• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
سه شنبه 23 دی 1399
کد مطلب : 121629
+
-

سینما در میدان سیاست

فیلم‎‌‎های تبلیغاتی هشتمین دوره‎‌‎ انتخابات ریاست‎‌‎جمهوری جلوه تازه‎‌‎ای به رقابت‎‌‎ نامزدها داد


حافظ روحانی  

19خرداد سال1380 است؛ رسانه‎‌‎ها خبر از پیروزی سیدمحمد خاتمی در هشتمین دوره‎‌‎ انتخابات ریاست‎‌‎جمهوری می‎‌‎دهند تا او بعد از 4سال ملتهب، برای 4سال دیگر هم در سمت‎‌‎اش ابقا شود. 4سال اول ریاست‎‌‎جمهوری او، سال‎‌‎های رشد رسانه‎‌‎های جمعی به شمار می‎‌‎آید و به‌نظر می‎‌‎رسد که حالا بسیاری قدرت رسانه‎‌‎ها را دریافته‎‌‎اند و تأثیر تبلیغات را درک‌کرده‎‌‎اند. حالا و به مدد گسترش رسانه‎‌‎هاست که به‌تدریج شکل تبلیغات انتخاباتی هم متنوع‎‌‎تر می‎‌‎شود؛ سرآغازش را می‎‌‎توان در روزهای خرداد1380 دید. بسیاری بعدتر نتیجه‎‌‎ انتخابات را به مدد شکل تبلیغات نامزدها بررسی کردند و کوشیدند تا نسبتی را میان این دو تعریف کنند که می‎‌‎توان از شماره‎‌‎ تیر‌ماه ماهنامه‎‌‎ فیلم مثال آورد. رشد اینترنت و گسترش امکانات دیجیتال که در همین سال‎‌‎ها آغاز شد، تأثیرش را در دوره‎‌‎های بعدی انتخابات نشان‌می‎‌‎دهد؛ دوره‎‌‎هایی که رشد نظرسنجی‎‌‎ها و گسترش تبلیغات در فضای مجازی جای رسانه‎‌‎های سنتی‌تر را می‎‌‎گیرند. سال1380 اما همه‌‌چیز در ابتدای راه است و شکل تبلیغات انتخاباتی همچنان به سیاق سنتی. در سال1376 شاهد نمایش فیلم‎‌‎های تبلیغاتی بودیم؛ هرچند اولیه و نه چندان خوش‎‌‎ساخت و حالا در سال1380 هر‎‌‎ 10نامزد حاضر در انتخابات یک فیلم تبلیغاتی برای خود دارند که یکی‎‌‎یکی از شبکه‎‌‎های تلویزیونی پخش می‎‌‎شوند؛ به جز فیلم علی فلاحیان، یکی از خبرسازترین چهره‎‌‎های دوره‎‌‎ اول ریاست‎‌‎جمهوری خاتمی با عنوان «گل‎‌‎آفتاب‎‌‎گردان» که هیچ‎‌‎گاه پخش نمی‎‌‎شود و همین ماجرا آن را خبرساز می‎‌‎کند. ماهنامه‎‌‎ فیلم در شماره‎‌‎ تیر‌ماه سال1380 به بررسی فیلم‎‌‎های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‎‌‎جمهوری می‎‌‎پردازد. پیش‎‌‎تر و در جریان هفتمین دوره‎‌‎ انتخابات ریاست‎‌‎جمهوری در سال1376 هم این فیلم‎‌‎ها را مرور کرده بود، ولی حالا و با حضور ده نامزد و اهمیت این فیلم‎‌‎ها به‌نظر می‎‌‎رسد که کار جدی‎‌‎تر باشد.
روش ماهنامه‎‌‎ فیلم بر مبنای بررسی فیلم‎‌‎ها بر مبنای موفقیت نامزدهای انتخاباتی است؛ مطلبی که به قلم نیما حسنی‎‌‎نسب نوشته شده و به نوعی بررسی فنی و شکلی فیلم‎‌‎هاست. در پایان یادداشت نویسنده با دیدی انتقادی به سراغ همه‎‌‎ فیلم‎‌‎ها می‎‌‎رود و آنها را ضعیف ارزیابی می‎‌‎کند. با این‎‌‎حال به‌نظر می‎‌‎رسد که حسنی‎‌‎نسبت نسبت به فیلم خاتمی دیدی مثبت‎‌‎تر دارد، چنانچه بارها از آن مثال می‎‌‎رود و حتی تکه‎‌‎هایی از دیگر فیلم‎‌‎ها را با فیلم تبلیغاتی خاتمی مقایسه می‎‌‎کند که در آن زمان گفته می‎‌‎شد به‌دست احمدرضا درویش ساخته شده‌است. این فیلم با ضرباهنگی نسبتاً کند آغاز می‎‌‎شود ولی در پایان ضرباهنگش تندتر می‎‌‎شود و بیشتر بر سخنرانی خاتمی در هنگام ثبت‎‌‎نام تمرکز دارد؛ بغض‎‌‎های خاتمی حین این سخنرانی چندبار صحبتش را قطع می‎‌‎کند و همین موضوع وجه دراماتیک قدرتمندی به این سخنان می‎‌‎دهد که به نقطه‎‌‎ تأکید فیلم تبلیغاتی او هم تبدیل می‎‌‎شود. بعدتر بسیاری همین سخنرانی و بغض‎‌‎های او را یکی از دلایل موفقیت‎‌‎اش در انتخابات برشمردند.
اما فارغ از اینها، جنجالی‎‌‎ترین فیلم انتخاباتی در آن روزها، فیلم تبلیغاتی علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت هاشمی است که هیچ‎‌‎گاه پخش نمی‎‌‎شود. در مورد دلیل پخش نشدن این فیلم در 2مطلب جداگانه در همان شماره‎‌‎ ماهنامه‎‌‎ فیلم 2دلیل ذکر می‎‌‎شود؛ اول توقیف فیلم توسط وزارت کشور و قوه‎‌‎ قضاییه و دوم دلیلی که سیدضیاءالدین دری، کارگردان این فیلم، طرح می‎‌‎کند مبنی بر دیر رسیدن فیلم به پخش. با این‎‌‎حال به‌نظر می‎‌‎رسد که خود نویسندگان ماهنامه‎‌‎ فیلم بیشتر دلیل اول را قبول دارند تا دلیل مطرح شده توسط دری را. با این‎‌‎حال به بهانه عدم‌پخش این فیلم، ساختار نسبتاً غیرمعمول این فیلم و همچنین چهره‎‌‎ جنجالی فلاحیان ماهنامه‎‌‎ فیلم به شکل مفصل‎‌‎تری به سراغ این فیلم رفته و با 2مطلب جداگانه (علاوه بر مطلب کلی حسنی‎‌‎نسب)، یکی به قلم علیرضا معتمدی و دومی بدون امضا به این فیلم پرداخته که مطلب دوم یک گزارش گفت‌وگو با سیدضیاءالدین دری است. در این دو مطلب ذکر شده که دری علاوه بر کارگردانی فیلم فلاحیان فیلم تبلیغاتی احمد توکلی را هم کارگردانی کرده بود و در مورد هر دو فیلم توضیح می‎‌‎دهد. نکته‎‌‎ مهم استفاده‎‌‎ دری از دو بازیگر در دو فیلم است؛ در فیلم فلاحیان این نقش بر عهده‎‌‎ شراره یوسف‎‌‎نیاست که در سال‎‌‎های دهه1370 در چند فیلم و نمایش بازی کرده بود که مشهورترین‎‌‎شان فیلم «راه و بیراه» به کارگردانی سیامک شایقی در سال1371 بود. او بعدتر و در سال1382 تنها فیلمش را هم با عنوان «این‎‌‎جا... آخر دنیا» کارگردانی کرد. در مطلب مجله فیلم به مجری‎‌‎گری او هم اشاره شده که احتمالاً مربوط به نقش‎‌‎اش در فیلم فلاحیان است. اما در فیلم دیگر دری، احمد توکلی، بازیگری گمنام ظاهر می‎‌‎شود که خود دری در گفت‌وگو می‎‌‎گوید نامش را نمی‎‌‎داند و گویا یک هنرپیشه‎‌‎ غیرحرفه‎‌‎ای تئاتر بوده است. با این‎‌‎حال و با استناد به نوشته‎‌‎های ماهنامه‎‌‎ فیلم به‌نظر می‎‌‎رسد که این دو فیلم از جهت نوع تجربه ‌نظر نویسندگان مجله را جلب‌کرده‎‌‎اند. خود سیدضیاءالدین دری هم تا حدی نگاه آنها را تأیید می‎‌‎کند و در گفته‎‌‎ها‎‌‎یش اشاره می‎‌‎کند که علی فلاحیان دست او را بازتر گذاشته بود.
سایر فیلم‎‌‎های تبلیغاتی چندان به چشم نمی‎‌‎آیند و نگاه حسنی‎‌‎نسب در مطلب‎‌‎اش به این فیلم‎‌‎ها چندان مثبت نیست و بر آ‎‌‎نها ایرادهای فنی متعددی را وارد می‎‌‎کند. در این نوشته بارها به ایراد فیلم‎‌‎ها در تدوین و فیلمبرداری یا نوع پرسش و پاسخ از نامزدها اشاره می‎‌‎شود؛ نکته‎‌‎ای که در فیلم‎‌‎های تبلیغاتی خاتمی، فلاحیان و توکلی کم‎‌‎تر به چشم می‎‌‎آید و به‌نظر می‎‌‎رسد که هر سه نامزد برای این فیلم‎‌‎ها استراتژی و شیوه‎‌‎ای مشخص را درنظر گرفته‌بودند. به‌نظر می‎‌‎رسد که دیگر نامزدهای انتخاباتی برخلاف خاتمی، فلاحیان و توکلی از فیلمسازان حرفه‎‌‎ای بهره‌نبرده‎‌‎اند و افرادی غیرحرفه‎‌‎ای را برای ساختن فیلم تبلیغاتی‎‌‎شان به‌کار گرفته‌اند. شاید تنها نکته‎‌‎ مهم حضور حامد کلاهداری در فیلم تبلیغاتی شهاب‎‌‎الدین صدر باشد که به‌عنوان نماینده‎‌‎ هنرمندان و جوانان در مقابل این نامزد انتخاباتی می‎‌‎نشیند. حامد کلاهداری بعدتر به داشتن روابطی با بعضی از چهره‎‌‎های سیاسی و فرهنگی منتسب شد. منتقدان برای تأکید بر این انتساب و به‌عنوان سند به 6فیلمی اشاره می‎‌‎کنند که  او در دوران ریاست‎‌‎جمهوری محمود احمدی‎‌‎نژاد ساخت و مشهورترین فیلمش «پایان‎‌‎نامه»، یک موضع‎‌‎گیری سیاسی مشخص از طرف او علیه دیگر جریانات سیاسی خوانده‌شد. کلاهداری بعد از پایان دوره‎‌‎ ریاست‎‌‎جمهوری احمدی‎‌‎نژاد کمتر در فضای فرهنگی کشور ظاهر شد که این رفتار تا حدی این انتساب را تأیید‌می‎کند. تماشای2 فیلم تبلیغاتی سیدمحمد خاتمی در 2دوره‎‌‎ انتخابات 1376 و 1380 نشان می‎‌‎دهد که سطح کیفی تبلیغات انتخاباتی دارد به‌تدریج بهبود می‎‌‎یابد. چنانچه در سال‎‌‎ها و انتخابات بعدی شاهد رشد بیشتر روش‎‌‎های تبلیغ و حضور فیلمسازان حرفه‎‌‎ای در عرصه تبلیغات انتخاباتی هم هستیم. این اتفاق که در سال1376 به امضای طومار و صدور بیانیه محدود می‎‌‎شد، در سال‎‌‎های بعدی به حضور جدی‎‌‎تر در تبلیغات انتخاباتی منجر شد. در نتیجه به‌نظر می‎‌‎رسد که در طول دهه‎‌‎های 1380و 1390روش‎‌‎ها و تنوع شیوه‎‌‎های تبلیغات انتخاباتی تغییرات اساسی کرد و ستادهای انتخاباتی نامزدها تلاش کردند تا روش‎‌‎های جدید و خلاقانه‎‌‎ای را برای تبلیغ نامزد خود به‌کار گیرند. رشد شرکت‎‌‎های تبلیغاتی که از ابتدای دهه1370 آغاز شده بود هم در این جریان مؤثر بود. به واقع این فیلم‎‌‎ها و این روش‎‌‎ها نشان می‎‌‎داد که تبلیغات دارد به‌عنوان یک شیوه و روش مورد‌پذیرش قرارمی‎‌‎گیرد و حالا بخشی از فرایند کارها از جمله انتخابات را شامل می‎‌‎شود. حضور 10نامزد در انتخابات سال 1380فرصتی را برای عرض‎‌‎اندام تبلیغات فراهم کرد؛ فرصتی که تأثیرش را در سال‎‌‎های بعد هم دیدیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید