با وجود هشدار مسئولان نسبت به ایجاد موج جدید کرونا شواهد نشان میدهد مردم دیدو بازدید و سفر نوروزی را انجام میدهند
برپایی آییننوروز؛ مردم مصمم، مسئولان مردد
کارشناسان از لزوم تغییر سیاستهای رسانهای وزارت بهداشت در حوزه کرونا میگویند
امیرحسین احمدی- خبرنگار
شلوغی بازارها و مراکز خرید، آرایشگاههای مملو از جمعیت، استقبال نسبتا گسترده از پیشفروش بلیتهای قطار و اتوبوس و قرائن متعدد دیگر نشان میدهد که مردم، برخلاف نوروز سال گذشته که کاملا متاثر از شیوع کرونا بود، امسال میخواهند عید را به سیاق دیرینه برگزار کنند و سفر و دید و بازدیدها را بجا بیاورند.
به نظر میرسد در واکنش به این نشانههای مشهود و نگرانکننده، مسئولان وزارت بهداشت احساس خطر کرده و هربار یکی از آنها به نحوی از مردم میخواهد نوروز امسال را هم در خانه بمانند؛ یک روز سعید نمکی، وزیر بهداشت به مردم التماس میکند و آنها را به ائمه قسم میدهد که به سفر نروند و روز دیگر سیما لاری، سخنگوی وزارت بهداشت به آنها میگوید که ویروس انگلیسی در استانهای دیگر سرایت کرده و مردم از سفر خودداری کنند و فردا روز مینو محرز، عضو کمیته ملی ستاد مقابله با کرونا به جامعه هشدار میدهد که سفر و دورهمی، امکان ابتلای آنها به کرونا را افزایش میدهد.
این سیاستگذاری رسانهای که همواره مردم را مخاطب قرار میدهد و چندان به مراجع اجرا و نظارت پروتکلهای بهداشتی توجهی نمیکند به الگویی تکراری و کماثر تبدیل شده که در طول یک سال گذشته تغییر هم نکرده است. در گزارش پیشرو، به واکاوی ریشههای کماثری سیاستهای رسانههای کرونا در کشور پرداختهایم و دلایل اینکه هشدارهای شدید، غلیظ و پرتکرار متولیان حوزه سلامت در کشور، چندان منجر به اقناع عمومی نمیشود و مردم کمتر آنها را جدی میگیرند.
علیرضا شریفییزدی، روانشناس اجتماعی، به همشهری گفت: «اولین چیزی که باید در نظر گرفت، این است که برجستگی ادراکی مردم نسبت به کرونا کاهش بسیاری یافته است. به عبارتی مردم سال گذشته هراس بیشتری از کرونا داشتند، اما در طول سال 99 در مجامع عمومی از جمله ادارات، شهرها، خیابانها و ... دیدند که کرونا جزئی از زندگی شده است. جان آدمهای دور و نزدیکشان را میگیرد و گویی از آن راه فراری نیست. امسال با این تجربه حساسیت بسیار کمتری نسبت به کرونا دارند و به نوعی برایشان عادی شده است.»
بیخبری از کرونا، ویروس را بیاهمیت جلوه میدهد
بیخبری مردم از ادامه زیست و حضور کرونا در کشور مسئله دیگری است که شریفییزدی به آن اشاره دارد؛ ابهامی که خستگی مردم از کرونا را دوچندان کرده است: «جامعه زمانی میتواند امیدوارانه دستورالعملها را پیگیری کند که از آینده خود، یک پیشبینی روشن و شفاف داشته باشد. وقتی اغلب کشورها حتی همسایگان ایران، تزریق واکسن را با قدرت شروع کردهاند در حالی که شهروندان ما دائم با اخباری مواجهند که «قرار است چند وقت دیگر کارخانه ساخت واکسن احداث شود یا واکسن وارد شود و همین مردم را بلاتکلیف کرده است.»
به نظر این کارشناس علوماجتماعی، چندگانگی اخبار و صحبت مسئولان هم بر واکنشها و رفتارهای مردم دامن میزند: «علیرغم زحماتی که کادر بهداشت و درمان کشیدند، باز هم ناهماهنگیها در مدیریت کرونا مردم را خسته کرده است؛ تا آنجا که در روزهای گذشته دیدیم وزیر بهداشت و درمان کشور به مردم میگوید که شما را به حضرت عباس سفر نروید و از طرف دیگر رئیسجمهور میگوید که مردم با ماسک به دید و بازدید عید بروند.»
اکبر نصراللهی، استاد ارتباطات و رسانه نیز همین عقیده دارد و میگوید این روش اقناعسازی مردم بالعکس عمل خواهد کرد: «این نوع ادبیات که با خواهش مردم را از کاری باز داریم، ادبیات یک بخش تخصصی نیست و از نظر تکنیکهای رسانه و ارتباطات نیز هیچ توجیهی ندارد. وزیر بهداشت عالیترین مقام درمانی کشور است و مردم از او انتظار سخنان کارشناسیشده دارند. ادبیات بخش تخصصی باید دو دو تا چهارتا باشد؛ مثلا اگر مراجع مذهبی یا ائمهجمعه، مردم را قسم بدهند که در قبال کرونا نکات لازم را رعایت کنند، برای مردم طبیعی است چون مرجع مذهبی هستند، اما اینکه یک دولتمرد با قسم از مردم بخواهد که سفر نروند، نشان میدهد که بخش تخصصی از گفتن واقعیت عاجز و برای توصیف بحران متوسل به احساسات مذهبی مردم شده است.»
رسانه بهتنهایی نمیتواند مردم را از سفر بازدارد
گزارشهای رسانههای رسمی از مسئله کرونا نکته دیگری است که نصراللهی به آن اشاره میکند: «چه در بیان مسئولان و چه در مطالبی که در گونههای مختلف رسانه تولید میشود کسی خبری از کاستیها در عملکرد دولت نمیدهد. تنها همه کاسهکوزهها بر سر رعایت نکردن مردم میشکند و همین نکته مردم را دلسردتر میکند.» اما برخی دیگر از کارشناسان رسانه و استادان ارتباطات معتقدند که رسانه، آخرین حلقه زنجیره اقناع مردم برای رعایت پروتکلهای بهداشتی است. محمدمهدی مولایی، کارشناس رسانه در این باره به همشهری گفت: «نمیتوان از سیاستگذاریها چشم پوشید و از رسانه توقع عملکرد خوب داشت. باید گفت رسانه وقتی میتواند خوب عمل کند که حلقههای پیشین توانسته باشد عملکرد قابل قبولی از خود ارائه دهد. امروز رسانه نمیتواند مردم را اقناع کند؛ چون مردم از دستگاههای اجرایی کشور مطالبات مشخص دارند و رسانه تنها میتواند پیگیر این مطالبات باشد.»
البته مولایی بر این نکته تاکید میکند که رسانه در عادیسازی مسئله کرونا برای مردم بیتاثیر نبوده است: «حتی مرگ آقایان میناوند و انصاریان بر اثر کرونا که به علت شرکت در یک برنامه تلویزیونی اینترنتی بود، باعث نشد تا مدیران ویاودیها و صدا و سیما به این فکر بیفتند که اصول و مقرراتی برای برنامههای تصویری داشته باشند. ما میبینیم که مجریان تلویزیون برای آنکه تصویر بهتری داشته باشند، ماسک خود را هنگام گفتوگو از روی صورت برمیدارند و این کار یک رسانه در ناخودآگاه مخاطبش یعنی ماسک در جلوگیری از کرونا اهمیت چندانی ندارد، اما حتی تذکری به مجریان و دستاندرکاران برنامههای تلویزیونی داده نشده است.» مولایی افزود: «از سویی دیگر وقتی در گذشته رسانهها نتوانستند اعتماد مردم را سر موضوعات دیگری جلب کنند و استقلال عمل از خود نشان دهند، امروز نیز در چنین بزنگاهی عملا نمیتوانند کاری بکنند؛ چون از سوی مردم تاثیرپذیری ندارند.»
اهمیت ندادن به کرونا بر عهده مردم نیست
کاهش اعتماد مردم به مراجع رسمی، خواه رسانه و خواه دستگاههای اجرایی درباره کرونا نکتهای نیست که در کوتاهمدت به وجود آمده باشد. شریفییزدی میگوید که کاهش اعتماد مردم مسئلهای تاریخداری است: «این نگرانی درباره سفر مردم و بیتوجهی آنان به قانون مسئلهای نیست که بر عهده خود جامعه باشد، بلکه حاصل شرایطی است که در سالهای اخیر به وجود آمده است.»
ابهام و دوگانگی، آفت اطلاعرسانی کرونا
ابهام در اطلاعرسانی و کوتاهی نسبت به اصل شفافیت – که از الزامات بسیار مهم ارتباطات اقناعی است- دیگر مشکلی است که به زعم کارشناسان و البته مردم در سیاستگذاری رسانهای کرونا به چشم میخورد. کارشناسان میگویند، دستگاه متولی سلامت، در طول ماههای گذشته به جای اینکه با شفافیت کامل مردم را نسبت به پروتکلها و قواعد وضع شده در زمینه مدیریت کرونا آگاه کند، گاهی در موضوعات مهمی که مورد سوال افکار عمومی است، با امروز و فردا کردن و به تاخیر انداختن امر اطلاعرسانی، عملا مردم را در تعلیق نگاه میدارند.
احمد، یک شهروند تهرانی است که اخبار کرونا را به دقت پیگیری میکند. او ابهام در اطلاعرسانی را از آسیبهای جدی مدیریت کرونا میداند و میگوید: «خانوادههای ایرانی تقریبا در ماههای دی و بهمن برای نوروز خود برنامه ریزی میکنند. نوروز مهمترین سنت در تقویم خانوارهای ایرانی است و با برنامهریزی و طراحی سراغ آن میروند. مثلا شما نوع اطلاعرسانی مسئولان درباره سفرهای نوروزی را ببینید؛ از یک سو وزیر بهداشت با خواهش از مردم میخواهد سفر نروند و از سوی دیگر وزیر کشور میگوید سفر به شهرهای غیر قرمز و نارنجی آزاد است. کمتر از یک هفته به پایان سال مانده، اما هنوز هیچکس نمیداند بالاخره تکلیف سفرهای نوروزی چه میشود.»
غفلت از شفافیت، بروز دوگانگی و چندگانگی در اطلاعرسانی، توجه نکردن به الزامات ارتباطات اقناعی، به کار نبستن اصول ارتباطات بحران و بهکارگیری تکنیکها و راهبردهای تکراری از جمله آسیبها و آفتهای سیاستگذاری رسانهای مدیریت کرونا در کشور است. در سال دوم شیوع کرونا در کشور، مدیریت کرونا بهزعم کارشناسان، بدون تجدیدنظر جدی در سیاستهای رسانهای و اطلاعرسانی به اهدافی که مد نظر متولیان سلامت در کشور است، نخواهد رسید. این نیازی است که همپای نیازمندیهای فیزیکی و فنی مدیریت کرونا باید در دستور کار نظام حکمرانی کشور قرار بگیرد.