تعدادی از دانشجویان در گفتوگو با همشهری از دانشگاه و آموزش در ماههای گذشته می گویند
دانشگاه در دستانداز آموزش مجازی
الیاس براهویینژاد- خبرنگار
چیزی به یکسالهشدن ورود رسمی کرونا به ایران نمانده است؛ ویروسی که ناگهان یکی از بزرگترین دگرگونیها را در نظام آموزش رقم زد. اوایل اسفند۱۳۹۸، دانشگاهها تعطیل شد، دانشجویان خانهنشین شدند و کمی بعد، کلاسهای درس مجازی شد. سهم آموزش مجازی از آموزش عالی ناگهان از یکدرصد به نزدیک ۱۰۰درصد رسید و راهی صدساله به ناگزیر در یکشب پیموده شد. یکسال بعد از همهگیری کرونا، وزیر علوم هم اذعان میکند که آنچه در آموزش عالی ایدهآل بوده، محقق نشده است. «همشهری» به سراغ دانشجویان رفته تا نظر آنها را درباره فاصله واقعی آموزش مجازی کنونی با وضعیت ایدهآل جویا شود.
دست دانشجو در آموزش مجازی بسته است
باران، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی است. او آخرین سال دانشگاهش را میگذراند و قرار است تابستان سال بعد فارغالتحصیل شود. باران هیچ دل خوشی از آموزش مجازی ندارد و نگران است که فارغالتحصیلیاش هم، مثل دانشجوهای سال قبل، دور از دوستانش و بیخداحافظی بگذرد. او میگوید: «آن اوایل فکرش را هم نمیکردم آموزش مجازی اینقدر بد باشد اما هرچه جلوتر آمدیم، بیشتر ازش متنفر شدم.» باران معتقد است دلیل اصلی ناکارآمد بودن آموزش مجازی، ناآشنایی استادان با این فضای جدید است: «نمیدانم چه اصراری است به استادانی تدریس داده شود که حتی کار با سامانه را هم بلد نیستند. بیشتر استادان ما شیوه تدریسشان با کلاس حضوری هیچ فرقی نکرده است. درحالیکه کلاس مجازی اقتضائات خودش را دارد.» او اضافه میکند که دانشگاه در این دوران امکان انتخاب استادان را محدودتر کرده و با مجازیبودن دانشگاه امکان اعتراض به این محدودیتها هم کمتر شده است. باران توضیح میدهد: «حالا که مجازی شده برای خیلی از درسها فقط یک استاد گذاشتهاند که ما مجبور شویم با همان استاد درس را برداریم. اگر حضوری بود اعتراض میکردیم اما حالا دستمان بسته است.»
فاطمه اما طور دیگری فکر میکند. او که دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و مادر 2فرزند است، آرزو میکند که آموزش مجازی یکی دو ترم دیگر ادامه پیدا کند تا او درسش را تمام کند: «آموزش مجازی باعث صرفهجویی در وقتم میشود. دیگر لازم نیست بهخاطر یک کلاس تا آن سر شهر بروم و برگردم. همینجا در خانه پیش فرزندانم هستم و سر کلاسها هم حاضر میشوم. یک مزیت خیلی بزرگ کلاسهای مجازی این است که میتوانیم کلاسها را ضبط کنیم و بعدا سر فرصت مباحث را مرور کنیم.» فاطمه توضیح میدهد که درست است فرزندانش در ساعت درسی تمرکزش را به هم میزنند اما امکان ضبط کلاسها باعث میشود به درسش ضربهای وارد نشود. او میگوید: «سر کلاس حضوری هم که باشم، حواسم پیش بچهها و چیزهای دیگر است. اینطوری حداقل کنارشان که هستم، خیالم راحتتر است.»
با این حال، دانشجویانی که دروس عملی دارند یا باید پایاننامه بنویسند، کارشان با ضبط کلاسها راه نمیافتد و دردسرهای بیشتری دارند. اسماعیل، ساکن زاهدان و دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی آلی در دانشگاه زابل است. او برای تکمیل پایاننامهاش نیاز به حضور در آزمایشگاه دارد و چندماه است که مدام مسیر ۲۰۰کیلومتری زاهدان-زابل را میرود و میآید. اسماعیل میگوید: «دانشگاه بعد از کرونا خیلی بینظم و بههمریخته شده است. هیچکس جواب درستی نمیدهد. تلفن را که اصلا جواب نمیدهند. آنجا هم که میروم، میگویند هنوز چیزی مشخص نیست و چندهفته بعد بیا. الان تمام زندگیام، از مدرک تا سربازی و کار، گیر همین حضور در آزمایشگاه است. هربار تا کمی کارم جلو میرود، موج جدیدی از کرونا از راه میرسد و دوباره آزمایشگاه تعطیل میشود.»
زیرساختی که نیست
یکی از بزرگترین چالشهای آموزش مجازی دسترسی به اینترنت و داشتن رایانه یا تلفن هوشمند است. حسن، ساکن روستایی در حوالی مریوان کردستان، از این مشکلات چنان به تنگ آمده که گاهی به سرش میزند قید ادامه تحصیل را بزند. حین گفتوگو چندبار صدایش قطع میشود و آخر خودش خندهاش میگیرد و میگوید فکر کنم جواب همه سؤالهایت را از همین قطع و وصلشدن صدا گرفتی؛ «اینجا یک تماس تلفنی ساده هم کلی مشقت دارد و باید بروی بالای کوه. اینترنت که بدتر. وقتی دانشگاه حضوری بود هم همکلاسیهایم برایم انتخاب واحد میکردند. این دو سه ترم را هم با کمک همکلاسیها و استادهایم گذراندهام و خودم نتوانستهام خیلی در کلاسها شرکت کنم.»
اینگونه مشکلات فنی منحصر به روستاها و مناطق دورافتاده از مرکز نیست. فاطمه که در تهران زندگی میکند هم چنین مشکلاتی دارد. او میگوید: «امسال درست موقع امتحانات دانشگاه من و دخترم، برقمان قطع میشد و با اینکه اینترنت موبایل ربطی به برق نداشت، آن هم یا قطع یا سرعتش کم میشد. مخصوصا روزهای اول که بدون اطلاع قبلی برق را قطع میکردند، استرس تمام وجودم را میگرفت. چون سامانه دانشگاه قوی نیست و در حالت عادی هم گاهی جوابها را ذخیره نمیکند.»
باران از قیمت بستههای اینترنت شاکی است و میگوید: «هیچ نظارتی روی قیمت و محاسبه حجم اینترنت نیست و هربار بسته اینترنت میخرم خیلی زود تمام میشود و دوباره باید کلی هزینه کنم. دانشگاه میگوید اینترنت استفاده از سامانه رایگان است اما با اینکه من فیلترشکن هم استفاده نمیکنم، باز از حجم اینترنتم کم میشود.»
شیوع تقلب
در کنار تمام مشکلاتی که آموزش مجازی برای دانشجویان داشته، برای کارگزاران آموزشی هم بیدردسر نبوده و یکی از بزرگترین چالشها در این مورد، تقلبهای گسترده است. با وجود تهدیدهای مکرر وزارت علوم و مسئولان دانشگاهها درباره عواقب آن، همچنان تقلب رایج است و در هر گروه دانشجویی میتوان افرادی را یافت که حتی حاضرند در قبال اینکه کسی دیگر به جایشان امتحان بدهد، هزینهای بپردازند. اگرچه وزیر علوم اعلام کرده که هیچ آماری درباره تفاوت تقلب در امتحانات حضوری و مجازی وجود ندارد، تجربه دانشجویان بیانگر آن است که تقلب در امتحانات مجازی بسیار شایعتر شده است.
مریم، دانشجوی ۱۹ساله رشته مدیریت دولتی، از مواجههاش با این پدیده چنین میگوید: «من معدلم همیشه بالا بوده و بچه درسخوانی تلقی میشدم. برای همین، موقع امتحانات همه از من توقع تقلبرساندن داشتند. در امتحانات حضوری میشد بهنحوی از زیر این کار در رفت اما از وقتی که امتحانات مجازی شده، نزدیک امتحانات که میشود در چندین گروه تقلب عضوم میکنند و اگر جوابها را نفرستم هم باعث دلخوری بقیه و طردشدنم از جمعهایشان میشود.» مریم معتقد است این تقلبها باعث ضایعشدن تلاشهای او و بقیه کسانی میشود که برای گرفتن نمرههایشان زحمت کشیدهاند و درس خواندهاند اما همکلاسیهای او سعی میکنند این تقلبها را توجیه کنند: «تا بحث بدبودن تقلب میشود، توجیهاتشان را ردیف میکنند. مثلا میگویند ما که تقلب نمیکنیم و این اسمش همیاری است. یا اینکه این تقلب به ضرر کسی نیست، چون همه به یک اندازه شانس تقلب دارند.» دانشگاهها و استادان هر ترم تدابیر سختگیرانهتری برای جلوگیری از تقلب در پیش میگیرند اما همچنان بازار تقلب داغ است. علیرضا، دانشجوی رشته روابطعمومی میگوید راهکارهای دانشگاه را خیلی ساده میشود دور زد. او توضیح میدهد: «دانشگاه هر ترم سعی میکند تقلب را سختتر کند اما به دلایلی از پس این کار برنمیآید. یکی از دلایلش این است که ما دانشجوها معمولا خیلی بیشتر از استادهایمان از تکنولوژی سردرمیآوریم و همیشه راهی پیدا میکنیم. وقت امتحان را هم میخواستند کم کنند که با پیشآمدن مسئله قطعی برق اعتراض کردیم و اعتراضمان تا حدود زیادی جواب داد.»
یکی از راهکارهای دانشگاهها ارزیابی مستمر دانشجویان و تشویق به کارهای عملی بوده اما علیرضا میگوید این راهکار هم با وضعیت فعلی چندان راهگشا نیست: «بچهها کارهای عملیشان را هم میدهند بقیه انجام بدهند. خودم بارها در گروهها دیدهام که حتی کسانی حاضرند برای تکالیف ساده کلاسی، هزینههای بالایی بپردازند تا نمره خوبی بگیرند. استاد وقتی میتواند در مورد دانشجو بدون نمره پایانترم خوب قضاوت کند که شناختی از او داشته باشد اما سامانه دانشگاه ما طوری است که نهتنها نمیتوان تصویری با استاد ارتباط برقرار کرد که خیلی وقتها میکروفن را هم که روشن میکنیم سامانه مختل میشود. با این وضعیت استاد چطور میتواند دانشجو را بشناسد؟»
واقعیتی که عیان شد
کرونا با شیوع ناگهانیاش واقعیتی را عیان کرد که سالها وجود داشت اما به چشم نمیآمد و آن این بود که بهرغم زیستن در عصر فناوری، نظام آموزشی کشور آمادگی چندانی برای مواجهه با امکانات این عصر ندارد. منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اخیرا گفته که «بعد از پایان بیماری نیز این تجربیات برای ما سرمایه گرانقدری است که حتما دانشگاهها آن را حفظ خواهند کرد» اما بهرغم گزارشهای دانشگاهها از موفقیتهای پیدرپیشان در آموزش مجازی، هنوز کاستیهای چشمگیری در ابعاد فنی و اجتماعی وجود دارد که جز با رفع آنها نمیتوان به تحقق آموزش مجازی ایدهآل امیدوار بود.