ما به قهرمانان نیاز داریم
روزبه کردونی-رئیس مؤسسه عالی پژوهش تامیناجتماعی
رومن رولان، نویسنده شهیر فرانسوی میگوید امروز قهرمان لازم است و سپس عنوان میکند: «من این عنوان(قهرمان) را به کسانی که از راه اندیشه یا زور پیروز شدهاند نمیدهم بلکه کسانی را قهرمان مینامم که قلب بزرگی داشتهاند. ولی بیایید این کلمه را وسعت دهیم! «قلب» تنها اندامی برای درک حساسیت نیست. من آن قلمرو پهناور زندگی درونی را به این نام میخوانم». در فیلم «دشمن پشت دروازه» «Enemy at the Gates» در سکانسهای ابتدایی فیلم یک سرباز به ژنرال روسی که برای جلوگیری از سقوط استالینگراد تقلا میکند میگوید: «(برای پیروزی) اما راه دیگری وجود دارد، راه شجاعت، راه عشق به سرزمین مادری. ما باید داستانهای باشکوه، داستانهایی که فداکاری، شجاعت را تسبیح میکنند، بگوییم. ما باید به آنها امید، غرور و آرزوی جنگیدن بدهیم. باید به پیروزی آنها ایمان آوریم. بله، ما باید مثال بزنیم. اما نمونههایی برای دنبال کردن آنچه ما نیاز داریم... ما به قهرمان نیاز داریم.» مصطفی ملکیان هم تعبیری دارد که فرزانگان اکسیرهای جامعه هستند و مینویسد: «فرزانگان کسانی هستند که حضورشان اکسیری داشت که انسان را مبدل میکرد. اینان اکسیرهای جامعه بودند که به مس هرکس که میخوردند طلا میشد.» به باور من امروز جامعه ما به قهرمانان نیاز دارد. به روحهای بزرگ نیاز دارد، به انسانهای فداکار، به انسانهایی که الهامبخش باشند. درجامعه مملو از ستیزه و نزاع امروز ایران، ما به افرادی نیاز داریم که جامعه آنها را قهرمان و میانجی حس کند و به شجاعت، صداقت و مهارت آنها افتخار کند.
همین جا باید بگویم بدخواهان ایران برای ضربهزدن به این جامعه و «شکستن استقامت روانی مردم» مهمترین کاری که میتوانند بکنند کشتن امید به آینده، کشتن افتخار به گذشته و کشتن قهرمانان است.
البته قهرمانان نه انتخاب میکنند که قهرمان شوند و نه با دستور قهرمان میشوند. قهرمانشدن نتیجه انتخاب یک فرد نیست بلکه نتیجه رفتار و گفتار آنانی است که اتفاقا نیتشان قهرمانشدن نیست بلکه یک جامعه آنها را قهرمان قضاوت میکند. مانند کسانی که جانشان را برای استقلال، آزادی، آرمان، هویت، امنیت و غرور یک سرزمین از دست میدهند، روح جمعی یک ملت جریحهدار میشود و نه برای یک نسل و یک حکومت که برای همه اعصار به یاد میمانند و الگو میشوند.
واقعیت این است که جامعه ما امید به آینده و افتخار به گذشته دارد. امید نه بهعنوان یک توهم که بهمثابه یک انگاره اجتماعی نیازمندی مهم امروز ما برای چیرهشدن بر کلکسیون متنوع چالشها و مشکلات است. در زمانهای که پاندمی کرونا میلیونها مبتلا و هزاران جانباخته را در کنار تشدید فقر و تبعیض و بیکاری بهدنبال داشته است و در کنار آن حوادث و رویدادهای متعدد روح جمعی جامعه را بهشدت متاثر کرده و تابآوری جامعه را کاهش داده است به امید و به قهرمانان امید و افتخارآمیز بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم. نکته آخر آنکه هم قهرمانان امیدآفرینند و هم امید قهرمانآفرین است. در بستر این رابطه دوسویه است که میتوان جامعهای تحولآفرین، زاینده و جاری داشت. در شرایطی که ستیزه، خصومت و نزاع در اشکال مختلف نمود دارد، باید هم عوامل و مولفههای امیدساز را شناخت و امید را مثابه یک سیاست (Policy) مدنظر داشت و برای آن تامل داشت و هم قهرمانانی که موجب امید، وفاق و همبستگی جامعه هستند را پاس داشت. قهرمانان، عامل نزدیکی ما هستند. آنها را پاس بداریم.