احمدینژاد شهردار شد
اکثریت اعضای شورای شهر تهران به یک گزینه ناشناخته رأی دادند
محمد سرابی
شورای شهر دوم تهران، 2ماه بعد از شروع کار و در 13 اردیبهشت 82 محمود احمدینژاد را شهردار کرد. او با 12رأی موافق، یک رأی مخالف و 2رأی ممتنع انتخاب شد. احمدینژاد در جلسه شورای شهر گفت: «در مدیریت تهران تصمیمات لحظهای و غیرعلمی نهادینه شده است و در مجموعه فعالیتهای شهرداری نظارت جامع و مؤثری وجود ندارد. مدیریت شهرداری نباید با کار سیاسی و حزبی مخلوط شود، قانونمداری و عدالت باید اصل و محور باشد». عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اعلام کرد که شهردار از این پس در جلسات هیأت دولت حضور نخواهد داشت و وزارت کشور برای تأیید حکم شهردارشدن احمدینژاد مدتی تأخیر کرد ولی شورا اعلام کرد که نظر خود را عوض نمیکند و گزینه دیگری برای این پست ندارد.
رسیدن اصولگرایان به شهرداری تهران نتیجه فرایندی طولانی بود که در شورای اول اتفاق افتاد. شورای شهری که اصلاحطلبان آن را تاسیس و افتتاح کردند، بعد از 4سال تماما تبدیل به حاشیه شده بود و درگیریهای آن از هیچ روال سیاسی پیروی نمیکرد. اصلاحطلبان با یکدیگر اختلافات شدیدی داشتند و جلسات را به تعطیلی میکشاندند. اوج این تعارضها در انتخاب شهردار بود. شهرداری تهران در فاصله بین برکناری کرباسچی و انتخاب احمدینژاد شاهد ریاست 4نفر بود. مرتضی الویری 2سال شهردار، محمد حقانی یک سال سرپرست، محمدحسن ملکمدنی یک سال شهردار و محمدحسین مقیمی چندماه سرپرست شهرداری بودند. این بیثباتی و اشخاصی که در شورای شهر نمیتوانستند به یک نتیجه مشخص برسند، زمینه را برای خروج همیشگی چهرههای شاخص «دوم خردادی» مانند محمد عطریانفر و ابراهیم اصغرزاده، از شورا فراهم کرد. اول خرداد82 جلسه معارفه احمدینژاد برگزار شد و کار خود را بهعنوان شهردار تهران شروع کرد. شورای شهر بعد از انتخاب شهردار به وضع قوانین شهری پرداخت و در ابتدای خرداد اعلام کرد که طبق مصوبه شورایعالی شهرسازی و معماری در شهر تهران دیگر اجازه ساخت بنای بیشتر از 3طبقه را نمیدهد. با تصمیم شورای شهر، تهران به 4پهنه تقسیم شد. بهگفته رئیس شورا، مهدی چمران، پهنه اول از دامنه البرز تا بزرگراه همت بود که در آن تنها کسانی میتوانستند تراکم مازاد بخرند که زمین آنها 300متری و معبر مجاور آن 12متری باشد. در این صورت مالکان میتوانند تا 180درصد (3طبقه) بنا احداث کنند. بین بزرگراه همت و خیابان انقلاب پهنه دوم بود که برای ساخت 3طبقه بنا باید زمین 250متری در کنار معبر 10متری پیدا میشد. از انقلاب تا شوش، به زمینهای 200متری در کوچههای 8متری پروانه 3طبقه داده میشد. از شوش به پایین هم به زمینهای حداقل 150متری در کنار کوچه 6متری تراکم 3 طبقه داده میشد. برای ساختن بناهای بلندمرتبه باید زمینها بیشتر از هزار متر میبودند و تعداد طبقات با فرمولهای خاص تعیین میشد. در سالهای بعد این تقسیمبندی به نتیجه نرسید و ساختمانهای گوناگون چندین طبقه با مجوز یا بدون مجوز ساخته شدند.