ابزارهای دیجیتال ناتوان در نجات روزنامه ها
زمان خوانش مجموع نسخههای چاپی و آنلاین روزنامههای انگلیسی ۴۰درصد کاهش یافته است
نویسندگان: نیل ترمن و ریچارد فلچر؛مترجم: سعید اردکان زاده یزدی|مخاطبان، مایه حیات صنعت رسانه هستند. آنها مستقیما با پرداخت پول بابت محتوا و به طور غیرمستقیم با فروختهشدن جلبتوجهشان به آگهیدهندگان، باعث کسب درآمد میشوند. برای رسانههای عمومی یا رسانههایی که در امور نیکوکارانه فعالند نیز داشتن مخاطب مناسب، توجیهی برای گرفتن یارانه است. البته هرگز نمیتوان وجود مخاطبان را بدیهی فرض کرد؛ آنها مستعد این هستند که توجهشان به چیزهای جدید جلب شود. انتخاب پلتفرمهای رسانهای تازه از جانب مخاطبان میتواند استفاده از پلتفرمهایی را که هماکنون در بازار هستند کاهش دهد؛ مثل کاری که انتخاب تلویزیون با رادیو کرد؛ یا حتی میتواند پلتفرمهای قدیمی را منسوخ کند؛ مثل آنچه با انتخاب دیویدی برای نوارهای ویاچاس رخ داد. عوضشدن ترجیح محتوای سبکهای خاص در طول زمان آشکار میشود و دلیلش ترکیبی از جنبوجوشهای اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، سیاسی و فناورانه است. تغییر در رفتار مخاطبان میتواند تأثیر عمیقی بر مؤسسات رسانهای و همه پدیدههایی بگذارد که پیرامون رسانهها هستند.
پلتفرمهای رسانهای و محتوایی که حاملش هستند، وابستگیهای متقابل شدیدی نسبت به هم دارند؛ برای مثال، پیشرفت در فناوری تولید، به یک رسانه اجازه میدهد که نوع خاصی از محتوا ـ مثلا تصاویر ناطق ـ را خلق کند و سپس شاید این محتوا با سلیقه مصرفکنندگان جور درآید. فناوریهای توزیع و مصرف نیز تأثیرگذارند؛ برای نمونه، انتخاب گسترده رادیووتلویزیون در خانهها موجب ایجاد شکلهای جدیدی از محتوا مثل سریالهای آبکی شد. روزنامهها نیز مانند سریالهای آبکی یک شکل از رسانه هستند بهصورت ترکیبی از محتوا و پلتفرم توزیع که در مورد روزنامه، این پلتفرم توزیع اساسا شامل چاپ و البته حالا نسخههای دیجیتال میشود. باز هم مثل سریالهای آبکی، تغییراتی که در رفتار مخاطبان پیش آمده روی روزنامهها تأثیر منفی گذاشته و تیراژ نسخههای چاپی آنها افت کرده است؛ چراکه مصرفکنندگان توجه محدود خود را بیشتر صرف دیگر رسانهها مثل تلویزیون و اینترنت کردهاند. مشکلات مالیای که روزنامهها با آن مواجهند، بیشتر از سریالهای آبکی یا برندها و یا فناوریهای خاص رسانهای نگرانکننده است. روزنامهها منبع مهم اطلاعاتی هستند که شهروندان برای موضعگیریهای روزمره و انجام مسئولیتهای دمکراتیک خود به آن متکیاند. روزنامهها در مورد کسانی که در راس قدرت هستند مجموعه مهمی از کنترلها و موازنهبرقرارکردنها را نیز اعمال میکنند. آیا این کارکردهای دمکراتیک، بر عهده درگاههای رسانهای که سوای روزنامهها توجهات را جلب کردهاند گذاشته شده است؟ نه تماما؛ برای مثال، پلتفرمهای آنلاین طبقهبندی آگهی مثل «کریگلیست» و «ایبِی»، بسیاری از درآمدهای آگهیها را که قبلا روزنامهها از آن بهرهمند بودند از بین بردهاند اما آنها قادر نیستند یا نیازی ندارند و یا احساس وظیفه نمیکنند به آگهیهایی که حاملش هستند اخبار و اطلاعاتی وارد کنند که آشکارا کارکرد دمکراتیک دارند؛ به همین دلیل، فهم پویاییهایی که باعث تغییر در مصرف و مخاطبان روزنامهها میشود مهم است.
۴۰درصد سقوط در خواندهشدن سن، یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده مصرف روزنامههاست. برخی از محققان نتیجه گرفتهاند گروهی از مردم که با هم بزرگ شدهاند و تحتتأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشابه بودهاند، جماعتی از همقطاران را تشکیل میدهند که نسبت به خواندن روزنامه، رفتار مشابهی دارند؛ برای مثال، نیمی از آمار کاهش خواندن روزنامه در ایالات متحده و نیمی از این کاهش در آلمان غربی، به همین دلیل بوده است؛ چراکه جماعت جوانتر که خیلی مرتب روزنامه نمیخوانند جایگزین جماعت مسنتری شدهاند که مرتب روزنامه میخوانند. دادههای روز دیجیتال آفکام که یک تحقیق برای مصرف رسانهها در بریتانیا طی یک هفته آماری نمونه است، نشان میدهد که گروه سنی 55سال به بالا تقریبا 2برابر افراد 16تا 34ساله در استفاده از روزنامههای چاپی یا دیجیتال سهم دارند. از نظر زمان در معرض روزنامه قرارگرفتن نیز این افراد 150درصد بیش از افراد 16تا 34ساله روزنامه چاپی یا دیجیتال میخوانند. نظرسنجی دیگری که در سال2015 توسط آفکام انجام شد نشان میدهد که مصرف مرتب روزنامه به شکل چاپی، اینترنتی یا اپلیکیشن به وسیله افراد مسنتر، بیشتر است؛ با این حال، تفاوت سنی در مصرف نسخه دیجیتال به اندازه مصرف نسخه چاپی بین خوانندگان، چشمگیر نیست. همچنین دادههای این نظرسنجی نشان میدهد که برخی برندها مثل «سان»، «مترو»، «استاندارد» و «گاردین» بهدلیل توانایی توزیع نسخه چاپی بالاتر، بیشتر در معرض خواندهشدن به وسیله جوانان هستند. بهدلیل اینکه در دهههای گذشته بسیاری از روزنامهها دارای نسخه دیجیتال هم بودهاند، میتوان این فرض را پیش کشید که جماعت جوانتر که کمتر به کاغذ و چاپ عادت دارد، از طریق پلتفرمهای دیجیتال میتواند همچنان به برندهای روزنامهها دسترسی داشته باشد؛ بنابراین باید تحقیق کرد که آیا با تغییر جمعیتی که در مصرف روزنامهها ایجاد شده است فناوری دیجیتال توانسته خوانندگان روزنامهها را دوباره جوان کند یا نه. نیل ترمن و ریچارد فلچر تحقیقی را با همین پرسش درباره جمعیتشناسی روزنامههای بریتانیا انجام دادهاند. یافتههای آنها میتواند به یافتههای بسیاری از کشورهای جهان شبیه باشد. آنها 7روزنامه سراسری در بریتانیا و یک روزنامه در لندن را در کل سال2000 و کل سال2016 از نظر خواندهشدن نسخ چاپی و آنلاین در میان 3دسته افراد (18تا 34ساله، 35تا 54ساله و بالای 55سال) و نیز از لحاظ مدتزمان خواندهشدن، مقایسه کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که در سال2016 زمان خواندهشدن 8روزنامه انگلیسی ـ چه بهصورت چاپی و چه به شکل دیجیتال ـ نسبت به سال2000 به اندازه 40درصد کاهش یافته است اما افت میزان توجه به روزنامهها در دستههای سنی مختلف، متفاوت بوده است؛ در میان افراد 55ساله و بالاتر، افت میزان زمان خواندهشدن نسخه چاپی یا دیجیتال روزنامهها تنها 14درصد بوده اما بین جوانان و میانسالان، این افت بهترتیب، 64 و 57درصد بوده است. از سوی دیگر، محاسبات نشان میدهد که در سال2000 سهم مسنها در کل مخاطبانی که روزنامه میخواندهاند 43درصد بوده، سهم میانسالان 34درصد و سهم جوانان 23درصد اما در سال2016 این سهمها بهترتیب به 62، 24 و 16درصد رسیده است؛ یعنی سهم مسنها، بیشتر و سهم جوانان، کمتر شده است.
موفقیت روزنامههای باکیفیت بررسی تغییر میزان توجه به هریک از روزنامههایی که مورد پژوهش قرار گرفتهاند، نشان میدهد که میزان خواندهشدن روزنامههای گاردین و استاندارد که کیفیت حرفهای بالایی دارند، بین سالهای2000 تا 2016 بهترتیب 19و 17درصد افزایش یافته، در صورتی که خواندهشدن روزنامههای عامهپسند و تابلویید «میرور» و سان، بهشدت سقوط کرده (64 و 58درصد) و سقوط روزنامه «استار» هم کمی کمتر بوده است. با این حال، روزنامههای باکیفیتی مثل «تلگراف» و «تایمز» هم شاهد افت در زمان خواندهشدن بودهاند. از نظر ترکیب سنی، در سال2016 سهم افراد 55ساله و بالاتر در میان خوانندگان همه روزنامهها بیشتر بوده اما روزنامه گاردین بهدلیل تحریریه آزادیخواه و روزنامههای سان و استار به دلیل استفاده از نرمخبر، توانستهاند توجه جوانان زیر 35سال را بیشتر از دیگر روزنامهها جلب کنند. در سال2016 روزنامههای تلگراف، میرور، «میل» و تایمز بهشدت به خوانندگان مسن خود متکی بودهاند و سهم خوانندگان 55ساله و بالاتر آنها بهترتیب 80، 71و 68درصد بوده است. با ارزیابی میزان خواندهشدن روزنامههای انگلیسی در نسخههای چاپی یا دیجیتال، اینطور مشاهده میشود که نسخههای چاپی در همه 8روزنامه مورد بررسی، با فاصله زیاد، بیشتر از نسخههای دیجیتال خواندهشدهاند. این امر نشان میدهد که نسخههای دیجیتال هنوز نتوانستهاند جای نسخههای چاپی روزنامهها را بگیرند. با این حال، تفاوتهایی هم وجود داشته است؛ روزنامههایی مثل گاردین و میل سهم نسبتا بالایی در خواندهشدن به شکل دیجیتال دارند اما سهم خواندهشدن دیجیتال در روزنامههایی مثل استاندارد و «تایم» پایین است. در بیشتر روزنامهها، سهم جوانترها و میانسالان در جلبتوجه مخاطبان نسخههای آنلاین بیشتر از نسخههای چاپی است اما باید در نظر داشت که به طور مطلق، در همه روزنامههای انگلیسی، جوانها در زمانی بسیار بیشتر از شیوههای دیجیتال، از طریق نسخههای چاپی، روزنامه خواندهاند.
مصرف متفاوت دیجیتال با اینکه استفاده از شیوه توزیع آنلاین، هزینههای مصرف محتوا را برای مخاطبان پایین آورده (چه از نظر مالی و چه از لحاظ راحتی و سرعت دسترسی) طی 16سال گذشته، روزنامههای برند انگلیسی شاهد سقوط چشمگیری در میزان زمان خواندهشدن توسط مخاطبان بودهاند. چه چیزی میتواند این افت شدید را توضیح بدهد؟ 2عامل را میتوان برای افت شدید تعداد خوانندگان روزنامهها در نظر گرفت. نخستین مسئله این است که طی این دوره زمانی، تعداد گزینههای رسانهای بهوفور افزایش یافته است. روزنامهها در محیطی حضور دارند که خوانندگان بالقوه آنها جایگزینهای رسانهای زیادی دارند. با درنظرگرفتن اینکه کل زمانی که مخاطبان میتوانند صرف رسانهها کنند تغییر زیادی نکرده است، افزایش انتخابها میتواند کل زمانی را که صرف یک شکل خاص رسانهای و نیز یک برند رسانهای میشود کاهش دهد. عامل دوم، تفاوت در شیوههایی است که اخبار بهصورت چاپی و آنلاین مصرف میشوند. مطالعات نشان میدهد که وبسایتهای روزنامهها باعث شدهاند مقبولیت نسخههای چاپی آنها در ذائقه رسانهای مردم کاهش یابد. این اتفاق به این معنیاست که کاهش دسترسی چاپی به روزنامهها با افزایش دسترسی آنلاین به آنها جبران شود. با این حال، ما نباید انتظار داشته باشیم که میزان توجه به روزنامهها به همان اندازه سابق باقی بماند؛ چون توزیع دیجیتال محتوای روزنامهها شکلهایی از مصرف اخبار را میسر میسازند (مثل توکزدن به انواع مطالب یا مرور سریع مطالب) که زمان کمتری میگیرند. در نتیجه، میانگین میزان زمان صرفشده برای مصرف روزنامه به صورت چاپی، بسیار بیشتر از میانگین زمان مصرفی برای خواندن آنلاین روزنامه است. بنابراین از نظر زمانی، میزان خوانش روزنامهها طی این سالها کاهش پیدا کرده است. منبع: ژورنالیسم استادیز