مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند
آخرین سال قرن، بیشک عجیبترین و شاید تلخترین سال این سده شد. هرچند سالهای دیگر هم میتوانست همین باشد، اما امسال حتما مصداق این بیت حضرت صائب تبریزی است که فرمود: «بس که بد میگذرد زندگی اهل جهان/ مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند» حالا هم ما خودمان را برای عید کردن و گذشتن از سالی آماده میکنیم که تلخیهایش تا سالها نقل مردم جهان خواهدبود. به هر حال این روزها بهنظر میرسد که نوروز هم زورش نرسیده مردم را از تکوتای آماده شدن برای نوروز بیندازد، هم بساط خانهتکانیها و خرید شب عید برپاست و هم عدهای با وجود هشدارهای نیمبند مسئولان مشغول تدارک برای سفرهای نوروزی هستند. خوش به حال تهرانیهایی که نوروز را در همین شهر میمانند! چرا؟ توپ تحویل سال که در میشود، تهران میشود همان جایی که آرزوی محالش را داریم. هیاهوی بسیار برای هیچ، ناگهان فرو مینشیند و هر کسی به نوبهخود بر سر سفره هفتسین خویش حاضر میشود. تو گویی تهران ناگاه میشود بهشتی، کوتاه و موقت یا بهعبارت بهتر زنگ تفریحی برای مردمانی که عذاب زندگی در این دود و بوق و قیل و قال و ایضا ویروس کرونا را برایشان مقدر کردهاند. به هر حال پس از شلوغی سرسامآور و ترافیک طاقتفرسا و مردافکن تهران در روزهای پایانی سال، برای آنها که نوروز را مقیم این شهرند، شیرینیاش خوشتر است. خوش به حال کسانی که به جز تهران، جایی برای رفتن ندارند. این تهران رؤیایی که با خلوت شدن آن، خطر ابتلا به این ویروس منحوس هم در آن کمتر میشود، پیشکش شما تهرانیها.
اما شاید مهمترین سؤال این باشد که، چرا منتظر بهار باشیم؟ چه فرقی میکند این فصل با زمستان و پاییز و تابستان برای ما که اسیر روزمرگیهای زندگی شدهایم. چه فرقی میکند وقتی زمستان دیگر آن سختیهای سابق را ندارد تا مردم چشمانتظار به پایان رسیدن فصل سرما باشند. زمستانهای سخت و عذابآور سابق، بیشتر تنوعی است در آبوهوا که زندگی مردم را به هیچوجه مختل نمیکند. خب پس ما منتظر چه چیزی هستیم؟ در کتاب «وسائلالشیعه» از امامصادق(ع) روایت شده که «معلی بن خنیس» در روز نوروز خدمت امام رسید، امام فرمودند: «آیا میدانی امروز چه روزی است؟» عرض کرد فدایت شوم، این روزی است که ایرانیان آن را گرامی میدارند و در آن به یکدیگر هدیه و عیدی میدهند. حضرت فرمود: «سوگند به آن خانه کهن که در مکه است، این روز یک ریشه کهن دارد که من برایت توضیح میدهم تا بدانی...ای معلی! روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت که او را بپرستند و هیچ انبازی برایش نیاورند و به فرستادگان و حجتهای او و به امامان(ع) ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد... هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست، ایرانیان آن را حفظ کردهاند...».
از نامهایی که برای حضرت حجت(عج) برشمردهاند یکی «ربیعالانام» است، بهاری است که پس از زمستان طاقتفرسا و پس از کرختی و سیاهی و سرمایی که بر ذوق و طبع ما مستولی شده خواهد آمد و ما اگر زنده باشیم در آن بهار واقعی، دمیدن روح حیات را در کالبد جهان خواهیم دید، انشاءالله.