تلخترین پیروزی تاریخ
تیم ملی در دو بازی پلیآف به جام جهانی نرسید
جواد نصرتی
از مقدماتی جام جهانی2002، تلخی میبارد و حسرت؛ از آن بازیها فاجعه منامه، از دست رفتن فرصت گلزنی در دوبلین و اشکهای گلمحمدی در آزادی در تاریخ ماندگار شده است.
تیمملی که بعد از جام جهانی 98 و کسب نخستین بُرد در این رقابتها به دستان میروسلاو بلاژوویچ سپرده شده بود، شانس اول صعود از آسیا بود. با توجه به اینکه بازیها در ژاپن و کرهجنوبی برگزار میشد، از آسیا دو سهمیه مستقیم و یک سهمیه بعد از پلیآف با تیم آخر اروپا به جام صعود میکرد. ایران در آخرین مرحله مقدماتی، به تنها یک برد برابر بحرین نیاز داشت تا بالاتر از عربستان، مستقیما به جامجهانی صعود کند اما فاجعه تلخ منامه، ایران را دوباره به پلیآف فرستاد. شاگردان بلاژوویچ استرس صعود را داشتند اما بحرینیها، بدون هیچ استرسی، فقط برای عربستان بازی کردند. اگر ایران این بازی را میبرد، به جامجهانی صعود میکرد اما شکست 3 بر یک، در روزی که به یکشنبه سیاه معروف شد، ایران را به پلیآف فرستاد؛ اول امارات و بعد ایرلند. فاجعه بحرین، همچنان یکی از نقاط تاریک و سیاه تیم ملی است و صحبتهای زیادی درباره اتفاقهای مشکوک آن مطرح است؛ از شامخوردن بازیکنان در جایی خارج از اردو گرفته تا خوردن کشکبادمجان. پژمان جمشیدی که در آن تیم بوده بعدها از سنگینی بازیکنان در زمین گفته و ابراهیم میرزاپور خوردن کشکبادمجان را تکذیب کرده است. به هر حال، آن بازی به کابوسی برای فوتبال ایران تبدیل شد که گاه به گاه بازمیگردد و بحرین گربه سیاه فوتبال ما شده است. ایران در بازی رفت با امارات، با تک گل کریم باقری یک بر صفر برنده شد. در بازی برگشت، باقری، دایی و مهرداد میناوند گلزنی کردند و بلیت دوبلین برای تیم ملی صادر شد.
فضا در ورزشگاه لنزداون رود بهشدت انگلیسی بود؛ تماشاگران چسبیده به زمین بودند و تیم میزبان، از بهترین ستارههای لیگ برتر انگلیس بهره میبرد؛ از روی کین، کاپیتان افسانهای منچستریونایتد گرفته تا شی گیون و ایان هارت و رابی کین.
ایران، در شروع بازی تحت فشار خردکننده ایرلند بود و درنهایت، رحمان رضایی در انتهای نیمه تحت فشار حملات، یک پنالتی کاملا بیمورد و آماتوری داد. پنالتی را ایان هارت گل کرد. در ابتدای نیمه دوم هم ریباند یک سانتر از کنار را رابی کین به تور ایران چسباند.
تازه بعد از این گل بود که تیم سرخپوش ایران کمی جلو آمد. علی دایی، درست مثل همان پاسی که در ملبورن به خداداد عزیری داده بود تا گل صعود ایران را بزند، یک توپ برای علی کریمی انداخت. کریمی با شی گیون تکبهتک شد اما تنها چند گام کم آورد. چند دقیقه بعد، این بار پاس مهدی مهدویکیا به کریمی رسید و او با جادویش مدافعان ایرلند و تمام دوبلین را مسخ کرد. همه مغلوب نبوغ او شدند، همه جز گیون که یکی از مهمترین سیوهای تمام زندگیاش را به زیبایی انجام داد.
در بازی برگشت، ایران به سهگل برای صعود نیاز داشت. چند موقعیت خوب از دست رفت تا درنهایت، یحیی گلمحمدی در وقتهای تلفشده نیمه دوم، ارسال مهدویکیا را گل کند. این بیحاصلترین گل تاریخ فوتبال ایران است. از میان 100هزار نفری که در آزادی ماتم گرفته بودند و دهها میلیون نفری که پای تلویزیونها بودند، هیچکس برای این پیروزی فریاد نکشید. خیلیها صحنه گل یحیی را به یاد ندارند اما هزاران بار با تلخی وقتی که پیراهنش را روی صورتش کشیده و با سرعت به رختکن میدود را در ذهنشان بهعنوان نماد یکی از بزرگترین ناکامیهای فوتبال ایران مرور کردهاند.
هیچ تیمی در آسیا، همچون ما مستحق بازی در آن جام جهانی نبود.