• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 26 بهمن 1399
کد مطلب : 124386
+
-

شهرنوشت/ حکمروایی و توسعه شهری

نمونه موردی؛ مجتمع مسکونی اکباتان

شهرنوشت/ حکمروایی و توسعه شهری

عباس آخوندی- مدرس دانشگاه

نظام حکمروایی شهری در ایران از ناکارآمدی سختی رنج می‌برد. درحالی‌که براساس سرشماری سال1395، 74درصد جمعیت ایران شهرنشین هستند، ایران همچنان فاقد نظام حکمروایی شهری است. در عمل شهرداری‌ها به‌صورت ادارات نیمه‌مستقل استانداری‌ها، تابع وزارت کشور هستند. این در حالی‌است که تقریبا در اکثر کشورهای جهان نظام حکمروایی شهری استقرار یافته و به‌صورت مستقل از نظام حکمروایی ملی ولی در ادامه و هماهنگ با آن، امور محلی و شهری را سازمان و نظم می‌دهند. با تشکیل شوراهای اسلامی شهرها، انتظار می‌رفت که نظام حکمروایی شهری در ایران نیز پا بگیرد. لیکن در عمل با مقید شدن اختیارات آنها، شهرداری‌ها همچنان به‌صورت معلق و بلاتکلیف در حوزه نفوذ و مسئولیت وزارت کشور باقی ماندند. از این رو، در وضعیت فعلی، اداره امور شهرها نه به‌عنوان یک اداره تمام عیار، تابع وزارت کشور هستند و وزارت کشور حاضر به پذیرش مسئولیت در برابر آنهاست  و نه به‌صورت یک نظام حکمروایی مستقل شهری عمل می‌کند. از این رو، شهرداری‌ها در نامطلوب‌ترین وضعیت قرار دارند و تلقی از رواج فساد در آنها وجود دارد. ایران یکی از شهری‌ترین ملت‌های جهان است و رشد شهرنشینی در آن با سرعت شتابانی رخ داده است و همچنان ادامه دارد. جمعیت شهری ایران از سرشماری1335 که 5.9میلیون نفر بوده به 59میلیون نفر در سرشماری1395رسیده و پیش‌بینی می‌شود که همچنان رشد داشته باشد؛ به‌نحوی که در سال1435 به 82درصد جمعیت ایران برسد. ده برابر شدن جمعیت شهری طی 60سال، از حیث تغییر سبک و الگوی زندگی یک تحول بزرگ و یک رشد بسیار سریع شهرنشینی محسوب می‌شود. پُرواضح است که زیرساخت‌های شهری نه از حیث کالبدی و تأسیسات و نه از حیث نظام مدیریت و عرضه خدمات و نه از حیث نحوه تامین مالی همراه با این رشد، سامان نیافته است. بر این موضوع، تمرکز شدید و رشد سرسام‌آور تهران و سایر کلانشهر‌ها را نیز باید افزود. از این‌رو، مسئله حکمروایی شهری موضوعی است که با زندگی روزمره مردم در ارتباط است و یک موضوع فانتزی نیست.
حس قابل زندگی بودن شهرها، امکان نفس کشیدن در آنها، سیستم حمل‌ونقل شهری و مسئله امنیت اجتماعی و نظام همسایگی و ده‌ها مسئله دیگر همه تابعی از نظام حکمروایی شهری است. شهرها بیش از آنکه یک سامان کالبدی و خشت و گل باشند، یک سازمان اجتماعی و شبکه‌ای از شهروندان هستند. احترام به یک شهر و شهروندان آن پذیرش هویت شهری مردمان آن است. در ایران، از مشارکت مردم در امور بسیار سخن گفته می‌شود لیکن،  نخستین هویت جمعی شهروندان که هویت محله‌ای و سپس شهری آنان است به رسمیت شناخته نمی‌شود. از این‌روست که برخی شهرداری‌های به‌خود اجازه می‌دهند که ساختار محله‌های شهری را در هم بکوبند و حقوق شهری را به‌فروش برسانند. طرفه آنکه در این فرایند سوداگری، بر مردم شهر منّت هم می‌گذارند که برای آنان اتوبان و یا چه ساخته‌اند. حال آنکه در عمل، هویت شهروندان را از آنان سلب کرده‌اند و حقوق اولیه آنان را زیر پا گذاشته‌اند. به‌هرروی، ما در صددیم که در این ستون با همکاری گروهی از فرهیختگان و همچنین هر شهروند و فعال اجتماعی و حرفه‌ای که تمایل به همکاری داشته باشد، درباره حکمروایی شهری با تکیه بر هویت محله‌ای بنویسیم و با هم گفت‌وگو کنیم و گامی در جهت بهبود نظام امورشهری ایران برداریم. در گام یک، گزارشی از بازدید خودم از مجتمع مسکونی اکباتان خدمت شما عرضه می‌کنم.
14بهمن‌ماه امسال توفیقی دست داد تا از اکباتان بازدید داشته باشم. نشستی صمیمانه و آموزنده با هیأت مدیره مرکزی مجتمع به اتفاق تعداد از فعالان ساکن در آن داشتم. از این بازدید دو هدف را پی‌می‌گرفتم؛ یکی آزمون آنکه تا چه حد نظام حکمروایی شهری محله‌محور می‌تواند عملیاتی و کارآمد باشد و دوم آنکه زنان حتی زنان خانه‌دار که به‌ظاهر فاقد فعالیت حرفه‌ای هستند، چه نقشی در سازمان اجتماعی محله و توسعه آن می‌توانند داشته باشند. این بازدید هر دو نظریه ابتدایی مرا تأیید  و مرا مصمم به ترویج هر دو اندیشه کرد. میزبان من سرکار خانم تبریزی، رئیس هیأت مدیره مرکزی بلوک‌های مسکونی و دبیر شورایاری اکباتان بود. ایشان حاضران را معرفی کرد. حاضران در جلسه حدود 18تا20نفر بودیم. جلسه به محض تشکیل با گلایه‌های سخت هیأت مدیره مجتمع از نحوه رفتار سازمان آب تهران و مبالغی که بابت حق‌النظاره چاه‌های مجاز اکباتان مطالبه می‌کند آغاز شد و با ذکر داستان به یغمارفتن فضاهای سبز و عرصه‌های عمومی پیش‌بینی شده در مجتمع که به ناحق از سوی شهرداری در سال‌های پیشین به یک‌سری اشخاص حقیقی و حقوقی خصوصی فروخته شده است، ادامه یافت. بحث این بود که تنها یک فقره آن واگذاری 20هزارمترمربع زمین سبز میانی شهرک که برای فضای سبز شهرک پیش‌بینی شده‌ و همه مالکان به‌طور مشاع در آن حق مالکیت داشته‌اند، از سوی شهرداری بدون حق و اجازه مالکان آن به‌عنوان جذب سرمایه‌گذاری خارجی به یک گروه سرمایه‌گذاری شبه‌خصوصی واگذار شد‌ه‌است. از نظر آنان، این فروش در حکم فروش مال غیر و دخل و تصرف در اموال اشخاص محسوب می‌شد. گله‌گذاری‌ها ادامه داشت و شامل خدمات عمومی و سایر حوزه‌ها نیز می‌شد.
من هر چه بیشتر به سخنان آنان دقت کردم و مشاهداتی که در جریان قدم‌زدن در اکباتان و سخن گفتن با برخی کاسبان و مردمان داشتم به این نتیجه رسیدم که فاصله زیادی بین ساختار شهرداری و سازمان اجتماعی مجتمع وجود دارد. بدون آنکه بخواهم با یک بازدید بر تمام سخنانی که شنیدم صحه بگذارم، بر این امر می‌خواهم تکیه کنم که اکباتان با حدود 45هزارنفر جمعیت، با توجه به نوع ارتباطات درونی و مرزهای فیزیکی و اجتماعی که دارد از حیث تعریف، یک محله تمام عیار است. لذا شهرداری می‌تواند آن را در قالب یک محله با یک ناحیه شهری مستقل تعریف کند. اداره امور ناحیه را به نمایندگان محله که همان هیأت مدیره مرکزی مجتمع است واگذار کند و خود در حکم هماهنگ‌کننده کل شهر نقش ایفا کند. به‌جای آنکه شهرداری رودرروی مردم بایستد، چه بهتر که نظام حکمروایی شهری محله‌محور را بپذیرد و خود در کنار آنان قرارگیرد. شهرداری به‌جای آنکه خود موضوع تعارض باشد چه بهتر که در اختلافات و موارد تعارض منافع، در جای داور بایستد. خوب است که در این‌باره بیشتر با هم گفت‌وگو کنیم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید