![در معرفی استاد](/img/newspaper_pages/1399/12-esfand/19/laee/14-1.jpg)
در معرفی استاد
![در معرفی استاد](/img/newspaper_pages/1399/12-esfand/19/laee/14-1.jpg)
پیام مستوفی ـ روزنامهنگار
1ـ انتشار کتاب «راهنمای فیلم سینمای ایران» یکی از بهترین و مهمترین اتفاقات سینمایی، پژوهش و نشر بود که پس از 6سال به ویترین کتابفروشیها راه یافت.
2ـ سالیان درازی است افتخار دوستی و رفاقت با حسن حسینی با پیشوند- بهحق- «استاد» و البته با مهر او نصیبم شده است. بسیار و بسیار دوستش دارم و همواره مورد احترامام است. و خوشحالم که در این اتفاق مهم نقش بسیار کوچکی داشتم.
3ـ بهنظرم بهزاد رحیمیان -در پشت جلد کتاب- در معرفی «استاد» و کتاب و کتابها و دیدگاهش بهترین یادداشت را نوشته. خواندم و کیف کردم و لذت بردم از این میزان دانش و هوش و حافظه و سواد که همواره با خرد همراه بوده است.
4ـ وقتی سه نفری در گرمای سال ۹۴ با علیرضا محمودی، کهنهرفیق نازنین دیگرم در کنج آن کافه در پسکوچه قائممقام فراهانی (چه اسم با مسمایی برای آن خیابان) نشستیم و گپ زدیم و «استاد» -که چقدر همیشه محفلش گرم و دلنشین است- ایده کتاب را مطرح کرد، تصور نمیکردم که روزهایی در جوار «استاد» و علیرضا و علی در اتاقهای کوچک فیلمخانه ملی ایران و البته به لطف سرکار خانم طاهری با صدای خش خش و نوستالژیک میزهای موویلا و البته فیلمهای تکهپاره سالهای دور سینمای ایران - که چه خوب با میراثداری درست و هوشمند خانم طاهری از نابودی و اضمحلال نجات یافته- نشسته و به دیدن دهها و شاید صدها فیلم نادیده و کمتر دیده شده سالهای دور سینمای ایران برویم. سی، چهل، پنجاه، شصت و هفتاد سال پیش سینمای ایران؛ سینمایی که فقط رقص و کافه و آواز نبود و آن پشتها داشت اتفاقهای مهمتری میافتاد. استاد در بخشی از مقدمه کتاب به «میعادگاه» و جلسات بازبینی فیلمها اشاره کرده است.
5ـ دستمریزاد و دو صد درود به استاد حسن حسینی نازنین که با شور و عشق و سوادی بیهمتا به صنعت نشر و پژوهش سینمایی ایران برگ مهمی افزود که البته برگ کمی نیست و خود درختی است تنومند. زنده بادش.