• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
سه شنبه 19 اسفند 1399
کد مطلب : 126288
+
-

مورخان سینمای ایران

دوازده مرد تاریخ

دوازده مرد تاریخ

علیرضا محمودی ـ روزنامه‌نگار

اگر میزان تاریخ نگاری و ثبت جزئیات مواجهه هر ملت با هنری را نشانه اهمیت ملی آن هنر بدانیم، سینما با فاصله محبوب‌ترین هنر در میان مردم ایران است. از تابستان1279 که در اوستاند بلژیک، ابراهیم خان لنز دوربین را به سمت قبله عالم چرخاند تا همین آستانه نوروز1400 که سالن‌های سرد از کرونا مانع چرخش دوربین در سازوکار تولید فیلم نیست تجربه چشمگیری از مواجهه ایرانیان با سینما رقم خورده. این تجربه کم‌نظیر ملتی با سینماست که از واقعیت تا ‌رؤیا را روی پرده ساخته. ایرانیان در سینما گمشده‌ای را یافتند؛ ملت کهنی که راهی برای بیان خود یافته بود. چنین حادثه یکه‌ای نیاز به ثبت و شرح و تفسیر داشت. و این نیازاز همان روز‌های نخستین پاسخ داده شد. سوغات صحاف‌باشی از اروپا فقط اسباب نمایش و حلقه‌های فیلم نبود، بلکه نخستین مکتوب درباره سینما هم بود. همزمانی مشروطیت و رواج سینما بیان نمادین روح ملتی است که می‌خواهد سخن بگوید و نوشتن درباره این روح با سینما درآمیخت. تاریخ سینمای ایران، تاریخ تجسم روح ملت ایران است. اولین تاریخ‌نگاری‌های سینمای ایران از میانه دهه 40 در صفحات رونق گرفته مطبوعات سینمایی دیده می‌شود. منتقدان در میان انواع نوشته‌، روایت‌هایی از چگونگی شکل‌گیری سینمای ایران می‌نویسند. این تاریخ‌نگاری‌های پراکنده و نامنظم زمینه نگارش آثاری را که بعد از 2‌دهه به‌صورت فیلم مستند و کتاب منتشر می‌شود، فراهم می‌کند. وظیفه این نوشته معرفی نویسندگانی است که سهم آنها در تاریخ‌نگاری سینمای ایران غیرقابل چشم‌پوشی است. قبل از آغاز این نوشته باید از رضا شمشادیان، امیرهوشنگ کاوسی، ایرج صابری، بهرام ری‌پور، بهمن مقصودلو، احمد کریمی، حمیدرضا صدر، احمد امینی و حسن هدایت نام ببرم که با نوشتن مقالات، کتاب‌ها و ساخت فیلم‌های مستند و داستانی در نگرش تاریخی به سینمای ایران سهم دارند.

فرخ غفاری (1300- 1385) 

بدون شک هانری لانگلوا (مؤثرترین آرشیویست فیلم فرانسه) ایران است. غفاری با 3کار مهم باید بر صدر این فهرست بنشیند. نخستین فیلمساز ایرانی است که به ثبت زمینه‌ها و رویداد‌های تاریخ سینمای ملی اهمیت می‌دهد. ایده تاسیس فیلم خانه ملی ایران را بیان و بر ایجاد آن اهتمام می‌کند. با تشکیل کانون فیلم ایران ارتباط فرهنگی با سینما خارج از اکران و نمایش عمومی فیلم‌ها را توسعه می‌دهد. غفاری نخستین متن قابل توجه درباره تاریخ سینمای ایران را نوشته. همه کاری که امروز به بار نشسته حاصل راهی است که برای نخستین بار کارگردان «رقابت در شهر» پیموده.

حمید شعاعی (1302-1382) 

پیش از آثار حمید شعاعی، کتابی درباره تاریخ سینمای ایران منتشر نشده. نخستین فهرست‌ها و ثبت‌های تقویمی در تاریخ سینمای ایران را شعاعی در کتاب‌هایش رقم زده. شعاعی کار نیمه‌تمام روزنامه‌نگاران قبل از خود را گرچه نه چندان با دقت اما با همت و گستره دید قابل توجه به سرانجام رسانده است. کتاب‌هایش در برخی موارد همچنان محل مراجعه و استناد است.

محمد تهامی‌نژاد (1321) 

با محمد تهامی‌نژاد برای نخستین بار ادبیات سینمایی فارسی صاحب پژوهشگری نظریه‌پرداز می‌شود. او برای نخستین بار با رویکردی نظری تاریخ سینمای ایران را مرور می‌کند و زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی نظریه خود را توضیح می‌دهد. تهامی‌نژاد به‌طور خاص در سینمای مستند ایران صاحب ‌نظریه است. در این زمینه از معدود مورخان تاریخ سینمای ایران است که بیشتر از آثار تقویمی / تاریخی با آثار انتقادی/ نظری شناخته می‌شود.

شهریار عدل (1322-1394) 

شهریار عدل نامی شناخته شده در میراث فرهنگی ایران است. در میان حافظان و ثبت‌کنندگان آثار فرهنگی ایران، عدل نامی معتبر خواهد ماند. در میان مورخان سینمای ایران کار بزرگ یافتن فیلم‌های دوران مظفری در فیلم خانه کاخ گلستان و تلاش و همکاری نهادهای مسئول برای ترمیم و معرفی آنها در مرکز ملی سینماتوگرافی فرانسه باعث ساختن تصویری دقیق از آغاز سینمای ایران شد. نگارش مقاله « آشنایی با سینما و نخستین گام‌ها در فیلمبرداری و فیلمسازی در ایران» با اشرافی که به هنر دوره قاجار داشت، متنی مهم برای مورخان و پژوهشگران سینمای ایران رقم زد.

حمید نفیسی (1322) 

در میان همه کسانی که دور از میهن در طول سال‌های اخیر درباره تاریخ سینمای ایران دست به قلم برده‌اند، کار حمید نفیسی از همه بحث‌انگیزتر است. تاریخ اجتماعی سینمای ایران که از سه جلد آن تنها یک جلد به زبان فارسی ترجمه شده، علاوه بر همه پیشنهاد‌هایی که درباره نگرش به سینمای ایران و تاریخش مطرح می‌کند، نشان‌دهنده نیاز ادبیات سینمایی فارسی به ‌نظریه‌پردازی است؛ کاری که نفیسی در کتاب خود تا حدود چشمگیری از عهده آن برآمده.

جمال امید (1325) 

نامش با تاریخ سینمای ایران پیوند خورده و این پیوند ریشه ‌نزدیک به نیم‌قرن دارد. زندگی امید از میانه دهه 40 به شکل مستقیم با ثبت رویداد‌های تاریخ سینمای ایران همراه بوده. این همراهی چه در قواره روزنامه‌نگار و چه در عنوان مدیر جشنواره از دهه 60 به شکل انواع کتاب‌ مرجع و تاریخی سینمای ایران رقم خورده. اثر سترگ تاریخ سینمای ایران به‌عنوان ثبت کرونولوژی رویداد‌های تاریخی فیملسازی هنوز بهترین است و این برای یک مورخ دستاورد کوچکی نیست. جای پایش در موزه سینما و بسیاری از رویدادهای تاریخ‌نگار همیشه در یادها خواهد ماند.

فریدون جیرانی (1330) 

فیلمساز- روزنامه‌نگار یا روزنامه‌نگار- فیلمساز؛ بدون شک در هر ترکیبی فریدون جیرانی یک روزنامه‌نگار با رویکرد تاریخی در سینمای ایران ثبت شده است. رویکرد او به تاریخ سینمای ایران همیشه با چاشنی سیاست و از دریچه همراهی با اتفاقات سیاسی به تحریر درآمده. دو مقاله نمونه درباره سینمای ایران در دهه‌های 30 و 40 در کتاب «صد سال تاریخ سینمای ایران» و گفت‌وگوهایش که همیشه در آنها سعی می‌کند آدم‌ها را به ثبت دقیق رویداد‌ها وادار کند، تنها گوشه‌ای از کارهای اوست که سهم مهمی در جدی گرفتن تاریخ سینمای ایران در چند دهه اخیر در مطبوعات دارد.

مسعود مهرابی (1333-1399) 

مسعود مهرابی با مجموعه متنوعی از کار‌های مرجع- تاریخی در سینمای ایران جایگاه مهمی دراولین‌ها دارد. نخستین آلبوم پوسترهای سینمایی را او رقم زده است. نخستین کتابشناسی سینمایی حاصل کار اوست و عنوان پروفروش‌ترین کتاب تاریخی سینمای ایران را به نام او زده‌اند. رویکردش به تاریخ سینمای ایران در دهه60 زمینه بسیاری از رفتارها با تاریخ شد که خود را همیشه به‌عنوان پژوهشگر از آنها مبرا می‌کرد. اما تأثیر کارش روی نوآمدگان این راه غیرقابل انکار است.

بهزاد رحیمیان (1334) 

بهزاد رحیمیان در 3نقش روزنامه‌نگار، یکی از مؤسسان موزه سینمای ایران و مولف کتاب «رؤیایی صادقه» نقش مهمی در ثبت رویداد‌های سینمای ایران دارد. رؤیایی صادقه به‌عنوان اثری که کار سخت جمع‌آوری مستندات پراکنده و غیردسترس سال‌های ابتدایی شکل‌گیری سینمای ایران را در اختیار نسل‌های بعدی می‌گذارد، چشمگیر‌ترین کار این مورخ سینمای ایران است. کار رحیمیان در مطبوعات سینمایی که نتیجه‌اش اهمیت دادن به تاریخ و ساخت و پرداخت آثار مرجع است، یگانه باقی خواهد ماند.

غلام حیدری (1337) 

بسیاری از پژوهشگران سینمای ایران، کار خود را مدیون آثار تاریخی- مرجع غلام حیدری می‌دانند و این احساس غیرواقعی نیست. غلام حیدری/ عباس بهارلو پژوهشگری نمونه در موضوع تاریخ سینمای ایران است که پژوهش‌هایش درک عمیق‌تری از سینمای ایران را امکان‌پذیر کرد. فیلم شناخت و دانشنامه سینمای ایران را می‌توان کار سترگ حیدری دانست. کار‌هایی که برای کتابخانه هر اهل سینمایی لازم است.

مسعود کوهستانی‌نژاد (1342) 

با مجموعه کتاب‌های پژوهشی‌اش درباره فرهنگ دوران مشروطیت، مورد توجه محافل تاریخی و فرهنگی قرار گرفت. کتاب «سینما در عصر مشروطیت»، به‌عنوان مهم‌ترین رهاورد پژوهشی در دهه80 درباره آغاز نمایش فیلم در ایران کتاب بحث‌انگیزی است. سینما در دوران مشروطیت به‌عنوان مهم‌ترین جلوه تجدد در جامعه ایرانی در کشاکش چالش‌های بزرگ سیاسی و فرهنگی دوران مشروطیت در کتاب کوهستانی به‌خوبی با اسناد و مدارک قابل توجهی روایت شده است. کوهستانی‌نژاد با اسلوب خود جان تازه‌ای به تصویر رایج از سینمای دوران قاجار بخشید.

حسن حسینی (1348) 

خلاق‌ترین مورخ تاریخ سینمای ایران. کتاب‌ها، مقالات و مجموعه دوره‌هایی که حسینی به ادبیات سینمایی ایران افزوده، همیشه حاوی تلاشی ستودنی برای گسترش نظری در نگرش به سینمای ایران است. دانش تئوری و احاطه او بر رویداد‌ها به او این امکان را داده تا سینمای کشورش را فراتر از کلیشه‌های تاریخی رایج روایت کند. آخرین اثرش روایت تاریخ سینمای ایران مبتنی بر توضیح تولید، عرضه و مصرف فیلم‌های ایرانی بدون شک مسیر تازه‌ای در تاریخ‌نگاری سینمای ایران خواهد گشود؛ در آخرین روزهای قرنی که نخستین قرن سپری شده مردم ایران با سینما بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید