• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
سه شنبه 7 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 129222
+
-

کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان هفته

یک شهر، یک پدر

یک شهر، یک پدر

کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، رمان «یک شهر، یک پدر» نوشته محمود مرادی گُمش‌تپه، داستان زندگی مردی جوان است که ماجراهای زندگی‌اش به نوعی با اتفاق‌های زندگی تعدادی از همسایه‌ها و اطرافیانش پیوند خورده است.
در ابتدای داستان، تکیه‌گاه اصلی احمد، راوی داستان، پدرش است که پیش مردم شهر ارج و قرب بالایی دارد. او در توصیف پدرش به موقعیت اجتماعی او نزدیک اطرافیانش اشاره می‌کند و می‌گوید: «اسمش حمید بود اما بیشتر آدم‌هایی که او را می‌شناختند، «دایی حمید» صدایش می‌زدند.» پدر راوی مرد ثروتمندی در شهر نیست اما احترام ویژه‌ای نزد اهالی دارد. در ادامه، راوی ریشه‌های این اعتماد عمومی نسبت به پدرش را واکاوی می‌کند و هرچه جلوتر می‌رود احساس می‌کند پدرش از نظر رفتاری الگوی مناسبی برای اوست.
راوی همزمان قصه‌های فرعی از زندگی آدم‌های پیرامون خود را هم وارد داستان اصلی می‌کند تا خواننده شناخت بیشتری از محیط زندگی او و پدرش داشته باشد. حلقه اتصال ماجراهای زندگی اغلب اطرافیان راوی، محل کار آنها در یک کارخانه واگن‌سازی است که از این طریق، راوی با زندگی افرادی مانند طاهره خانم، همسرش و پسرش پرویز آشنا می‌شود که البته در پایان داستان این شناخت اتفاق تازه دیگری را رقم می‌زند. همچنین راوی قصه فرعی «غلام‌درصد» و دخترش زری را واکاوی می‌کند که پیشینه مادری او را شکل می‌دهند و او دلِ خوشی از آنها ندارد. احمد برای دلخوشی پدرش شغل معلمی را انتخاب می‌کند و در ماجراهای به هم پیوسته‌ای متوجه یکی از رازهای بزرگ پدرش می‌شود که برای حفظ حرمت نان و نمک خانه اوستای خود، پا روی دلش گذاشته است.
پایان داستان به نوعی پایان غم‌ها و تنهایی‌های راوی و پدرش است و اینکه رعایت اصول و اخلاق انسانی همواره آرامش‌بخش است. داستان فضاسازی مناسب، نثر و لحن ساده و دلنشینی دارد و خواننده هنگام مطالعه اثر، آرامش لطیف و شاعرانه‌ای را حس می‌کند.  
 

این خبر را به اشتراک بگذارید