عوامل پرخاشگری کودکان و راهکارهای مواجهه با این اختلال را بشناسید
کوچولوهای عصبانی
نیلوفر ذوالفقاری
برای پدر و مادرها، روبهرو شدن با کودکی که مدام با عصبانیت روبهروی آنها میایستد، پا بر زمین میکوبد، فریاد میکشد و وسایلش را با خشم پرت میکند، میتواند یک بحران تمام عیار باشد. پرخاشگری در کودکان که معمولا از همان سن کم و قبل از چهارسالگی بروز پیدا میکند، میتواند نشانه وجود یک اختلال رفتاری و روانی باشد. عوامل مختلفی در شکلگیری رفتار پرخاشگرانه کودکان نقش دارند. این روزها که خانهنشینی، تعطیلی مهدکودکها و مدارس و محدودیتهای کرونایی باعث شده بچهها زمان بیشتری را در خانه با والدین بگذرانند، پدر و مادرهای بیشتری با رفتارهای پرخاشگرانه کودک خود مواجه شدهاند. دکتر اقدس حسینی، روانشناس، درباره علتهای پرخاشگری کودکان و روشهای مواجهه با آن توضیح میدهد.
علتهایی برای پرخاشگری
اینکه چرا کودکان پرخاشگر میشوند، به عوامل مختلفی بستگی دارد. نخستین دلیل میتواند این باشد که کودک از پرخاشگری والدین خود، الگو گرفته باشد. کودکان همهچیز را از والدین خود یاد میگیرند؛ اینکه چگونه برخورد کنند، چگونه به خواسته خود برسند، چگونه احساس خشم خود را کنترل کنند و چطور آن را بروز دهند. ممکن است کودک در معرض پرخاشگری بزرگترهای خود قرار گرفته باشد و این رفتارها را از والدین خود الگوبرداری کند. یکی دیگر از علتهای ایجاد پرخاشگری این است که کودک یاد گرفته از این روش برای رسیدن به خواستههایش استفاده کند. بعضی از والدین در مقابل پرخاشگری کودکی که با عصبانیت جیغ و داد میکند، دستپاچه میشوند و برای آرام کردن او، خواستههایش را بهسرعت برآورده میکنند. به این ترتیب کودک متوجه میشود از این راه میتواند بقیه را به پذیرش خواستههایش مجبور کند، بنابراین به این رفتار ادامه خواهد داد. در بعضی از کودکان، پرخاشگری حاصل ویژگیهای فردی و اخلاقی آنهاست؛ مثلا کودکی که احساس دلسوزی ندارد، مهارت ارتباطی و عملکرد هوشی ضعیف دارد، ممکن است پرخاشگری را هم بروز دهد. نباید از نقش رسانهها در پرخاشگری کودکان غافل شویم. تماشای بیش از حد تلویزیون، بازی بیش از اندازه با کامپیوتر و تبلت میتواند پرخاشگری کودکان را تشدید کند. برای بعضی کودکان هم پرخاشگری حاصل تأثیرات ژنتیک و محیط زندگی آنهاست. نگرانی و اضطرابهای خانوادگی، مشکلات اقتصادی، فشارهای روانی، از دستدادن والدین و درگیریهای پدر و مادر میتواند باعث بروز پرخاشگری در کودکان شود.
اوج و فرود پرخاشگری کودک
کودکان در مسیر رشد خود، ممکن است در چند مرحله مختلف پرخاشگری را بروز دهند. از دیدگاه روانشناسان رفتارهای کودک زیر 2سال به ندرت بهعنوان پرخاشگری درنظر گرفته میشود، چراکه تا این سن، هر رفتار کودک برای نشاندادن نیازهای اوست. درصورتی که نیازهای جسمی یا عاطفی کودک بهموقع برطرف شود، او هیچ اعتراضی نخواهد داشت. اما در حدود سه تا چهارسالگی، رفتار کودکان تغییر میکند و با تقویت حس استقلالطلبی، کمکم ممکن است نشانههای پرخاشگری را مشاهده کنیم. بچهها در این سن دوست دارند کارهای شخصی خود را خودشان کنترل کنند و اگر حس کنند والدین این اجازه را به آنها نمیدهند، با پرخاش و عصبانیت سعی میکنند مقاومت نشان دهند. این کارهای شخصی میتواند غذاخوردن یا حتی انتخاب لباس باشد. این پرخاشگری در بعضی کودکان تا مدتی ادامه پیدا میکند اما تجربه نشان داده عصبانیت و پرخاشگری کودک باید با ورود او به مدرسه کمتر شود، چراکه در این سن مهارتهای زبانی کودک تا حد زیادی رشد کرده و او در یک رویکرد تربیتی صحیح، یاد گرفته است که از کلمات برای حل مسائل خود استفاده کند. هرچه والدین در تقویت مهارت گفتوگو موفقتر عمل کرده باشند، کودکان زودتر از مرحله استفاده ابزاری از خشم و پرخاش رد میشوند. اما مدرسهرفتن پایان پرخاشگری فرزندان نیست. با نزدیک شدن به دوره بلوغ و با شروع تغییرات هورمونی، بچهها دوباره وارد مرحلهای از بروز پرخاشگری و عصبانیت میشوند.
والدین چه کنند؟
روبهرو شدن با کودک پرخاشگر کار ساده و دلچسبی نیست، اما باید به کودکان اجازه دهیم که احساس خشم و ناراحتی خود را ابراز کنند؛ هرچند تکرار این رفتارها مورد قبول نیست. والدین باید برای مواجهه کارآمد با این شرایط، مهارتهایی را یاد بگیرند. راهکارهای متنوعی برای اصلاح رفتار کودک پرخاشگر وجود دارد. یکی از این روشها، روش پاداش و تنبیه است. در این روش والدین فهرستی از رفتارهای پرخاشگرانه کودک مینویسند، مثل لگد زدن، حرفهای تند یا پرت کردن وسایل. ستون دوم این فهرست باید با چیزهایی که کودک دوست دارد پر شود، مثل تماشای کارتون، خرید اسباببازی و پارکرفتن. هربار که رفتار پرخاشگرانه بروز نکرد، والدین باید با یکی از پاداشها، کودک را تشویق کنند و برعکس. با این روش کودک تلاش میکند با تمرکز بیشتری موقع عصبانیت واکنش نشان دهد. والدین باید علت پرخاشگری را در بچهها پیدا کنند. دقت در رفتارهای کودک نشان میدهد چه زمانهایی و به چه دلایلی دست به پرخاشگری میزند. این آگاهی به والدین کمک میکند با دانش بیشتری به مقابله با پرخاشگری بروند. حرفزدن، راهحل اساسی در حل این بحران است. کودکان چون توانایی استفاده از زبان را ندارند، در واکنش به شرایطی که دوست ندارند بهسرعت پرخاش میکنند. والدین باید مهارت حرفزدن کودک را تقویت کنند و اجازه دهند در زمانی مناسب، کودک در فضایی امن حرف هایش را بزند تا آرام گیرد.
واکنشهای ممنوع
بعضی واکنشها از طرف والدین میتواند پرخاشگری را به عادت رفتاری بچهها تبدیل کند. بهعنوان بزرگتر فقط در زمانی که پرخاشگری کودک فیزیکی شده و مثلا در حال آسیبزدن بهخودش یا کودک دیگری است، مداخله کنید و کودک را محکم بگیرید تا آرام شود. اما نباید با واکنش سریع، این حس را در کودک ایجاد کنید که پرخاش او را به خواستهاش میرساند. برآوردن خواسته کودک بلافاصله بعد از پرخاش باعث بدعادتی او میشود. وقتی واکنشی نشان ندهید یا مخالفت کنید، کودک ممکن است گریه یا داد و فریاد کند، اما بهترین گزینه در مورد آن، بیتوجهی است. عصبانیشدن متقابل شما، فقط فضا را متشنجتر میکند و کودک را روی دور لجبازی میاندازد. وقتی فضا آرامتر شد، با ادبیات مناسب با کودک گفتوگو کنید. با او درباره نتیجه رفتارش صحبت کنید؛ مثلا اینکه اگر به این روش ادامه دهد بچههای دیگر ممکن است دیگر تمایلی به بازی کردن با او نداشته باشند. یادتان باشد بیشتر از هر حرفی، عمل شما برای کودکان آموزنده است. کودکان با دقت به رفتارهای والدین از آنها الگوبردای میکنند پس در قدم اول، حواستان به واکنشهای خودتان موقع عصبانیت باشد. با اصلاح رفتار خودتان، به مرور شاهد اصلاح رفتار فرزندان هم خواهید بود. شاید لازم باشد خودتان هم درباره این موضوع آموزش ببینید تا بدانید چطور باید خشم را کنترل و مدیریت کرد.