فرهاد مجیدی یکی از گزینههای نشستن روی نیمکت ذوبآهن بود و طی چند روز گذشته هم مذاکراتی بین طرفین صورت گرفت. با این حال ظاهرا توافق بهدست نیامد و پرونده بسته شد. مجیدی هم خبر مربوط به این داستان را روی صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. این موضوع از جهات مختلف سر جای خودش قابل بحث است، اما نکته جالب به زمان درج این مطلب در صفحه مجیدی مربوط میشود. در حقیقت استوری فرهاد، قشنگ وسط بازی یادبود میناوند و انصاریان منتشر شد که نشان از اوج وقتشناسی مجیدی دارد. او کلا برای انجام همه کارها بهترین زمان ممکن را انتخاب میکند. رها کردن تیم، انتقال به قطر، خداحافظی از میادین، استعفا از سرمربیگری، کریخوانی، نشان دادن عدد چهار و... باور کنید فرهاد وقتشناسترین آدم دنیاست!
جز این هم انتظاری نمیرفت
عصر سهشنبه مسابقه یادبود مهرداد میناوند و علی انصاریان برگزار شد که گزارش بازی را استاد عباس قانع بر عهده داشت. هر چه بازیکنان دو تیم و خیلی از عوامل بیرونی تلاش کردند تا یک مسابقه جذاب و آبرومند برگزار شود، عباس قانع به تنهایی 80 درصد جذابیت دیدار را از بین برد. حرفهای تکراری و بهشدت شعاری، تأکید غلوآمیز روی مسایل واضح اخلاقی و... باعث شد بینندهها پای تلویزیون زجر بکشند. اوج داستان هم آنجا بود که اغلب جملات بلند عباس قانع اصلا تمام نمیشد. خب به هر حال انتظاری غیراز این هم نمیرود. عملکرد گزارشگران فعلی در مسابقات رسمی و مهم هم عمدتا بر پایه اضافهگویی و آزار مخاطب بنا گذاشته شده؛ تکلیف این مسابقه فانتزی که دیگر روشن است.
کاش حداقل توانایی فنی داشتید...
آخرین بازیکن مشکلساز استقلال سیاوش یزدانی است؛ کسی که گویا بعد از بازی با سپاهان بدون اجازه غیبش زده و در فرودگاه به کاروان ملحق شده است. گویا او در سفر قبلی تیم به اصفهان برای بازی با ذوبآهن هم مرتکب رفتار مشابهی شده بود. یزدانی پیش از حضور در استقلال در اصفهان بازی میکرد و همین مسئله، داستان را جالبتر میکند! استقلال امسال حواشی زیادی داشته، اما کاش حداقل بازیکنانی برای این تیم مشکل بهوجود میآوردند که کمی هم کارآمدی فنی دارند. انصافا سیاوش یزدانی از زمان پیوستن به استقلال چه گلی به سر این تیم زده که تازه حاشیه هم درست میکند؟ استاد یا کلا در خدمت تیم نبوده یا در زمین کار خاصی نکرده؛ واقعا این همه ادا را از کجا میآورید؟
نکته بازی / احسنت به این وقتشناسی
در همینه زمینه :