امیرحسین جعفری ـ روانپزشک
تأثیراتی که آلودگی هوا بر سلامت جسمانی ما میگذارد بر کسی پوشیده نیست اما در باب اثرات مخرب این معضل اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان کمتر سخن گفته شده. آلودگی هوا مخصوصاً آلودگی بر اثر اکسیدنیتروژن و ذرات معلق (مشخصاً ذرات با اندازه 5/2میکرون) بهطور مستقیم بر مغز ما اثر میگذارند و میتوانند موجب افسردگی و مشکلات مشابه دیگری شوند. همچنین، ذرات معلق میتوانند موجب افزایش التهاب در مغز شوند. اضطراب نیز یکی دیگر از عوارض آلودگی هواست. اسیدهای گوگرد و اوزون هم بهطور قابل توجهی سلامت روان ما را تهدید میکنند. نکته قابل توجه اینکه در روزهای آلوده مراجعه به اورژانسهای روانپزشکی همچون سایر اورژانسها افزایش مییابد.
اما این همه ماجرا نیست. تأثیرات غیرمستقیم آلودگی هوا را نیز نباید نادیده گرفت. این روزها، آلودگی هوا مانند همدست و شریک جرم خود، یعنی ویروس کرونا، مردم را خانهنشین میکند، تعاملات اجتماعی را کاهش میدهد و فعالیت شغلی را با مشکل مواجه میکند. این اتفاقات همه بر روان ما اثر سوء خواهند گذاشت. از طرفی، آلودگی هوا، تفریح و ورزش را هم محدود میکند و این هم برای جسم و هم برای روان ما مشکلساز میشود. باید توجه داشته باشیم که همراهی همهگیری ویروس کرونا و آلودگی هوا این معادله را پیچیدهتر خواهد کرد. در روزهای آلوده مغز نمیتواند مثل قبل کار کند و بهطور مشخص توجه و تمرکز مختل میشود. این مسئله از این ناشی میشود که در شرایط آلودگی اکسیژنرسانی به مغز بهدرستی انجام نمیشود. جدای از این مسئله، در درازمدت نیز آلودگیها میتواند به افت عملکرد شناختی و بروز بیماریهایی ازجمله آلزایمر منجر شود. شواهد متعددی این نکته را تأیید کرده که تأثیر آلودگی هوا بر تواناییهای شناختی کودکان نیز قابل توجه خواهد بود.
از سوی دیگر نشان داده شده است که هر چه فضای سبز بیشتری در دسترس ساکنان یک شهر قرار داشته باشد و امکان استفاده از این فضاها تسهیل شود، مردم آن شهر روان سالمتری خواهند داشت. هر چه سطح فعالیتهای ورزشی بیشتر شود، روابط اجتماعی سالم تقویت شود و از دغدغهها و تنشهای محیطی کاسته شود، کیفیت زندگی و سلامت روان افراد نیز بالاتر میرود. اینها همه مواردی است که در این روزها آماج حمله هم آلودگی هوا و هم ویروس کرونا قرار گرفته است. زمانی که آسمان خاکستری و غبارآلود میشود، ذهن و روان ما نیز از بیم اینکه قلب یا ریه یا مغزمان نتواند بار این حجم از غبار را تحمل کند، غبارآلود و بیمناک میشود. احتمالاً همه ساکنان کلانشهرها در زمانهای آلودگی هوا بارها احساس درماندگی را تجربه کردهاند. احساس اینکه ناچار هستیم در محیطی زندگی کنیم که میدانیم برای سلامتیمان آسیبزاست و لاجرم باید این هوا را به ریههایمان بکشیم. اگر آلودگی صوتی و ترافیک هم در کنار این شرایط مستقر باشد، این احساس درماندگی دوچندان خواهد بود. نتیجه این میشود که در این شرایط حالمان برای زندگی کردن خوب نیست. در این روزگار که شهرها روزبهروز متراکمتر و پرهیاهوتر میشوند، لازم است توجه بیشتری به سلامت روان خود داشته باشیم. البته که لازم است دولت و نهادهای حاکمیتی نیز به این جنبه مهم زندگی مردم بیش از پیش عنایت داشته باشند.
ذهن، مثل هوا آلوده میشود
درباره تأثیر آلودگی هوا بر تغییر خلق و خوی افراد جامعه
در همینه زمینه :