• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 7 بهمن 1399
کد مطلب : 122820
+
-

بی‎‌‎مهری مسکن مهر به اقتصاد کلان

نادیده گرفتن منابع و ساده‎‌‎انگاری مفرط

روانکاوی معاصر
بی‎‌‎مهری مسکن مهر به اقتصاد کلان


جمال رهنمایی 

تولید انبوه مسکن ارزان‌قیمت برای ساکنان تازه شهر‎‌‎های بزرگ و طبقات فرودستی که در جریان فراز و نشیب‎‌‎های تلاطم‎‌‎های سریع اجتماعی و اقتصادی، بلایای طبیعی، جنگ و بحران‎‌‎های غیرقابل پیش‎‌‎بینی از روند معمولی و توسعه زندگی شخصی بازمی‌مانند، در سده گسترش شهرنشینی ضرورتی مهم و موفق بوده است. از اواخر دهه 40 شمسی و با برقراری ثبات نسبی در کشور ساخت مسکن انبوه و ارزان قیمت در حاشیه شهرها و به‎‌‎خصوص تهران رواج پیدا کرد.
بزرگترین طرح خانه‎‌‎سازی‎‌‎ از لحاظ تعداد و حاشیه‎‌‎های فراوان آن در تاریخ شهرنشینی ایران معاصر پروژه مسکن مهر نامیده شد. در اجرای این طرح برای نخستین‎‌‎بار تولید مسکن بر تقاضای آن پیشی گرفت و اجرای این برنامه در سراسر کشور عملیاتی شد. گزارش‎‌‎های اقتصادی بانک مرکزی حاکی از آن است که طی سال‎‌‎های 1384تا 1388مبلغی معادل بیش از 50درصد اسکناس‎‌‎های چاپ‌شده ایران به اجرای این طرح اختصاص یافت و در همین زمان قیمت مسکن در سراسر کشور حدود 5برابر شد. به‎‌‎عبارت دیگر سهم عظیمی از درآمد کل کشور برای خانه‎‌‎دارکردن بخش کوچک‎‌‎تری از افراد جامعه اختصاص یافت و همزمان تأثیر این اقدام در اقتصاد کلان کشور باعث کاهش شدید تولید ناخالص ملی و همچنین کاهش ضریب جینی به‎‌‎عنوان نشانگر میزان فاصله درآمد طبقات اجتماعی شد.
نادیده گرفتن یا غربال‎‌‎کردن اطلاعات ناموافق با دیدگاه‎‌‎های شخصی خودمان یقینا یک راه مقاومت در برابر دانش عمومی و استدلال‎‌‎های امتحان پس داده، رایج و به‎‌‎طور نسبی کارآمد است. نتایج تحقیقات متعددی در حوزه روانشناسی فردی و رفتار‎‌‎های اجتماعی حکایت از آن دارد که علاوه بر این دفاع منفعلانه و ناکارآمد علیه دیدگاه‎‌‎های ناهمساز با دیدگاه‎‌‎های خودمان، ما فعالانه و نامستند علیه دیدگاه‎‌‎های خودمان نیز استدلال‎‌‎پردازی می‎‌‎کنیم تا یافته‎‌‎ها و دیدگاه‎‌‎های خودمان را به هر شکل ممکن مستدل نشان دهیم.
بی توجهی به واقعیت‎‌‎های اجتماعی و ظرفیت‎‌‎های اقتصادی، نگاه ساده‌انگارانه و حتی گاهی فرصت‎‌‎طلبانه به نیازهای طبقات فرودست جامعه، نادیده گرفتن مناسبات و قواعد پذیرفته شده اقتصادی و پولی، بی‎‌‎توجهی به دلایل واقعی حاشیه‎‌‎نشینی و فقر و برداشت‎‌‎های مخدوش و نارسیستیک از توانایی‎‌‎های شخصی و قواعد شناختی و فکری ازجمله دلایلی بودند که فربه‎‌‎ترین ثروت تاریخی این دوران کشور را با توسل به توهمات غیرعقلانی به معضلی بزرگ برای اقتصاد ایرانیان تبدیل کرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید