جوری به این باغچه آب میرسونین؟
سعدی: خانم یک سیستم سادهاییه که تو قرن چهارم میلادی، رومیها و یونانیها و ایرانیها تو باغچههاشون به کار میبردن. حسابشو بکنین تو قرن چهارم میلادی... .
بعد از چند فصل پر از اتفاق باغچه آقای سعدی و توضیحاتش درباره گلهای کمیابی که نگهداری میکند فضایی آرام به فیلم میبخشد؛ نماهای دوری که مهرجویی از پشتبام و باغچه، میان نماهای اغلب متوسط قرار داده، هم جغرافیا میسازد و هم به لحاظ بصری زیبا هستند. همزمان با تذکر خانم مهندس درباره غیراصولی بودن درست کردن باغچه در پشتبام «که باید سیمانی باشد نه چمن» و خم شدن عباس آقا کنار باغچه برای بررسی سیستم آبرسانی ،آقای سعدی با عشق در حال توضیح دادن گل و گیاههایش است؛«ما اینجا همه جور گل و گیاه داریم. بعضی از اینا خیلی آب میخورن، بعضیهاشون کم؛ مثلا این کانتروپ وحشی مثل گاو آب میخوره و بر عکس این کاتارانتوس.» جمله معروف این سکانس مربوط به این لحظه است. اعتراض توام با حیرت آقای سعدی به عباسآقا که باغچه را به هم ریخته است: به این کاتارانتوس چیکار داری عباسآقا.
بیرون کشیدن پلاستیکی پاره و اعتراض عباسآقا، طنز صحنه را بعد از مقدمهای متناسب به اوج میرساند. مجادله عباسآقا و آقایسعدی درخشان و به یادماندنی است؛ اتفاقی که حاصل طراحی درست این سکانس، گفتوگونویسی موجز و متناسب با کاراکترها و رخدادهای صحنه و اجرای ملموس بازیگران و توالی نماهایی است که کاملا در خدمت کنشها و حس صحنه هستند. نتیجه سکانسی بسیار خندهدار با شوخیهای به ثمر رسیده تصویری و کلامی است؛ سکانسی که مهرجویی به خوبی نوشته و استادانه کارگردانی کرده؛ چیزی که میشود به کلیت فیلم اجارهنشینها هم تعمیمش داد. فیلمی که میشود بارها و بارها تماشایش کرد و لذت برد و خندید. حتی شخصیت سالک هم که تنها کاراکتر نچسب فیلم است، اسمش بامسماست و حکم سالک روی لپ یار را دارد.