جان تالابهای ایران در خطر است
50سال از تصویب کنوانسیون بینالمللی رامسر گذشت / سرپرست جدید پروژه نجات تالابها: باوجود اجرای طرحهای موفق احیای تالابها با مشارکت جوامع محلی، اما رسیدن به نقطه مطلوب در مدیریت تالابها زمانبر است
زهرا رفیعی- خبرنگار
پنجاهمین سالگرد «کنوانسیون رامسر» امروز و در شرایطی فرا رسیده که نبود برنامهای جامع برای آمایش سرزمین، عدم هماهنگی بینبخشی در دستگاههای دولتی، خشکسالیهای پیدرپی و توسعه ناپایدار، جان تالابهای ایران را گرفته است.
کنوانسیون رامسر پیمانی بینالمللی است که برای حفاظت از تالابها و حیوانات و گیاهان وابسته به آنها تدوین شده است. اما امسال حتی نام این کنوانسیون از لوگوی پنجاهمین سالگرد آن در روز جهانی تالابها حذف شده است.
بیش از هزار تالاب در ایران وجود دارد که اوضاعشان تعریفی ندارد. تالابها حدود 3میلیون هکتار از اراضی کشور را شامل میشوند. ولی فقط حدود 1.5میلیون هکتار از آنها در کنوانسیون رامسر ثبت شده است.
تالابها اساسا در قانون جایگاه قابلتوجهی دارند. 5 سال پیش هیات وزیران «آییننامه نحوه حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور» را برای اجرا به وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست ابلاغ کرد که براساس آن «پس از تامین نیاز آب شرب مردم، تامین حقابه تالابها از رودخانههای بالادست نسبت به سایر مصارف (کشاورزی و صنعت) در اولویت قرار گیرد»، اما هنوز تامین آب باکیفیت برای اکثر تالابها اندر خم یک کوچه است و تغییر چشمگیری در آنها رخ نداده است. به جز تالاب ارومیه که عزم ملی برای احیای آن جزم شد، بقیه تالابها با نوسانات مدیریتی و چشم امیدی که به بارشهای سالیانه دارند، وضعیتی شکننده را تجربه میکنند.
معاونت دریایی سازمان حفاظت محیط زیست 34 تالاب را در قالب پروژه حفاظت از تالابها انتخاب کرده تا به صورت پایلوت برنامههایی را برای احیای آنها تدوین و برای اجرا تصویب کند. از میان آنها 19برنامه جامع مدیریت تالاب تدوین و مصوب شده و برنامه 15تالاب دیگر در حال تدوین و تصویب است. البته برای تالابهای میانکاله و انزلی به دلیل اهمیت ویژهای که دارند، با همکاری جایکا (آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن) و سازمان حفاظتمحیطزیست برنامه متفاوتی در حال اجراست.
مهری اثنیعشری، سرپرست جدید پروژه حفاظت از تالابها در گفتوگو با همشهری درباره چالشهای برنامهریزی برای حفظ تالابها میگوید: فرایندی که طرح حفاظت تالاب طی میکند، در راستای تغییر رویکرد توسعه در کشور است. ما تلاش میکنیم که دیدگاه و روش مدیریت سنتی در کشور را تغییر دهیم و به روشی تبدیل کنیم که در آن با مشارکت همه دستاندرکاران و ذینفعان دولتی و جوامع محلی، در منافع آنها تعادل ایجاد شود. ایجاد این تغییر نیز زمانبر و لازم است که در این مسیر صبور باشیم تا این فرایند به منظور تغییر نگاه در بخش دولتی و غیردولتی بهتدریج در مدیریت منابع طبیعی ایجاد شود.
او گفت: رسیدن به نقطه بهینه از نظر همکاریهای بینبخشی در مدیریت تالابها زمانبر است. البته در سالهای اخیر کم وبیش چنین همکاریهایی بین استانهایی که یک تالاب در حوزه سیاسی آنها بود، دیدهایم و برخی از آنها با استقبال پای میز مذاکره میآیند.
به گفته سرپرست جدید پروژه حفاظت از تالابها، در صورت تحقق همکاریهای بینبخشی، دیگر تالاب به عنوان کاسه آب دیده نمیشود که لازم باشد فقط خود بستر آبی تالاب مدیریت شود. بلکه بهرهبرداریهایی که در بالادست حوضه آبریز در صنعت و کشاورزی رخ میدهد نیز مدیریت میشود؛ چراکه روی سلامت اکوسیستم تالابی تاثیر دارد. برنامهریزی برای کل این مجموعه اتفاق خوبی است که در این سالها رخ داده ولی هنوز به هدف نهایی نرسیدهایم. اگرچه در قانون بعد از تامین آب شرب، محیطزیست در اولویت قرار گرفته است، اما در عمل با آن فاصله داریم.
او از مدیریت دریاچه ارومیه به عنوان یک تجربه موفق یاد میکند و میگوید: در حوضه دریاچه ارومیه، پروژه حفاظت تالابها با مشارکت مالی ژاپن به مدت 7 سال روی مدلسازی مشارکت مردم در احیای دریاچه کار میکند. در این سالها سازمان حفاظت محیطزیست در همکاری با جهاد کشاورزی توانست در جلب مشارکت جوامع محلی از کشاورزان تا خانوادههای آنها نتایج موفقی بهدست آورد.
پایلوت موفق دیگر که مهری اثنیعشری از آن یاد میکند، تالاب ساحلی خورخوران بندر خمیر واقع در استان هرمزگان است که با همکاری مشارکت مردمی، شهرداری و سازمان حفاظتمحیط زیست احیا شده است.
او میگوید: این تالاب تحت عنوان «شهر تالابی» برای عضویت در کنوانسیون رامسر پیشنهاد شده و به عنوان «شهر یادگیرنده» توانسته از یونسکو گواهی دریافت کند.
با وجود این پایلوتهای موفق، تجربههای ناموفقی مانند احیای تالابهای گاوخونی، جازموریان، هورالعظیم و... نیز وجود دارد که نیازمند رسیدگی است. با این حال کارشناسان میگویند، در پنجاهمین روز جهانی تالابها، عمدهترین چالشهای تالابها در کشور، نگاه بخشی در کشور، بهرهبرداری ناپایدار و برنامهریزی نشده، استفاده از منابع آبی بدون در نظر گفتن ظرفیت آنهاست که همچنان برقرار است و اجرای موفق برنامههای مصوب تالابها را با چالش مواجه میکند.