
از کنار هم میگذریم

فاطمه عباسی
قهرمان هنوز هم قهرمان است. چه سوار بر موتور تندرو در محل مسابقه باشد، چه پشت موتور قدیمی پیک در خیابانهای دود گرفته. فرقی نمیکند، قهرمان تیم ملی موتورسواری دیروز، امروز قهرمان زندگی خودش است. قهرمانی که به جای مسابقه دادن، هر روز 12ساعت مسافرکشی و بارکشی میکند تا خرج و مخارجش جور دربیاید و از مهارتش در موتورسواری، برای ویراژ دادن از بین خودروهای مانده در ترافیک استفاده میکند. البته این سرنوشت تلخ خیلی از جوانان ورزشکار و مدالآور ایرانی است که این روزها برای امرار معاش مجبور به مسافرکشی، دستفروشی، کارگری و باربری هستند؛ کسانی که حتی مدالهای جهانی کسب کردهاند اما حالا بدون هیچگونه امکاناتی برای تأمین مخارج زندگی خود رها شدهاند و مشکلات زیادی دارند. هرچند که مدتی است «صندوق حمایت از قهرمانان ورزشی» برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی تاسیس شده اما در اجرا، تغییری در زندگی ورزشکاران بیکار یا کمدرآمد بهوجود نیاورده است. حتی برخی از پیشکسوتان متمول ورزشی که خود کارآفرین هستند، از مزایای این صندوق استفاده میکنند و ورزشکارانی که اوضاع اقتصادی مطلوبی ندارند، مجبور به مسافرکشی هستند و اگر توان خریدن خودرو یا موتور را نداشته باشند، به دستفروشی رومیآورند؛ افرادی که هر روز به سادگی از کنارشان میگذریم، بدون اینکه حدس بزنیم چه گذشتهای را از سر گذراندهاند. آنها سالهای نوجوانی و جوانی خود را در اردوهای ملی سپری کردهاند؛ دورانی که میتوانست به فراگیری صنعت یا تمرکز روی درس بگذرد را صرف مدالآوری برای کشورشان کردهاند و حالا تنها هستند و به جای ایستادن و لبخند زدن جلوی دوربین عکاسان، خیره شدهاند به آسمان تا شاید روزیرسان، غم پشت چشمهایشان را ببیند.