• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
شنبه 4 بهمن 1399
کد مطلب : 122468
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Nkn5K
+
-

نفر اول با ذهنیت نفر دوم

ستاره‌های بزرگی که در سرمربیگری به توفیقی دست نیافتند

سرمربی بودن وجهه خوبی دارد، اما بیشتر ستاره‌های فوتبال پس از بازنشستگی دنبالش نمی‌روند، چون هزینه‌اش خرج اعتبار یک عمر است. در سال‌های اخیر برخی ستاره‌ها سرمربیگری را آزمایش کرده‌اند، اما بخشی از اعتباری را که سال‌ها با بازی به‌دست آورده بودند، از دست دادند. نمونه‌اش روی کین که پس از پایان فوتبالش با آن اخلاقش هدایت تیم ساندرلند را به‌عهده گرفت، اما وقتی اخراج شد بازیکنان «گربه‌های سیاه» نفس راحتی کشیدند و خدا را شکر کردند. در ایپسویچ هم کاری کرد تا دوره سرمربیگری‌اش به‌کلی تعطیل شود. او حالا در برنامه‌های ورزشی تلویزیونی کارشناسی می‌کند و به بازیکنان فحش می‌دهد!

گری نویل هم لنگه روی کین بود، اما نمونه خوش‌اخلاقش. مدافع راست تیم طلایی منچستریونایتد هم فرصت‌هایی برای سرمربیگری پیدا کرد تا بفهمد برای این کار ساخته نشده است. او در والنسیا آخرین کوپن سرمربیگری‌اش را هم خرج کرد و سپس به کارشناسی تلویزیون روی آورد.

فلیپو اینتزاگی که اینتزاگی اصلی بود هرگز نتوانست نسبت به برادرش -سیمونه اینتزاگی- که در لاتزیو به یک مربی درجه یک تبدیل شد، به موفقیت دست یابد. او از تیم‌های پایه میلان سرمربیگری را آغاز کرد و به تیم اصلی رسید و یک فصل هم دوام نیاورد. پیپو متوجه شد که باید از نو شروع کند، پس به تیم‌های ونتزیا، بلونیا و بنونتو رفت.

تیری آنری هم از آن اسطوره‌های فوتبال بود که با دستیاری راحت‌تر کنار می‌آیند. او در مقطعی گزینه هدایت آرسنال هم بود تا اینکه توانست در تیم موناکو شغل سرمربیگری برای خودش دست‌وپا کند که در این تیم و مونترئال نشان داد همان دستیاری در تیم ملی بلژیک و زیرنظر روبرتو مارتینس برایش بهتر است.

شغل مدیر ورزشی برای افرادی که پیش‌تر بازیکن بزرگی بودند، در دسترس‌تر و ساده‌تر است. حتی برخی ستاره‌ها که سابقه سرمربیگری را هم دارند، پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که پست مدیر ورزشی دوام و قوام بیشتری نسبت به سرمربیگری دارد. آنها در این پست نفر اول تیم نیستند، اما سرمربی و حتی بازیکنان را هم خودشان انتخاب می‌کنند بدون آنکه با مخاطرات شغل سرمربی دست‌وپنجه نرم کنند.

ماتیاس زامر (سامر) که در سال۱۹۹۷ توپ طلای فوتبال اروپا را هم به‌عنوان بازیکن برد، سرمربی ناموفقی نبود. او 4سال در دورتموند و یک سال در اشتوتگارت سرمربی بود و با دورتموند به جوان‌ترین سرمربی تاریخ بوندس‌لیگا تبدیل شد که لیگ آلمان را فتح می‌کند. او این تیم را به فینال جام یوفا هم برد. اما مدیریت ورزشی باشگاه را شغل مناسب‌تری یافت و سرمربیگری را رها کرد. او بعدها به دورتموند خیانت کرد و با وجود رد کردن پیشنهاد اغواکننده بایرن مونیخ در دوران بازی‌اش، پست مدیریت ورزشی را در این باشگاه پذیرفت و نزد هواداران دورتموند منفور شد.

اولیور بیرهوف که مدیر تیم‌های ملی آلمان است هیچ‌گاه به سمت سرمربیگری نرفت. او حالا می‌تواند سرمربی تیم ملی را هم ابقا یا عزل کند، درحالی‌که اگر خودش سرمربی می‌شد هرگز به نیمکت تیم ملی یا باشگاه بزرگی نمی‌رسید.

رودی فولر هم از آن دست بازیکنانی بود که سرمربی شدند (تیم ملی آلمان) و بعدتر به مدیریت نقل‌مکان کردند. او هم‌اکنون مدیر بایر لورکوزن است. مدیران ورزشی مشهور دیگری هم داریم؛ لئوناردو (پاری‌سن‌ژرمن)، ادو (آرسنال)، پائولو مالدینی (میلان)، بوتراگوئنو (رئال مادرید)، اریک آبیدال (مدیر ورزشی سابق بارسلونا)، میشائیل زورک (دورتموند)، اولیور کان (بایرن‌مونیخ) و...

بکن‌باوئر، پله، پلاتینی و مارادونا جزو ده بازیکن برتر تاریخ فوتبالند اما هیچ‌کدام سرمربی بزرگی نشدند. البته قیصر فوتبال آلمان -بکن‌باوئر- دوره کوتاهی پست سرمربی تیم ملی آلمان را داشت و بدون مدرک مربیگری موفق شد این تیم را قهرمان جهان کند، اما شغل‌های بعدی او سرمربیگری نبود و تا ریاست افتخاری بایرن‌مونیخ محدود می‌شد.

پله که به ادعای خودش نزدیک به ۱۲۰۰گل در دوران فوتبالش به ثمر رسانده، به مربیگری فکر نکرد. تنها شغل ورزشی بعد از پایان فوتبالش این بود که در دوران ریاست‌جمهوری کاردوسو به‌مدت دوسال و نیم وزیر ورزش برزیل بود.

مارادونا خیلی دوست داشت مثل دوران فوتبالش سرمربی بزرگی باشد، اما نبود. او تیم پرستاره آرژانتین را در جام‌جهانی۲۰۱۰ به باد فنا داد. برخی باشگاه‌های کوچک برای اسم درکردن سراغ او می‌رفتند، اما پس از مدتی عذرش را می‌خواستند. او حتی در الوصل هم مربیگری کرد و این اواخر پیش از پیوستن به تیم خیمناستیا در کشورش در لیگ دسته دوم مکزیک هم مربیگری کرد.

میشل پلاتینی نزدیک بود مثل بکن‌باوئر بدون گذراندن دوره‌های مربیگری به موفقیت برسد اما تیم ملی فرانسه با او در جام ملت‌های اروپا در سال۱۹۹۲ به جایی نرسید. پلاتینی بعدتر رئیس یوفا شد و سپس به‌دلیل رشوه و فساد مالی از این سمت هم برکنار شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید