تن پهلوانِ صدمَرده سلامت باد

حمیدرضا اسلامی

 در آیین پهلوانی و جنگ، دهمرده را کسی گویند که در نبرد با ده تن برآید و صد‌مرده هم آن است که صد هماورد را کفایت کند. کافی است در این مملکت یک شماره مجله به‌درد‌بخور و پرمحتوا منتشر کرده باشی تا بدانی که سال‌ها و سال‌ها نشریه‌ای فاخر، وزین و درجه‌یک به ‌دست خواننده دادن عظیم کاری است  پهلوانانه. خاصه آنکه در آن مجله صد اسم باشد به‌عنوان شاعر، نویسنده و مترجم که نام هر کدام از آنها شب یک نشریه را روز می‌کند. سخن از آقای علی دهباشی است که در این روزگار کارها کرده که به‌گفته عالم و عامی از باب هدف‌گذاری و نتیجه کم از وزارتخانه فرهنگ با آن همه بودجه و عِده و عُده نبوده.
درست می‌گویند که می‌گویند دهباشی نه یک مجله که یک نهاد فرهنگی ساخته است و نه با پول و بودجه و ساختمان معمول و متعارف که با خشت عشق به ایران و ملات همت و البته قلب مهربان هم بی‌تأثیر نبوده است. بسیار کسان دیده‌ام و از بیشتر شنیده‌ام که دهباشی چشم ما را به داشته‌هایمان در حوزه تاریخ و علم و فرهنگ باز کرد. باعث شد در جعبه آینه تولیدات معنوی جهان به‌عنوان ایرانی احساس غنا و دارندگی کنیم و چه‌بسا این احساس برای نسل نوآمده اهمیتی چندبرابر دارد. این همه به کوشش کرد و به مدارا و پایمردی و دور‌کردن جان از خستگی و یأس. این است که دست به دعا برداشتن استاد محمدعلی موحد و هزار و صدهزار علاقه‌مند فرهنگ و ادبیات و هنر این سرزمین در اقصای عالم برای سلامت او غریب نیست و شگفت آنکه همین هم سرودی است که ملتی را همخوان کرده.
شنیده‌ایم- به صدای خسته خودش- که در مجموع احوال این مرد پس از هجوم بیماری خوب است و پهلوانانه به نبرد است و ما هم به آرزو، سرود بهبودی هر چه زودتر او را می‌خوانیم. آقای دهباشی، شاد‌ باش و دیر زی که سرو و گل بخارا را هنگامه شکفتن است و بهار می‌رسد و خود دانی که بلبلان همه مستند.