لیلی خرسند_روزنامه نگار
دوست داری چشمهایت را ببندی و روزگاران گذشتهاش را تصور کنی، سنگفرشهایش، سینماها و سالنها تئاترش را، کافههایش و آدمهایش را. آدمهایی که یا فکر میساختند یا با ارزشترین صحنههای فیلمهای فارسی زبان را. لالهزار جایی برای قدمزدن بود، برای لذتبردن و خاطرهساختن، اما حالا چیزی نیست که خاطرههای گذشته را به یاد بیاورند. تا بخواهی مکثی کنی تا شاید روزنهای برای بازگشت به گذشته پیدا کنی، باد موتوری تو را بهخودت میآورد. از طرح بازآفرینی لالهزار میگویند؛ طرحی که میخواهد لالهزار را لالهزار کند. میگویند قرار است خیابان به گذشتهاش برگردد و در این بازگشت شاید خیلیها را حذف کند. و این حذف نگرانکننده است. کسی کار و کسبش را برای زنده شدن خاطرات از دست میدهد؟ علیمحمد سعادتی، شهردار منطقه12، این نگرانیها را بیمورد میداند.
درباره بازآفرینی لالهزار که صحبت میشود، همه از وضعیت کسبه این خیابان میپرسند. قرار است کسبه لالهزار به جای دیگری منتقل شوند؟
بازآفرینی یک محدوده شهری را منهای مردم و منهای ساکنانش، مدل ناموفق میبینیم. موضوع فقط بازآفرینی جسم و کالبد خیابان نیست، در حرکتی که اسم خودش را بازآفرینی میگذارد، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری درست وقتی اتفاق میافتد که مردم، ساکنان، بهرهبرداران و ذینفعان آن محدوده از شهر بتوانند آن حرکات را اقدامات مثبتی در زندگی، کسبوکار و شرایط مختلفی که در روز با آن سروکار دارند، قلمداد کنند. من هم شنیدهام که بعضی از صاحبنظران و یا دوستانی که با این موضوع در ارتباط هستند، میگویند کسبه باید از این خیابان خارج شوند، ولی قرار نیست این اتفاق بیفتد.
تصور عمومی هم این است که کسبه، لالهزار را ترک میکنند.
من خیابان لالهزار را بدون کسبهاش تصور نمیکنم. فکر هم نمیکنم که هیچکس دیگری به اندازه کسانی که سالیان سال در این خیابان کسبوکار کردهاند و حضور داشتهاند، به این خیابان علاقه داشته باشد و علاقهمند باشد که این خیابان به فضای مناسبتری بدل شود. اصنافی هم که در این خیابان حضور دارند به نسبت عرصه اقتصادی، کسبوکار موفقی دارند و ما خارجکردن آنها را از این محدوده بهصرفه و صلاح نمیدانیم.
مطمئن باشیم که قرار نیست هیچ اتفاقی برای آنها بیفتد؟
میتوانیم برنامهریزی کنیم و بعضی از فعالیتهایی که قابل مدیریتکردن هستند، بمانند. برای فعالیتهایی هم که این امکان برایشان وجود دارد جای دیگری با شرایط بهتری برای کسبوکارشان فراهم کنند، با همکاری خود کسبه و صنف به جای دیگری منتقل شوند. ما هم از این کار در شهرداری استقبال میکنیم. برای مثال بخشی از املاک اینجا هستند که انبار و مراکز دپوی کالا هستند، اگر خود صنف این علاقهمندی را نشان دهد که این انبارها میتوانند به جای دیگری منتقل شوند، ما استقبال میکنیم. اجناس با وجود محدودیت طرح ترافیک و محدودیت انتقال بار یکبار وارد محدوده مرکزی تهران و یکبار هم برای فروش خارج میشود. چه بسا راههای راحتتری برای رساندن اجناس بهدست مصرفکننده باشد. این اجناس در انبارهای ایمن هم نگهداری نمیشوند و هر از گاهی حوادث ناگواری پیش میآید.
شاید بهخاطر اینکه این انبارها به بازار فروش نزدیک هستند، استفاده میشوند و انتقال آنها کسبه را به زحمت بیندازد.
با تغییر مدل فروش کالا و توسعه تجارت الکترونیک، برای خرید خیلی از اجناس به مغازه مراجعه نمیکنیم، در فضای الکترونیک اجناس معرفی، عرضه و مبادله میشوند. خیلی قابل پیشبینی نیست که در آینده همه فضاهایی که در اختیار فروش و فضای انبار است مورد تقاضای خود کسبه باشد. هماکنون صاحبان مغازهها و املاک که در فاصله فروش و محل معرفی، فضایی را برای نمایش کالا دارند، بهتدریج انبارها را از محدوده طرح ترافیک و محدوده مرکزی تهران خارج میکنند. مشتری جنس را در مغازه میبیند و میپسندند و همان جنس از انبار مرکزی که خارج از محدوده مرکزی تهران است، بهدست مصرفکننده میرسد.
در صحبتهایی که مسئولان شهری داشتهاند تأکید کردهاند که بیشتر کسبه، بهخصوص روشناییفروشیها باید لالهزار را ترک کنند،چرا که کسب آنها در تضاد با بافت تاریخی و فرهنگی خیابان است.
مشاغلی که در لالهزار شمالی مستقرند، بیشتر روشناییفروشها هستند. اتفاقا آنها صنفی هستند که پای خانواده را برای خرید به این محدوده باز و به احیای زندگی شبانه کمک میکنند. نوع کالایشان هم طوری است که در تاریکی شب هویت بیشتری دارد. ما در رابطه با تقویت بافت فرهنگی لالهزار ساختمانهای شاخصی را داریم مثل بعضی از سینماها و تماشاخانهها و... که آنها قابل مدیریت و مرمت هستند. بافت پشتی خیابان که فضاهای متروکه و رهاشده یا انبارها هستند، ظرفیتی برای استقرار بافت فرهنگی دارند. همه اینها در کنار لذت حضور خانوادهها را بیشتر کند. وقتی پای خانوادهها به این خیابان باز شود و وضعیت پیادهروها بهتر، مجهزتر و ایمنتر شود، مشاغل خدماتی بیشتری هم به مرور ایجاد میشود؛ خدمات فروشگاهی، پذیرایی و... رونق میگیرند و میتوانند از جمعیتی که میآیند، پشتیبانی کنند. من با خارج کردن اصناف بهصورت مطلق از این محدوده مخالفم. با کمک همین اصناف، لالهزار، لالهزار میشود.
کارگاههای تولیدی چطور، آنها هم میمانند؟
این کارگاهها قابل دستهبندی هستند. یکسری تولیدات هستند که هم آلایندههای محیطزیستی دارند و هم مزاحمتهایی را برای زندگی شهروندان ایجاد میکنند. اگر ارزش اقتصادی و بهرهبرداری از ساختمانها و املاک در این خیابان افزایش پیدا کند، خود صاحبان کارگاهها ترجیح میدهند محصول خودشان را در فضای دیگری تولید و از این فضا برای کار اقتصادی بالاتر و با ارزش افزوده بیشتر استفاده کنند. بخشی از کارگاههای تولیدی که مخاطراتی برای زندگی مردم دارند، قطعا براساس قوانین از فعالیتهایشان جلوگیری میشود. آنهایی را هم که از این نظر عارضهای ندارند، فقط میتوانیم با طراحی کاروساز اقتصادی تشویقی از اینجا خارج کنیم. با زور و ضرب راه به جایی نمیبریم. بعضی از کارگاههای تولید کفش، شبها فعالیت میکنند و آسایش مردم را مختل کردهاند، این کارگاهها با این شرایط نمیتوانند به کارشان ادامه دهند. آنها با حمایتهای وزارت صمت میتوانند در شهرکهای صنعتی مستقر شوند.
این ملکها یا صاحبان خصوصی دارند یا به بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و کمیته امداد تعلق دارند. شاید انتقال ملکهایی که مالک خصوصی ندارند، راحتتر باشد.
ما در هر دو صورت، مدلهای موفقی داشتهایم، بستگی دارد که در حوزه نهادهای عمومی، تفکر مدیران حاکم و مدیران وقت به چه سمتی باشد. یک وقت میبینی در دورهای ما با سازمانهای دولتی و حاکمیتی خیلی راحتتر توافق کردهایم تا مردم و یک وقتهایی هم میبینیم که مردم همراهی بهتری داشتهاند. ما هیچ مذاکره و مسیری برای بهبود شرایط را از دستور کارمان خارج نمیکنیم.
هر متر از ملکهای تجاری لالهزار قیمت چند صد میلیونی دارند. انتقال کسبه هزینهای هم برای شهرداری دارد؟
من که با جابهجایی خیلی موافق نیستم. ولی اگر قرار باشد کسبهای کارش را از این خیابان ببرد، هزینههای انتقال کارگاهها بهعهده خودشان و صنفشان است. ما محدودیتی برای فعالیت سازگار و درست و بدون آلاینده نداریم. یا باید فعالیتها را سازگار کنند یا منتقل شوند. این انتقالها هزینهای برای شهرداری ندارد.
مسئله دیگر پارکینگ است؛ بهخصوص پارکینگ برای موتورهای صاحبان املاک.
در آن محدوده پارکینگ وجود دارد. پارکینگهایی که یا متعلق به شهرداری است و یا متعلق به بخش خصوصی. ما الان بیشتر از اینکه به ایجاد پارکینگ نیاز داشته باشیم، نیازمند مدیریت بهتر برای استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستیم. سیاست شهرداری تسهیل و ایجاد زیرساخت برای استفاده از وسایل شخصی نیست. با این حال در فاز اول طرح در لالهزار شمالی پارکینگ کریستال را برای موتورهای کسبه درنظر گرفتهایم. استفاده از پارکینک سال اول رایگان است، ولی از سالهای بعد باید هزینه حداقلی پرداخت کنند.
ممنوعیت برای پارک در خیابان وجود دارد؟
وقتی فضا در اختیار میگذاریم حتما ممنوعیت پارک را هم داریم. ولی برای پارک کوتاهمدت و پیک موتوریها، پهلوگاههایی طراحی شده است.
من خیابان لالهزار را بدون کسبهاش تصور نمیکنم. فکر هم نمیکنم که هیچکس دیگری به اندازه کسانی که سالیان سال در این خیابان کسبوکار کردهاند و حضور داشتهاند، به این خیابان علاقه داشته باشد و علاقهمند باشد که این خیابان به فضای مناسبتری بدل شود. اصنافی هم که در این خیابان حضور دارند به نسبت عرصه اقتصادی، کسبوکار موفقی دارند و ما خارجکردن آنها را از این محدوده بهصرفه و صلاح نمیدانیم
چراغهای لالهزار خاموش نمیشود
شهردار منطقه12 میگوید در طرح بازآفرینی لالهزار کارگاهها یا باید منتقل شوند و یا فعالیت سازگار با محیط داشته باشند
در همینه زمینه :