• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 1 بهمن 1399
کد مطلب : 122266
+
-

خط قرمز/ مسعود کیمیایی 1361

بستن جایی که زخم نیست

بستن جایی که زخم نیست

سیامک سعیدی_روزنامه نگار

 اقتباسی کیمیایی‌وار از «شب سمور» بهرام بیضایی، با وفاداری به خط اصلی داستان و ایجاد تغییراتی که مهم‌ترینش پررنگ کردن نقش مأمور امنیتی فیلم است. در فیلمنامه شب سمور، لاله، کاراکتر محوری فیلم است. در واقع شب سمور مثل اغلب آثار بیضایی اثری زن محور است. درحالی‌که در «خط قرمز» این سعید امانی است که در محور ماجرا قرار دارد. تغییرات گسترده کیمیایی در فیلمنامه بیضایی، شامل دیالوگ‌ها هم می‌شود. گفت‌وگونویسی خط قرمز، کنایی و دوپهلوست. درست مثل خود فیلم که از صراحت و سرراستی قیصر و گوزن‌ها فاصله دارد.
 دهه 60 سینمای ایران پر بود از فیلم‌هایی که در آنها ساواکی‌ها با چهره‌هایی که خباثت از آنها می‌بارید، دنبال دستگیری انقلابیون بودند. خط قرمز مسعود کیمیایی هم می‌توانست یکی از این فیلم‌ها باشد که نیست. در خط قرمز فیلمساز کوشیده تا برای شخصیت محوری‌اش هویت و شناسنامه تعریف کند. خلاف اغلب ساواکی‌های سینمای ایران، امانی پلید و بی‌رحم به دنیا نیامده، زندگی و زیستی داشته که کارش را به اینجا کشانده است. این را فیلمساز با روایت گذشته به‌صورت گفتاری (تک‌گویی‌های امانی) یا تصویری(فیلم‌هایی که امانی در خانه پخش‌شان می‌کند) به انجام می‌رساند. نکته دیگر گفت‌وگوهای پینگ‌پنگی امانی با زندانی و لاله همسرش است؛ گفت‌وگوهایی که اتفاقا در آنها خلاف بیشتر آثار پس از انقلاب کیمیایی، آدم‌ها جای اینکه مدام حرف خودشان را بزنند، جواب طرف مقابلشان را می‌دهند. گفت‌وگوهایی که به‌خصوص از طرف انقلابیون (لاله و برادرش) قدری شعاری است ولی دیالکتیک مکالمه در آن رعایت شده است. فیلم خط قرمز، ماجرایی عاشقانه هم هست. لاله دختر مرفهی که خوب درس خوانده و حالا پرستار شده و سال۵۷ با مردی برخاسته از خانواده‌ای فقیر که از نوجوانی عاشقش بوده ازدواج می‌کند. دختر انقلابی پولدار است و ساواکی از خانواده‌ای فقیر می‌آید. سعید امانی در لابه‌لای گفته‌هایش پیش‌بینی‌هایی می‌کند و حرف‌هایی می‌زند که شاید برای ابتدای دهه60، کمی بی‌ربط و تند به‌نظر می‌رسید. فیلم کیمیایی بیشتر از اینکه درباره دعوای ساواک و انقلابیون باشد؛ درباره قدرت است، به واقع در نقد قدرت.
 خط قرمز با شکار گوزن‌ها شروع می‌شود و در ادامه با قرار دادن سر گوزن روی اتومبیل امانی و برش این صحنه‌ها با تصاویر شلوغی‌های خیابان‌ها در دوران انقلاب، تقابلی نمادین را به تصویر می‌کشد؛ تقابل شکارچیان گوزن‌ها با مردم انقلابی. ترکیب نماهای خط قرمز با تصاویر مستند روزهای انقلاب هنرمندانه و با مفهوم است. این فیلمی است که مثل آثار همدوره‌اش شعارهای کلیشه‌ای نمی‌دهد یا کمتر می‌دهد و تصویر پر سایه روشنش از شخصیت مأمور امنیتی، خلاف عادت زمانه‌اش بود. خط قرمز به‌عنوان شروع فعالیت فیلمسازی کیمیایی در سال‌های بعد از انقلاب، دستاوردی جز دردسر برایش نداشت ولی دقیقا همان فیلمی است که از او ساختش انتظار می‌رفت. فیلم در گذر زمان به‌عنوان یکی از معدود آثار قابل تامل سینمای سیاسی ایران، جایگاهی به‌مراتب مرتفع‌تر از نخستین نمایش‌اش در نخستین دوره جشنواره فجر یافته است.

* تیتر مطلب برگرفته از دیالوگ‌های سعید امانی در خط قرمز است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید