دو تیم ملی در یک جام جام جهانی
تیم ملی دوپاره ایران در مرحله گروهی جام جهانی2006 حذف شد
جواد نصرتی
تیم ملی خیلی آسان به جام جهانی 2006در آلمان صعود کرد و به همان آسانی و بسیار تلخ حذف شد. شاگردان برانکو ایووانکوویچ، فرصت بینظیری برای تاریخسازی داشتند و میتوانستند با تمرکز بالا برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران به دور دوم بازیهای جام جهانی صعود کنند اما اختلافات عمیق داخلی که حتی میتوان آن را خصومت خواند و ناآمادگی تیم و برخی بازیکنان کلیدی آنها را ناکام گذاشت. ایران در مرحله گروهی، با پرتغال، مکزیک و آنگولا همگروه بود؛ تساوی با آنگولا بهترین نتیجه ایران بود و مکزیک، پرتغال و باندبازی، خودشان را به تیم ملی تحمیل کردند.
در کنار همه اینها، مصدومیت و ناآمادگی بازیکنانی مانند علی کریمی، فریدون زندی، یحیی گلمحمدی و مشکلات باشگاهی برای مهدی مهدویکیا هم ضربه بزرگی به شانسهای تیم ملی زد. تیم ملی، بازیکنان را برای مدت محدودی پیش از جام در اختیار داشت، بازیهای تدارکاتی مناسبی نداشت و بدنها آماده نبود.
این بازیها، با شکست 3بر یک برابر مکزیک شروع شد؛ این بازی بهمعنای واقعی کلمه دو نیمه متفاوت داشت. ایران شروعی بسیار امیدوارکننده داشت و با تساوی یک – یک به رختکن رفت. اما در نیمه دوم، 2 گل بد خورد و در نهایت 3بر یک شکست خورد. اختلافهای داخلی بعد از این بازی اوج گرفت؛ یک سو، بازیکنانی مانند مهدویکیا، کریمی و نکونام قرار داشتند و در سوی دیگر، دایی و نزدیکانش. دسته اول معتقد بودند دایی، زحمات تمام تیم را در نوک حمله از بین میبرد و سالها با او زاویه داشتند. این اختلافها از جام ملتهای لبنان بهصورتی کاملا جدی شروع شده بود. دایی هم معتقد بود باند رقیب است که با او همکاری نمیکند. کاپیتان تیم ملی در این بازیها بعدها گفته بود که «بازیکنان، در چشم من نگاه میکردند و پاس نمیدادند». برانکو سرمربی تیم هم حامی تمام قد دایی بود. با این حال، فشارها از درون تیم و از سوی مطبوعات و هواداران چنان بالا گرفت که گفته میشود خود دایی به برانکو گفته بود نمیخواهد برابر پرتغال به میدان برود. پیش از بازی اعلام شد که دایی مصدوم است و تیم ملی، برای نخستین بار بعد از سالها در حالی روی چمن سبز قدم گذاشت که علی دایی را در اختیار نداشت. ایران در نیمه اول برابر پرتغال خوب بازی کرد اما تیمی که رونالدو، دکو و فیگو داشت، با هر محاسبهای شانس بیشتری برای برد داشت و در نهایت هم 2بر صفر ایران را با گلهای دکو و رونالدو (از روی نقطه پنالتی) شکست داد. تعویض کریمی در نیمه دوم این بازی و واکنش کریمی به آن، بعد از جام بهعنوان یکی از جنجالیترین صحنههای جام ثبت شد. کریمی که در این بازیها بهخاطر مصدومیت عملکرد همیشگیاش را نداشت، بعد از تعویض در کنار برانکو با لگد به ساک پزشکی کنار نیمکت زد. بعدها کریمی از این کار بهعنوان یکی از اشتباهات زندگی ورزشی خود یاد کرد. برانکو هم بعدها گفت که کریمی را درک میکند چون بهخاطر مصدومیت نتوانسته بود پتانسیل واقعی خود را نشان بدهد و به همینخاطر عصبانی بود. همه امیدهای ایران در همین دو بازی دفن شد. بسیاری چنان به این تیم امیدوار بودند که فکر میکردند ایران به هر حال آنگولا را میبرد پس اگر از مکزیک امتیاز بگیرد، شانس صعود هم خواهد داشت. در بازی آخر، ما حتی از برد آنگولاهم عاجز بودیم و پرونده تیم ملی، با تنها یک امتیاز از تساوی یک – یک با آنگولا به پایان رسید. این بازی همچنین پایانی بر دوران حضور علی دایی در تیم ملی بود. برانکو هم بعد از بازی با آنگولا، همانطور که همه میدانستند دیگر به ایران برنگشت و کارش با تیم ملی به پایان رسید. او پایان تلخی در تیم ملی داشت و در همان جام جهانی، برخی بازیکنان به او بیمحلی میکردند. جدایی برانکو از تیم همچنین پایان دورانی بود که ایران دستاوردهای درخشانی را به راحتی کسب میکرد؛ ایران در دوران برانکو با ناداوری قهرمانی جام ملتها را از دست داد، به رنکینگ15فیفا رسید که همچنان دستنیافتنی بهنظر میرسد و بدون دغدغه و در کمال خونسردی به جام جهانی صعود کرد.