بادمجان در آسمان فضاییها روی زمین
از گذشته تا حال به مدد وهم و خیال اتفاقهای عجیب و غریبی رخ داده که مردم برای مدت کوتاهی باورش کردهاند
فتانه احدی_روزنامه نگار
در دنیای آنها چه میگذرد؟ شاید بتوان شهری را درنظر گرفت که آنها زندگیای پر از هیجان، شادی و پایکوبی دارند. آنها، دیگرانی هستند با شکلهای غیرعادی و قیافههای عجیب گاهی با سم و دم، گاهی با شاخ و یال، که صد البته از ما بهتر زندگی میکنند. براساس داستانها، هرازگاهی نیز سرکی به زندگی انسانها میکشند. آنها از ما بهترانند.
داستانهای عجیب و غریب و پررمز و راز همیشه برای آدمی جذاب بوده است. در گذشته وقتی هنوز تکنولوژی راهی به خانهها پیدا نکرده بود، قصههایی از این دست در بین خانوادهها رواج زیادی داشت و بسیاری نیز بهدنبال کشف از ما بهتران و ماوراءالطبیعه بودند. در صندوقچه قصههای مادربزگها همیشه اسرار زیادی وجود داشت که کوچکترها بهدنبال کلیدی برای باز کردن آن بودند. حتی بسیاری از مردم وقتی میخواستند حال کسی را بگیرند، از داستانهای مربوط به جن و آل الهام میگرفتند و تا سرحد مرگ طرف مقابل خود را میترساندند.
استفاده ابزاری از جنها و ماوراءالطبیعه با گذشت زمان و تغییر نسلها کمرنگتر شد. بچههای امروزی دیگر این داستانها را باور نمیکنند. هرچند هنوز افرادی هستند که میگویند ما جن داریم و حتی رمالها و جادوگران در نگاه عامه مردم همگی ارتباطی تنگاتنگ با از ما بهتران دارند اما دیگر همه جامعه را نمیتوان با این قصهها گول زد. اما بشر امروزی با داستانهای جذاب دیگری مردم را سر کار میگذارد و با استفاده از فناوری و تکنولوژی روشهای جذاب دیگری را بهکار میبرد. با نرمافزارهای رایانهای تصاویری خلق میکند که در لحظه باعث اشتباه میشود و قدرت تشخیص را میگیرد و شایعاتی بهوجود میآید که تا روزی که واقعیت برملا شود راست و دروغش در ابهام میماند.
سلام، من جن هستم
این اتفاق در سال 1393 و در شهر زاهدان رخ داد. زنی به مأموران پلیس اطلاع داد که در غیاب او دزد به خانهاش زده و اموالش را برده. مدتی بعد خانمی با او تماس میگیرد و خودش را جن معرفی میکند. جن یک نشانی به او میدهد و میگوید طلاهای سرقتشده از خانهاش در چالهای دفن شده. او باید برود طلاها را بردارد و 35میلیون پول نقد به جایش بگذارد. اگر به پلیس اطلاع بدهد سرنوشت تلخی در انتظار خودش و خانوادهاش است. زن این کار را انجام میدهد ولی مدتی بعد جن دوباره تماس میگیرد و این بار 30میلیون تومان میخواهد. این دیگر اضافهکاری بوده چون زن به پلیس مراجعه میکند و در نهایت در محل تحویل پول، پیرزنی شصت ساله را به جای جن دستگیر میکنند. پیرزن میگوید فقط از طرف شخص دیگری برای برداشتن پول آمده و کارهای نیست. بالاخره سرنخ ماجرا به خاله شاکی میرسد که پس از دستیگر شدن اعتراف میکنند با همین «تماسهایی از طرف یک جن» دو خانه در زاهدان برای خودش خریده است.
آسمان بادمجانی تهران
اکنون با وجود تکنولوژیهای جدید دیگر مردم بهدنبال اجیر کردن جن و آل نیستند. اما میتوانند با نرمافزارهایی مردم را برای مدتی سر کار بگذارند و حتی گاهی با این روشها به آزار و اذیت نیز بپردازند.
ویدئوی بارش بادمجان از آسمان تهران، یکی از اتفاقهای عجیب است که بازتاب بسیاری در فضای مجازی داشت. این اتفاق که در سال۹۸ رخ داد، به دستمایه و سوژه طنز بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شد که بعد مشخص شد چند دانشجوی رشتههای هنری پس از فیلمبرداری در اطراف برج میلاد و پارک پردیسان این کلیپ را ساخته و از طریق جلوههای ویژه، حالت نمایشی بارش بادمجان از آسمان پایتخت به تصویر کشیدهاند.
جانور مرموز چیتگر و آثار فضایی در جاجرود
راستش ممکن است ما از یک تمساح گوشتخوار و درنده اما تک و تنها بیشتر از یک اسکادران مجهز فضاییها بترسیم. چون تمساح ترس ملموسی به مخاطب القا میکند و احتمال حضورش بیشتر از فضاییهاست. اما جالب است همزمان با شایعه حضور یک تمساح در دریاچه چیتگر که احتمالش بهخاطر مصنوعی بودن دریاچه خیلی ضعیف بود و بعدها به نتیجه وجود ماهی سرسوسماری رسیدند، شایعه مونولیت یا سازه مرموزی که در گوشهوکنار دنیا دیده شده در تهران هم به رویت رسیده است. خب تمساح را تا حدی میشود باور کرد، ممکن است یک نفر بچه تمساحی را در دریاچه رها کرده باشد و او هم آن قدر ماهی خورده که خودش قد کشیده و حالا در تیررس نگاه ماست. هرچند عجیب و تخیلی است اما امکانش صفر نیست. اما سازه فضایی را کجای دلمان بگذاریم؟ درباره این سازه مرموز هم احتمالاتی داده میشود که یا شوخی است یا کار تبلیغاتی.
پای این ستونهای براق و مرموز نخستین بار در 24 آذر 99 به ایران باز شد که تعدادی از شهروندان آن را در جاجرود کشف کرده بودند. بهگفته دکتر کمالیفرد، استراتژیست رسانهای، این مونولیت به همت و هزینه شخصی دکتر شهریار شفیعی، بنیانگذار آکادمی برند ایران، استاد دانشگاه و متخصص برندسازی، ساخته و در ملکی شخصی در نیکنامده جاجرود نصب شد. و هدف از این کار مطرح شدن ایران در این ترند جهانی بود و اینکه در کنار خبرهای بد و ناگواری که هر روز از ایران به گوش میرسد، این بار نام ایران با خبری متفاوت و جذاب تکرار شود. با وجود این اتفاقهای عجیب و ابتکاری، هر لحظه باید منتظر اتفاقهای عجیب دیگری باشیم و خود را برای دیدن هر چیز غیرعادی آماده کنیم.