سالمرگ/ بزرگ علوی
پیوند زدن روایت به رویدادهای اجتماعی یکی از عناصری است که داستاننویسان واقعگرا و به قولی رئالیست عرصه ادبیات هر کشوری به خوبی از عهده آن بر میآیند. بزرگ علوی در کنار صادق هدایت و صادق چوبک پدران این نوع داستاننویسی در ایران هستند. بزرگ علوی که زاده سال 1282خورشیدی در تهران بود به واسطه مشروطهخواه بودن پدرش پس از چندی که به مسائل روانشناختی توجه داشت اندک اندک روی مشکلات و مسائل توده متمرکز شد و آن را از نزدیک رصد کرد. همین فراز و فرودها باعث شد آثار داستانی بزرگ علوی را در 3دوره تا حدی متفاوت مورد بررسی قرار میدهند. نخستین دوره تا1320را در برمیگیرد که علاقه نویسنده به طرح مسائل ژرف روانی و پیروی از شیوه نویسندگانی چون «آرتور شینسلر» و «اشتفان تسوایک» آشکار است. اثر نمونه این دوره مجموعه داستان چمدان است. دوره دوم از 1320تا1332 است که وی آثاری را بهعنوان نویسندهای متعهد مینویسد. در این دوره بزرگ علوی به استقلال هنری میرسد و داستانهایی میآفریند که از نظر محتوا و ساختار نو هستند. در این آثار، دیگر از آدمهای سودایی و روان نژند گذشته اثری نیست بلکه بیشتر قهرمانان او افرادی دلیر و تسلیم ناپذیرند که علیه بیعدالتیهای اجتماعی دست به مبارزه میزنند. اثر نمونه این دوره داستان گیله مرد است. دوره سوم زمانی را در بر میگیرد که بزرگ علوی دور از ایران و زندگی در آلمان مینویسد. در این دوره وی سرخورده از دگرگونیهای سیاسی، داستانهایی مینویسد که در آنها بیشتر زندگی و سرنوشت فراریان سیاسی وصف میشود.
سید مجتبی آقابزرگ علوی (زاده ۱۳بهمن۱۲۸۳، تهران – درگذشته ۲۸بهمن۱۳۷۵ برلین)