
نشانهای که فقط یک نشانه نیست
نگاهی به موج گسترده اعتراضها به هویت بصری تازه و تغییر نشانه آشنای موزه هنرهای معاصر تهران

مرتضی کاردر- روزنامه نگار
اعتراضها به تغییر نشانه موزه هنرهای معاصر پس از رونمایی از نشانه و هویت بصری تازه شدت گرفته است. جستوجوی هشتگ #موزه_هنرهای_معاصر_تهران و #رضا_عابدینی ما را به دهها مطلب اعتراضی درباره تغییر نشانه موزه هنرهای معاصر تهران میرساند. کم پیش آمده که جامعه هنرهای تجسمی به یک مسئله بهشکل دستهجمعی واکنش نشان دهد. بیشتر واکنشها نیز از سوی عموم دوستداران هنرهای تجسمی در شبکههای اجتماعی انجام شده است. اما آیا واقعا هویت بصری تازه موزه آنقدر فاجعهبار است که مستحق این همه اعتراض باشد یا اینکه انتقادها بهخاطر مخدوش شدن حافظه بصری دوستداران موزه است؟ آیا دوستداران موزه به همه اجزای هویت بصری توجه کردهاند یا فقط تغییر نشانه موزه مسئلهشان است؟ آیا اعتراضها فقط به هویت بصری موزه برمیگردد یا تأخیر در بازسازی موزه نیز در اعتراضها تأثیرگذار بوده است؟
هویت بصری یکی از نشانههای بازسازی موزه
از ماهها پیش اعلام شده بود که بازگشایی موزه پس از دوره طولانی مرمت فقط برگزاری یک نمایشگاه نخواهد بود و شامل مجموعهای از برنامهها و اتفاقهاست ازجمله رونمایی از وبسایت تازه موزه و تکمیل شناسنامه آثار گنجینه موزه و رونمایی از نشانه و هویت بصری تازه.
موزه هنرهای معاصر تهران هویت بصری نداشته است. نشانهای داشته که جواد پویان در دهه 60 طراحی کرده و بعد نام موزه به شکل فونت «زر بولد» زیر آن نوشته شده است. هویت بصری تازه قرار بود شامل نشانه ، فونت ، رنگ اصلی ، رنگهای فرعی و المانهایی باشد و در فعالیتها و محصولات گوناگون موزه مورد استفاده قرار گیرد بهگونهای که هر جا به چشم بینندهای میخورد فیالفور دریابد با محصولی از موزه هنرهای معاصر مواجه است.
علیالقاعده چارهای نبود جز اینکه هویت بصری تازه مجموعهای منسجم و یکدست باشد و زیرنظر یک نفر انجام شود. برای طراحی هویت بصری تازه، تغییر در نشانه فعلی اجتنابناپذیر بهنظر میرسید.
رضا عابدینی؛ انتخابی اجتنابناپذیر
بخشی از اعتراضها در روزهای اخیر متوجه رضا عابدینی، طراح هویت بصری تازه است. از ماهها پیش اعلام شده بود که طراحی نشانه و هویت بصری موزه بهعهده رضا عابدینی، گرافیست نامدار ایرانی است. آن زمان کسی به انتخاب عابدینی اعتراضی نکرد. اصلا اگر قرار به انتخاب یک نفر از میان گرافیستهای ایرانی باشد چهکسی انتخاب میشود؟ رضا عابدینی یکی از تأثیرگذارترین گرافیستهای در حال حاضر ایران است. تحولات او در گرافیک ایرانی در دهه 70 بر کسی پوشیده نیست. تغییراتی که او در حروف فارسی و استفاده از آنها در گرافیک انجام داده، کارکرد و هویت تازهای به حروف ایرانی بخشیده است. بسیاری از گرافیستهای حال حاضر ایران پیرو سبک او و ادامهدهندگان راهیاند که عابدینی در گرافیک ایرانی آغاز کرده. علاوه بر این، او از انگشتشمار گرافیستهای ایرانی است که جایگاهی جهانی دارد. حتی اگر قرار بود جامعه گرافیستها یا تشکلهای صنفی گرافیک یک نفر را انتخاب کنند باز هم رضا عابدینی یکی از اصلیترین گزینهها بهشمار میرفت.
اما حالا پس از رونمایی از هویت بصری تازه، اعتراضهای بسیاری متوجه رضا عابدینی شده است. حتی بعضی کارنامه او را زیر سؤال بردهاند. آیا بعضی از حملهها و اعتراضها نوعی تسویه حساب شخصی با رضا عابدینی است؟
قرار نیست نشانه قدیمی کنار گذاشته شود
رضا عابدینی در جلسه رونمایی از هویت بصری تازه به همه پرسشهای احتمالی درباره هویت بصری پاسخ گفته است: «هیچ سابقهای برای هویت بصری موزه وجود ندارد. در سالهای گذشته تنها فعالیتهای پراکنده انجامشده است که بسیاری از آنها درخشان هستند و شخصا آنها را در آرشیو خود نگهداری میکنم. اما در آن سالها طراحان و مدیران وقت به این مسئله فکر نمیکردند که موزهای در این حد با این آثار ارزشمند که جایگاه مهمی در میان موزههای هنرهای معاصر جهان دارد، نیاز به طراحی هویت بصری داشته باشد. البته این مسئله در جهان هم عمری در حدود ۲۰سال دارد و پیش از آن تمرکزی روی هویت بصری وجود نداشت. اما چنین فضایی که فعالیتهای متفاوتی دارد اگر هویت بصری مشخص نداشته باشد مخاطبان نمیتوانند این فعالیتها را ردیابی کنند.» در عین حال گفته است که قرار نیست لوگوی قدیمی موزه کنار گذاشته شود. «قرار نیست که لوگوی قدیمی موزه کاملا کنار گذاشته شود، بلکه در کتابها و سایر فضاهایی که امکانپذیر باشد از این لوگو استفاده خواهیم کرد. من بارها شاهد بودم که کیوریتورهای خارجی که برای رویدادهای مشترک به موزه میآمدند از ما یک گایدلاین بصری درخواست میکردند تا بتوانند برنامههای خود را با آن طراحی کنند، اما هیچوقت چنین چیزی نداشتیم. هویت بصری موزه ما را به یک موزه استاندارد که هویت بصری دارد تبدیل میکند.»
بهسراغ نقشه موزه رفتم
آیا معترضان متوجه فقدان هویت بصری موزه بودهاند و اجزای گوناگون مجموعه بصری تازه را ارزیابی کردهاند یا اعتراضشان فقط به تغییر نشانه موزه است؟ آیا اصلا کسی به حرفهای رضا عابدینی درباره هویت بصری و ایده او برای خلق نشانه تازه توجه کرده است؟ «بسیاری از موزهها بهطورکلی نشانههای قدیمی خود را کنار گذاشته و به طراحی نشانه جدید پرداختهاند. همین مسئله باعث شد که درخواست کنم نشانه جدیدی برای موزه طراحی شود و با وجود اینکه نشانه قدیمی موزه را بسیار دوست دارم، اما با این لوگو هیچ کاری نمیتوانستیم انجام دهیم. بنابراین به فکر طراحی نشانه جدید افتادم و این بار به جای اینکه به شکل ظاهری ساختمان موزه توجه کرده و از آن الهام بگیریم، به سراغ پلان (نقشه) موزه رفتم و فرمی شبیه مربع را از آن برداشت کرده و بر آن اساس المانهای مختلف را طراحی کردیم که میتواند به شکلها و اندازههای مختلف درآید و در فضاهای گوناگون استفاده شود.»
واکنشی که 2ماه دیرتر صورت گرفت
فارغ از اینها نکته اینجاست که هویت بصری تازه موزه نزدیک به 2 ماه است که مورداستفاده قرار میگیرد. نخستین بار بیستم آبان بود که صفحه اینستاگرام موزه با هویت بصری تازه بهروز شد. پس از هک شدن صفحه موزه و طراحی صفحه تازه باز هم نشانههای بصری تازه مورد استفاده قرار گرفت. در یکی دو ماه گذشته مجموعه مطالب بسیاری با استفاده از هویت بصری تازه تولید شده است. همشهری در روز نهم آذر گزارشی با عنوان «ام را به نشانه موزه بگیر» منتشر کرد. در مدتی که نشانههای بصری تازه مورد استفاده قرار گرفته بود، هیچ اعتراضی در شبکههای اجتماعی به چشم نمیخورد. اما چگونه است که پس از رونمایی همه کاربران شبکههای اجتماعی متوجه هویت بصری موزه شدهاند؟ بیتردید بخشی از اعتراضها بهدلیل جایگاهی است که نشانه قدیمی موزه در حافظه بصری مخاطبان دارد. اثر جواد پویان که با استفاده از 4 بادگیر خلق شده نشانهای درخشان است که در 30 سال گذشته بهعنوان نشانه بصری موزه جا افتاده است. اما آنچه رضا عابدینی برای موزه طراحی کرده روزآمدتر از نشانههای گذشته و مجموعهای است از نشانه و هویت بصری که شأنیت بیشتری با جایگاه بینالمللی موزه دارد و در فعالیتهای آینده موزه کارکرد بیشتری خواهد داشت.
اعتراضهای روزهای اخیر به نشانه تازه موزه محدود نشده و به فرایند طولانی بازسازی موزه نیز رسیده است. حتی بحثهای قدیمی درباره گنجینه موزه نیز دوباره مطرح شده است. عموم دوستداران هنرهای تجسمی دلایل تأخیر در بازگشایی موزه را نمیدانند. شاید بازگشایی زودتر موزه هنرهای معاصر تهران، رونمایی از وبسایت موزه و شناسنامه کامل آثار گنجینه و برنامههای تازه، هم در محیط موزه و هم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بتواند قدری از انتقادها بکاهد.