عطش جهانی برای بازار نوظهور رمزارزها
عباس آشتیانی- رئیس کمیسیون بلاکچین و رمزارز سازمان نصر
حوزههای مختلف سرمایهگذاری، اعم از بازار بورس، املاک، ارز و فلزات گرانبها در طول قرنها پدیدار شده، به پختگی رسیده و مردم هم از آنها استقبال کردهاند. یکی از انواع این بازارها که توانسته خود را بهعنوان یکی از زمینههای سرمایهگذاری طبق تعاریف بینالمللی علم اقتصاد به منصه ظهور برساند، بازار داراییهای دیجیتال است که اصطلاحا آن را بازار رمزارزها هم مینامند. عمده این داراییها مبتنی بر تکنولوژی بلاکچین هستند و با توجه به پیشبینیهای آیندهپژوهی، سرعت رشد تکنولوژی و سبک زندگی مردم که به سمت دیجیتالشدن پیش میرود، طبیعتا سرعت پذیرش این نوع از داراییها هم از سوی مردم بیشتر و بیشتر میشود.
امروزه شاهد آن هستیم که نهتنها در کشور ما، بلکه در سراسر دنیا، مردم تمایل دارند بخشی از داراییهای خود را در کنار سایر حوزههای سنتی سرمایهگذاری، در این حوزه جدید سرمایهگذاری کنند.
با این حال، حوزه رمزارزها در کنار فرصتهای اقتصادی مناسبی که برای مردم هر کشور میتواند فراهم کند، ریسکها و مخاطراتی هم دارد که ممکن است تجربه تلخی را برای افراد فعال در این حوزه رقم بزند. بنابراین شناخت کافی از این حوزه، بهویژه شناخت نوسانات سنگین قیمتی، تشخیص داراییهای دیجیتال باارزش از داراییهای دیجیتال بدون ارزش ذاتی که گاهی تبلیغات زیادی هم برای آنها میشود، نگهداری امن داراییهای دیجیتال و نوع سرمایهگذاری و توزیع آن در این حوزه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اگرچه تصور سودده بودن همیشگی داراییهای دیجیتال نادرست است، اما بیبهرهماندن از داراییهای دیجیتال و کتمان و انکار آن هم چیزی جز آسیب بیشتر به حقوق مصرفکنندگان داخلی و فرصتسوزی در حوزه بینالملل و استفادهنکردن از این فرصت بیبدیل اقتصادی که در اختیار همه مردم دنیا قرار دارد، به ارمغان نمیآورد. تئوری اقتصادی کینزی (Keynesianeconomics)دیگر نمیتواند جوابگوی همه پرسشها و مناسبات اقتصادی بشر باشد چراکه اقتصاد رفتاری و رویکرد جمعی افراد در همه کشورها برای تحلیل مسائل اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. همین رویکرد جمعی مردم دنیا نسبت به یک حوزه و یک موضوع، در کشور ما با توجه به شرایط اقتصادی، نمود بیشتری دارد و ما شاهد هجوم مردم به سمت بورس و پس از آن بهسوی بازارهای دیگر هستیم. با این حال، 2نکته بسیار مهم در این میان وجود دارد؛ اول، این نوع رفتار اقتصادی مردم طبیعی است.
مردم وقتی میبینند چنین داراییای وجود دارد که رشد قیمتی خوبی را تجربه میکند و از بازده بالایی برخوردار است، بدیهی است که به این حوزه علاقهمند میشوند. نکته دوم، این است که داراییهای دیجیتال مبتنی بر تکنولوژی بلاکچین دستورپذیر نیست. بهعبارت دیگر، با توجه به ماهیت غیرمتمرکزبودن آنها، نمیتوان با نهی و فیلترکردن، مانع ورود سرمایهگذاران به این حوزه شد. بنابراین، ایجاد زمینههای هراس و ناامنی برای مردم، فعالان داخلی و حتی پلتفرمهای ارائهدهنده سرویسهای امن داخل یک کشور، منجر به فراریدادن سرمایهها از بسترهای قانونی و شفاف و البته افزایش زمینههای سوءاستفاده از این حوزه خواهد شد. شاهد این موضوع، نامه دستوری شرکت شاپرک در اسفند سال گذشته بود که به پرداختیاریهای ارائهدهنده سرویس به پلتفرمهای تبادل یا همان صرافیهای آنلاین رمزارزی ابلاغ شد. متأسفانه یک روز پس از ابلاغ این نامه، چند ده میلیون دلار از سرمایههای رمزارزی که تا آن زمان در بسترها و پلتفرمهای امن کشور قرار داشتند، از صرافیهای آنلاین رمزارزی کشور خارج شدند. این در حالی است که برای بهرهمندی مردم، فعالان و دولت از این حوزه که میتواند افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی کشور و سرانه علمی را با توجه به چشماندازهای فناوری اطلاعات، در پی داشته باشد، راهکارهایی را میتوان مدنظر قرار داد. یکی از مهمترین راهکارها، اضافهشدن نماد رمزارزها در سازمان بورس و اوراق بهادار هر کشور است که اکنون این اکوسیستم در بسیاری از کشورها برقرار است. به این ترتیب، حاکمیت میتواند یک سرمایهگذاری امن و آسان را برای مردم فراهم کند تا آنها با مخاطرات کمتری روبهرو شوند. از سوی دیگر، برای تامین یک بازار نقد بالا بهوسیله سازمان بورس، امکان فعالیت پلتفرمهای تبادل بهصورت کاملا هدفمند و با نظارتهای هوشمند نهادهای مالی هر کشور فراهم میشود. این دو عامل در کنار هم یک زیستبوم بسیار مترقی را شکل میدهند که اکنون بیش از 2سال است در بعضی از کشورها کار میکند. امیدواریم در کشور ما هم با اقدامات مناسبی که مرکز ملی فضای مجازی در حال پیگیری است، هرچه سریعتر نهادهای مختلف با دید باز، مزایای این حوزه را ببینند و اقتصاد رفتاری و عطش مردم را بهرسمیت بشناسند.
نکته مهم دیگر این است که هرگونه ایجاد انحصار برای فعالیت در حوزه رمزارزها، سم مهلکی بر این حوزه وارد خواهد کرد زیرا این کسبوکار از یک سو بهراحتی بهوسیله دشمنان خارجی هدف قرار میگیرد و از سوی دیگر حقوق مردم و مصرفکنندگان از بین خواهد رفت. در هیچ جای دنیا برای موضوعات مرتبط با فعالیت در حوزه رمزارزها مجوزی صادر نمیشود، بلکه نهادهای ناظر و قانونی، چارچوبها و الزامات مدنظر را تدوین میکنند و فعالان با ویژگی خودتنظیمگری (selfregulation) اقدام به پذیرش این چارچوبها، رعایت الزامات و فعالیت امن و شفاف میکنند. نتیجه این رویکرد هم پس از 2سال، نشانگر آن است که حوزه داراییهای دیجیتال برای مجرمان سختترین حوزه، برای مردم سودآورترین حوزه و برای فعالان یکی از مناسبترین حوزههای فعالیت بوده است.
مردم هم برای ورود به این حوزه باید به سهنشانه ابتدایی توجه کنند. اول اینکه، در این حوزه هم مانند بسیاری از حوزههای سالم سرمایهگذاری، هرگونه وعده سود ثابت، باید نخستین زنگ خطر را برای مردم بهصدا درآورد. دوم اینکه، حوزه داراییهای دیجیتال نیاز به معرفی و بازاریابی کسی ندارد و سوم اینکه، اگر یک ارز دیجیتال مانند بیتکوین رشد قیمتی بالایی دارد، به این معنی نیست که هر رمزارز دیگری هم از همین رشد برخوردار خواهد بود. البته مردم نیاز به آموزشهای دیگری هم دارند که مهمترین آن پس از تشخیص نوع دارایی دیجیتال، نوع «تهیه» است که پلتفرمهای صرافیهای داخلی که آدرس، شماره ثبت و هویت مشخصی دارند، تقریبا امن هستند. با این حال صرافیهای رمزارزی کیف پول نیستند و بهتر است که مردم از لحاظ دانش فنی نگهداری امنِ کلید عمومی و کلید خصوصی خود به سطحی از بلوغ رسیده باشند. در غیر این صورت بهتر است که به مشاورههای افراد دارای تخصص و سابقه روشن رجوع کنند.