مرضیه ثمره حسینی_روزنامه نگار
در سال کرونا، گرانی هم بر مردم آوار شد و قدرت خرید بسیاری از اقشار جامعه پایین آمد. برای خیلیها، اولویت با خرید مایحتاج ضروری است. اگر خرید ضروری پیش آید، با پولی که میماند، بازار اجناس دستدوم انتخاب اول است. قیمت پوشاک نو نیز دیگر با دخل خانوارها جور درنمیآید و امسال خانوارهای بسیاری، قید خرید لباس را زده و آن را به زمانهای دیگر موکول کردهاند، برخی اما به سمت بازار تاناکورا میروند. فعالیت فروشگاههای تاناکورا غیرمجاز تلقی میشود اما تعدادشان در تهران کم نیست و بهنظر هر روز بیشتر هم میشود. شکل و شمایل این فروشگاهها خاص است و تقریبا هر چیزی که نیاز انسان است، از در و دیوارشان آویزان است و فضای داخلشان هم با وجود رگالها و سبدهای پر از مانتو، لباس زنانه، مردانه و بچگانه، و کیف و کفش، از کهنه تا نو، تنگ و ترش است. به سراغ چند فروشگاه تاناکورا در حوالی خیابان رودکی رفتیم تا ببینیم این روزها اوضاع کاسبی آنها چگونه است؟
گرانی دلار و روپیه به ما آسیب زد
ساعت10 صبح، بازار در حال بیدارشدن است. موقع خوبی میرسم. فروشنده در حال جابهجایی رگالهای لباس به پیادهروی جلوی مغازهاش است و سرش خلوت است. سریع سراغ موضوع میروم. شروع حرفش این است: همه از کرونا آسیب دیدند. قرنطینه اجباری و بستهشدن بازارها بهکار ما آسیب زد. فقط هم که کرونا نیست. ما از بازار چهارراه رسولی در زاهدان خرید میکنیم. آنها نیز از کراچی پاکستان جنس میآورند. جنسها خارجی است و افزایش قیمت دلار و روپیه تأثیر منفی بسیاری بر بازار ما داشته است. میپرسم مشتریانش تحتتأثیر اینکه گفته شد پوشاک تاناکورا ممکن است حامل ویروس کرونا باشد، کم نشدهاند؟ قهقهه میزند: این حرفها کاملا غیرعلمی است. ما همان زمان که بار را تحویل میگیریم آن را تحویل واحد شستوشو و اتوکشی میدهیم و لباسها کاملا ضدعفونی میشوند. او ادامه میدهد: امسال مشتریان ثابتمان کم نشدند، آنها میدانند که جنس اوریجینال اروپایی میپوشند نه جنس چینی و بیکیفیت. جنس چینی آن هم نه درجه2 یا 3 بلکه درجه20 را باید با مبلغ گزافی خرید. برای همین مشتری همان مبلغ و حتی بسیار کمتر از آن را میدهد و جنس اوریجینال میخرد، مثلا ما کاپشن پَر کوهنوردی در حد نو را 700هزار تومان میفروشیم، درحالیکه قیمت کاپشن نو بچگانه بیشتر از این است. مشتریان این مغازه طبق گفته فروشنده، از همه اقشار، پولدار و غیرپولدار هستند و سود فروش هم مناسب است، هرچند این حرف فروشنده هم قابل تأمل است: نباید روی سود خیلی حساب کرد، بههرحال ما در ایران زندگی میکنیم و کسی که یک روز کار کند، روز دوم کار نکند، روز سوم نان شب ندارد.
مشتریانم بیشتر شدهاند
جنب مغازه تاناکورا، فروشگاه کفشهای استوک است. استوک به اجناس تکسایز و تکرنگ شده در فروشگاههای بزرگ میگویند که نو هستند اما با تخفیف بالای 70درصد از فروشگاه خارج شده و در انبار جمع و بعد فروخته میشوند. تاناکورا، جنسی است که دستدوم و استفادهشده است که البته ردهبندیهای مختلفی دارند: یک دسته خیلی استفاده شدهاند، یک دسته متوسط هستند و دسته دیگر کم استفاده شدهاند و یا بار Return هستند، به این معنا که شما از فروشگاه بزرگی مانند آدیداس خرید میکنید و تا یک هفته بعد از خرید به هر دلیلی اگر آن را دوست نداشته باشید، به فروشگاه برمیگردانید؛ یعنی کفشها یا لباسهایی که فقط یک هفته پوشیده شدهاند. قیمت این جنسها متفاوت است.
داخل مغازه میروم و چون سر مغازهدار خلوت است، با مصاحبه موافقت میکند. نظرش را درباره قاچاقبودن جنس استوک میپرسم؛ این لفظ را تنها برای ما که نان شب پیدا میکنیم، بهکار میبرند. برای بزرگتر از ما که میلیاردی قاچاق میکنند، از شیر مادر حلالتر است! مشتریان این مغازه در سال گرانی بیشتر شدهاند: هر چه وضعیت اقتصادی روزبهروز بدتر میشود، مردم به جنس استوک و دستدوم بیشتر تمایل پیدا میکنند. بعد میپرسد که خود شما واقعا تاکنون تفاوت جنس داخلی و خارجی را حس نکردهاید؟ شما به کوهنوردی علاقه دارید و با هزینه بسیار لوازم مورد نیاز را میخرید. اگر زمان کوهنوردی، وزن کفشتان زیاد باشد یا منعطف و ضدآب نباشد، هزارمتر هم نمیتوانید جلو بروید. میگوید باعث افتخار مملکت خواهد بود که فقط از کالای خودش استفاده کند، اما جنس داخلی هنوز توانایی رقابت با برندهای خارجی را ندارد و به همین دلیل است که قاچاق یک پدیده شده و هر روز گسترهدتر میشود. مرزها را بستند که تولیدکننده داخلی بتواند خودش را به برند خارجی برساند! بهترین تولیدکننده کفش در دنیا، ایتالیاست و برندهای معروفی دارد. اما این کشور هرگز مرزهایش را نبست که یکی از برندهایش یک کارتل اختصاصی ایجاد کند و بازار را قبضه و جنس بیکیفیت تولید کند. بازار آزاد راه انداخت و تعرفههای گمرکی را به صفر رساند و راه عرضه محصولات چین، آمریکا، فرانسه و... را در بازار خود باز گذاشت. نتیجه این شد که برندهای ایتالیا مجبور شدند خودشان را به استاندارد جهانی برسانند و هم بازار داخلی را قبضه کرده و هم به خارج از کشور صادر میکنند.
میپرسم با افزایش قیمت دلار شما ضرر کردهاید، میگوید: من ضرر نکردم، هموطنانم ضرر دیدند. من جنسی را که میخرم، با لحاظ سود، میفروشم. یک کتونی سرخابی چشمام را گرفته، قیمتش میکنم؛ 2میلیون تومان. فروشنده میگوید: این کفش را در فروشگاه بهظاهر نمایندگی در داخل باید 6میلیون تومان بخرید. او هم قاچاق میکند، منتها او با جعبه و برگ سبز جعلی قاچاق میکند و ما آن را از جعبه درمیآوریم و از مرز خاکی بهصورت بسیار محدود و مسافری میآوریم. کانتینرهای حامل اجناس قاچاق از ممر قانونی وارد کشور میشوند. بعد کولبری که یکبار پوشاک دارد و بهخاطر 100هزار تومان 20کیلومتر کولبری میکند، هدف قرار میگیرد!
سود تکفروشی بیشتر است
بار تاناکوراهای تهران از سیستانوبلوچستان و مهاباد به دستشان میرسد. شماره یکی از فروشگاههای آنلاین عمدهفروشی تاناکورا در مهاباد را میگیرم و درباره قیمت هر بار تاناکورا سؤال میکنم. فروشنده میگوید: قیمتها به کیفیت بار بستگی دارد. بستهها 45کیلویی است و بار زیر2میلیون هم وارد میشود اما ارزش استفاده ندارد. ما کار ضعیف وارد نمیکنیم. پارسال هر بسته کاپشن 45کیلویی شامل حدود 80کاپشن را 2تا 3میلیون تومان میخریدیم، امسال 8میلیون تومان بابت آن میپردازیم. بار بافت زنانه را 6تومان، بار ورزشی را 10میلیون تومان و بار کاپشنهای چرم شامل 25تا 30کاپشن را 18میلیون تومان میفروشیم.
از نظر این عمدهفروش، در کار تاناکورا، سود تکفروشی بیشتر است؛ هزینه اجاره مغازه ما 4میلیون تومان است. هزینه راه نیز هر کیلو 27هزار تومان و بار استوک هر کیلو 70هزار تومان است. روی هر بار 350هزار تومان سود میکنم. اگر بار درجه یک باشد، 700هزار تومان نهایت سود است. روی بار استوک با وزن
25-20کیلو 300-200هزار تومان سود است. اما خردهفروش اجناس را بین 80هزار تا 500هزار تومان عرضه میکند و 5-4کار خوب هزینه کل بار را جبران میکند. یک کاپشن اوریجینال نو یا در حد نو در بار تاناکورا 200-150هزار تومان آب میخورد، بعد خردهفروش بهراحتی یکمیلیون و 500تا 2میلیون تومان میفروشد. قیمت نوی این کاپشن 6تا 7میلیون تومان است. تاناکوراهای تهران سود خوبی میبرند: کفش اورجینالی که ما 450-350هزار تومان میفروشیم، در تهران 2میلیون و 500هزار تومان تا 3میلیون تومان به فروش میرود.
موتور دستدوم عمر مفیدش را کرده و خریدار را به دردسر میاندازد و برای تعمیر باید کلی هزینه کند اما اگر کسی به اجبار خواست موتور دستدوم بخرد، باید به چند نکته توجه کند؛ نخستین چیزی که موتور باید داشته باشد، سند است. موتور راحت دزدیده میشود و راحت هم به فروش میرود اما اگر از فروشنده سند بخواهیم، دیگر موتور دزدی نمیخریم. بعضی از موتورها هم در مزایده خریده شدهاند و این احتمال وجود دارد که سندشان کامل نباشد
دو شنبه 22 دی 1399
کد مطلب :
121548
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/mZ6Jn
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved