چه حالی میکند درویش چشمان سحر خیزت
تو مولانای ما خواهی شد و ما شمس تبریزت
چه منعی دارد این افسانه در بازار دلجویان
چه افسوسی برانگیزد لبان مست پرهیزت
چه دفهایی که میآشوبی از تکرار دستانت
چه ساغرها که سرشارند از گلبانگ لبریزت
غزل با ماست، با آیات منثور خراسانی
فدای سورههای نثر ما شطح غزل خیزت
اگر نیلوفری از نغمههای بیلبت میرُست
چهها میشد! چهها؟ وقف کرامات دل انگیزت...
محمد رمضانی فرخانی
موسیقی کلمات
چه دفهایی که میآشوبی
در همینه زمینه :