• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
پنج شنبه 30 بهمن 1399
کد مطلب : 124764
+
-

گفت‌وگو با ملیحه سعیدی، موسیقی‌دان، آهنگساز و نوازنده برجسته‌ای که مبدع نوازندگی «قانون» به سبک ایرانی است

هنر، مرد و زن نمی‌شناسد

هنر، مرد و زن نمی‌شناسد


پرنیان سلطانی

در بین اهالی موسیقی آنقدر چهره و نام شناخته شده‌ای دارد که نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای ندارد. استاد ملیحه سعیدی را می‌گوییم؛ موسیقی‌دان، آهنگساز، نوازنده، محقق، مدرس و مؤلف چندین اثر درباره‌ساز «قانون» که هنرنمایی انگشتانش روی این ساز، منجر به ابداع نوازندگی قانون به سبک ایرانی شد و نامش را برای همیشه در این عرصه جاودانه کرد. اگرچه گفت‌وگو با این بانوی موسیقی نیاز به هیچ بهانه‌ای ندارد اما با این حال بزرگداشت او در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر را بهانه کردیم تا پای صحبت‌های او بنشینیم؛ کسی که بیش از نیم‌قرن است در راه آموزش و ترویج قدیمی‌ترین‌ساز ایرانی می‌کوشد و حالا بی‌شک استاد مسلم نوازندگی این جعبه چوبی ذوزنقه‌ای شکل است. او که در راه احیای این‌ساز ایرانی تمام عمرش را وقف کرده، معتقد است موسیقی امروز ما از مسیر اصلی‌اش خارج شده و از اصالتش دور شده است.

    ساز قانون حتی امروز در عصر ارتباطات و تکنولوژی هم‌ساز نسبتا مهجوری است. چندین دهه پیش، چطور سرنوشت شما با این‌ساز گره خورد؟
من در یک خانواده اهل موسیقی به دنیا آمدم. مادرم ویولن می‌زد و خواهرم معلم سنتوری داشت که برای تدریس به خانه‌مان می‌آمد. آن زمان 3سال بیشتر نداشتم، اما با سینی همراه خواهر و مادرم ریتم می‌گرفتم! موسیقی را از همان سن کم با‌ساز تنبک شروع کردم و بعد که به هنرستان موسیقی ملی رفتم، ویولن، ‌ساز تخصصی‌ام شد. در هنرستان با شنیدن صدای‌ساز قانون، جذب این‌ساز شدم و آن را به‌عنوان‌ساز دوم نزد استاد مهدی مفتاح آموزش دیدم. دیپلم که گرفتم، در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران، هم در‌ ساز ویولن و هم در‌ ساز قانون پذیرفته شدم. دکتر داریوش صفوت وقتی چند اثرم را دید و متوجه رنگ و بوی ایرانی کارهایم شد، پیشنهاد کرد قانون را دنبال کنم و گفت این‌ساز مهجور است، تو می‌توانی آن را به یک سرانجامی برسانی. همین هم شد که‌ساز قانون را با جدیت دنبال کردم و تا همین امروز هم آن را زمین نگذاشته‌ام.
    کمی برایمان درباره ویژگی‌های این‌ساز می‌گویید؟ اینکه قانون اساسا چه قابلیت‌هایی دارد؟
به اعتقاد من قانون کامل‌ترین‌ساز ایرانی است و امکانات اجرایی بسیار زیادی دارد. به غیر از اینکه می‌توان با این‌ساز ملودی و قطعه نواخت، به‌دلیل همراهی دست راست و چپ، می‌توان تکنیک‌های اجرایی سازهای ایرانی و غربی مانند گیتار و پیانو را هم روی این‌ساز پیاده کرد.
    خاستگاه این ساز، ایران است، درست است؟
بله این‌ساز متعلق به امپراتوری ایران است، اما از دوران صفویه که موسیقی در ایران تحریم شد، قانون هم جایگاه خودش در موسیقی کشورمان را از دست داد. درحالی‌که در کشورهای همسایه با تکنیک‌های خاص خودشان دنبال می‌شد. در نهایت قانونی که دوباره به کشور ما برگشت، دیگر رنگ و بوی ایرانی نداشت و ‌سازی‌ بود که با تکنیک‌های عربی نواخته می‌شد. من از این تکنیک‌ها پیروی نکردم و سعی کردم ‌ساز قانون را به سبک ایرانی بنوازم. در این راه، نواختن این‌ساز را به جای تکنیک دو انگشتی، با شیوه ده انگشتی دنبال کردم که در نوع خودش ابداعی در نواختن این‌ساز به‌حساب می‌آید.
    برای ترویج این‌ساز در دنیای موسیقی ایران چه فعالیت‌هایی انجام داده‌اید؟
از سال1346 که استادم در هنرستان موسیقی بازنشسته شد، به جای او مدرس قانون شدم و از همان زمان در حال تدریس این‌ساز به علاقه‌مندان هستم. از سال1351 هم به استخدام مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی درآمدم و آنجا زیرنظر استادانی چون داریوش صفوت، نورعلی برومند، محمود حکیمی، یوسف فروتن و سعید هرمزی، علاوه بر آموزش و تولید اثر، به انجام کارهای پژوهشی و تحقیقاتی درباره این‌ساز مشغول شدم. حاصل این فعالیت پژوهشی، تالیف کتاب «آموزش‌ساز قانون» برای علاقه‌مندان به یادگیری این‌ساز بود. یک کتاب دیگر هم در دست چاپ دارم که حاصل بیش از 50سال فعالیت من در حوزه‌ساز قانون است.
    به‌نظرتان در سال‌های اخیر این‌ساز چقدر بین علاقه‌مندان به موسیقی جاافتاده و جای خودش را پیدا کرده؟
خیلی زیاد. امروز در گروه‌های مختلف موسیقی نوازنده‌ساز قانون می‌بینیم، درحالی‌که در گذشته اصلا چنین چیزی وجود نداشت.
    از بحث قانون که بگذریم، به فعالیت موسیقایی خودتان می‌رسیم. به‌عنوان یک خانم برای فعالیت در عرصه موسیقی با چه محدودیت‌هایی مواجه بودید؟
زمانی که تازه درسم در هنرستان به پایان رسیده بود، ازدواج کردم. همسرم با اینکه از قبل هم درباره فعالیت‌های موسیقایی و علاقه‌ام به فعالیت در این حوزه مطلع بود اما به‌دلیل مشغله زیاد کاری‌ام، در ابتدا کمی مخالفت کرد. اما وقتی جدیتم را در دنبال کردن اهدافم دید و متوجه این باور من شد که من فقط یک زن نیستم، بلکه انسانی هستم که در خود هدف و رسالتی احساس می‌کنم، رفته رفته خودش هم با من همراه شد! به واسطه من با استاد قنبری‌مهر، سازنده سرشناس سازهای موسیقی آشنا شد و خودش هم به این حوزه روی آورد. آن زمان کارشناس وزارت بهداری بود. خودش را بازنشست کرد و سازنده‌ساز قانون شد. همین‌سازی‌ که امروز دست من است و با آن آثار فراوانی را اجرا کرده‌ام،‌سازی است که آن را همسر مرحوم‌ام ساخته است.
    پدیده‌ای که به تازگی رواج بسیاری پیدا کرده، تشکیل گروه‌های موسیقی بانوان و برگزاری کنسرت‌های ویژه بانوان است. نظرتان درباره این پدیده چیست؟
ببینید، وقتی انقلاب به پیروزی رسید و حضور خانم‌های فعال در حوزه موسیقی روی صحنه ممنوع شد، من خودم نخستین کسی بودم که با همراهی یکی از خانم‌های خواننده، پارکینگ اجاره کرده و در آن برای خانم‌ها کنسرت برگزار کردم. اما امروز با اینکه خودم پیشگام این قضیه بودم، با تشکیل گروه‌های موسیقی بانوان و اجرای مختص برای خانم‌ها مخالفم. برگزاری کنسرت‌های ویژه بانوان از آنجا که دیده نمی‌شود، شنیده نمی‌شود و در نتیجه مورد نقد قرار نمی‌گیرد، امکان پیشرفت هم ندارد. من معتقدم که نباید در موسیقی بحث جنسیت مطرح باشد. هم‌اکنون طبق قوانین کشور، هنرمندان خانم نمی‌توانند آواز بخوانند، اما می‌توانند‌ساز بزنند و همخوانی کنند. به‌نظر من افراد باید فارغ از جنسیتی که دارند، به واسطه هنرشان کنار هم قرار بگیرند و کار کنند تا در نهایت شاهد پیشرفت در حوزه موسیقایی کشورمان باشیم.
    صحبت از موسیقی کشورمان شد. هم‌اکنون فضای موسیقی ایران را چطور می‌بینید؟
متأسفانه این فضا را هم‌اکنون بسیار لجام‌گسیخته می‌بینم و معتقدم موسیقی ما در این سال‌ها پیشرفت که نداشته هیچ، پسرفت هم داشته! ما در گذشته مراکزی مثل مرکز حفظ و اشاعه موسیقی داشتیم که در آن کارهای تحقیقاتی بی‌نظیری صورت می‌گرفت، اما حالا جای چنین فعالیت‌هایی در عرصه موسیقی کشورمان به‌شدت خالی است. در حوزه آموزش هم بچه‌های حوزه موسیقی بیشتر درگیر دروس عمومی هستند تا درس‌های اختصاصی موسیقی. البته که یک هنرمند هم باید باسواد و بامعلومات عمومی بالا باشد، اما برای یک هنرجوی موسیقی هیچ‌چیز به اندازه پرداختن به اصل موسیقی دارای اهمیت نیست. با همه اینها، متأسفانه بچه‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی، جایی هم برای ارائه هنرشان پیدا نمی‌کنند. نتیجه همه اینها و حمایت نکردن از کار خوب این شده که امروز متأسفانه بسیاری از جوان‌های ما به‌دنبال اجرای تکنیک‌های عجیب و غریب برای جذب مخاطب باشند که این رویه موسیقی ما را از اصالت خودش دور کرده است. مردم هم به‌دلیل اینکه کمتر کار خوب به گوش‌شان می‌خورد، سهل‌پسند شده‌اند و عمدتا از همین کارهای سطحی استقبال می‌کنند. اگر چه که من معتقدم فعالان موسیقایی که درست کار می‌کنند، مثل سنگ‌های کف رودخانه هستند و کارهای سطحی و فعالان این حوزه مثل کف روی رودخانه در گذرند، اما به هر حال نباید از این موضوع غافل شویم که تا گذر این کف‌های روی رودخانه، موسیقی ما به‌شدت صدمه می‌بیند.
    در پایان می‌خواستیم نظرتان را درباره مراسم بزرگداشت‌تان در جشنواره موسیقی فجر بپرسیم. به‌طور کلی نظرتان درباره برگزاری چنین مراسم‌هایی برای نکوداشت استادان موسیقی کشور چیست؟
واقعیت این است که من قلبا راضی به برگزاری چنین مراسمی نبودم، مخصوصا در شرایط فعلی. اما به احترام جامعه موسیقی و دست اندرکاران برنامه آن را پذیرفتم. تصورم بر این است که بهتر است هزینه این برنامه‌ها، صرف درست کردن زیربنای موسیقی شود؛ صرف جوان‌هایی که حرفه و هنرشان موسیقی است، اما به‌دلیل نبود بازار کار مناسب مجبورند در خیابان‌ساز بزنند. یا صرف تولید آثار خوب و ارزشمندی شود که در جامعه تسری پیدا کند و گوش مخاطبان موسیقی را به‌کار خوب عادت دهد. این هزینه‌ها بهتر است در این راه‌ها صرف شود. فکر می‌کنم همه پیشکسوتان و استادان موسیقی هم اینطور راضی‌تر و خوشحال‌تر باشند تا اینکه برایشان مراسم نکوداشتی برگزار کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید