بهرام بیضایی؛ تجدید چاپ نمایش در ایران
در حیطه تاریخ تئاتر ایران چاپ و تجدید چاپ 2اثر در این دهه قابل توجه است. کتاب نمایش در ایران بهرام بیضایی که در سال 1344خورشیدی برای نخستین بار منتشر شده بود در دهه 70 پس از ربع قرن تجدیدچاپ میشود. پیش از این کتاب تحقیقات پراکندهای درباره تاریخ نمایش ایرانی، نظیرکتاب بنیاد نمایش در ایران اثر دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی صورت گرفته بود. اما همچنان تنها مرجع معتبر و البته نایاب تا سال 1379همین کتاب نمایش در ایران بود. این کتاب هنوز منبعی موثق و خواندنی است. این هم از توانایی بیضایی است که در 27سالگی چنین پژوهشی را فراهم کرده است و هم از غفلت دیگر پژوهندگان که نتوانستند بدیلی بیاورند برای این کتاب. تمرکز اصلی کتاب نمایش در ایران بر بنیانهای نمایشی است. در نبود گزارههای مستدل تاریخی محقق روش کار بدیعی اختیار کرده است. کتاب به دو بخش پیش و پس از اسلام تقسیم شده و ذیل این تقسیمبندی گونههای مختلف نمایش ایرانی (همچون تعزیه و نقالی و نمایشهای شادیآور و عروسکی) واکاوی شده است. یعنی سیر تحقیق توأمان که تاریخی است، موضوعی است. بیضایی در این کتاب به مدخل تئاتر فرنگیمآب و تئاتر معاصر نمیپردازد و بر همان ریشهها و بنیانها میماند. انتشار مجدد این کتاب در دهه 70رخداد مبارکی بود، خاصه در محیط آموزشی و دانشگاهی تئاتر ایران.
مصطفی اسکویی؛ تئاتر ایران از مسکو
در سال1370کتاب متفاوتی منتشر میشود. مصطفی اسکویی کتاب پژوهشی در تاریخ تئاتر ایران را در مسکو به چاپ میرساند. این پژوهش البته در قیاس با کار بیضایی قاعدهمندتر و مفصلتر بهنظر میرسد و بنا بر تقسیمبندی نویسنده تئاتر باستان و تئاتر قرون وسطی و تئاتر معاصر را دربرمیگیرد. صرفنظر از کیفیت چنین طبقهبندی، سهم تئاتر باستان و قرون وسطی در این کتاب قریب به 500صفحهای تنها 69صفحه است و از انواع مبادی نمایش در ایران تنها به تعزیه پرداخته است. دکتر اسکویی که خود مؤسس هنرکده و تئاتر آناهیتا است، دوران معاصر تاریخ تئاتر خود را به پیش و پس از تأسیس گروه تئاتر آناهیتا تقسیم میکند. در اینکه خانواده اسکویی در شناخت استانیسلاوسکی و شیوه یا سیستم تئاتر علمی در ایران و پرورش نسلی درخشان از تئاتریها نقش شکوهمندی داشتهاند شکی نیست اما خویشتن را قاعده تاریخ قراردادن مشکوک است. با این همه آنچه در کتاب پژوهشی در تاریخ تئاتر ایران چشمگیر است جزءنگری نویسنده است بر جریانات معاصر تئاتر ایران تا دهه 60. ماده خام تحقیق در این کتاب دیدهها و تجربههای نویسنده است و تکیه بر نقد و خبرهای مطبوعات و اعلانات و بروشورهای نمایشها و خبرنامههای وزارتخانهها. کتاب اسکویی به شمارگان 3000نسخه در مسکو منتشر شد، بامقدمههایی از دانیل کمیساراوف و ب. سمینوف در انستیتوی دولتی تئاتر، موسیقی و سینمای لنینگراد که نوشته بود این کتاب باید تدریس شود!از سرنوشت این کتاب در روسیه، ترجمه و تدریس آن خبری نداریم. همچنان نمیدانیم که چطور کتاب دست بهدست گشت و هیاهو به پا کرد.
احمد دامود؛ آموزگار کارگردانی کارگردانان جوان
احمد دامود که سالها در فضای آکادمیک تئاتر ایران به تدریس بازیگری و کارگردانی پرداخته بود، در سال 1376دست بهکار شد تا کمبود منابع مکتوب در رشته تخصصی خود را جبران کند. حاصل همت او کتاب اصول کارگردانی تئاتر بود که به سرعت تبدیل به معتبرترین مرجع دانشگاهی در این رشته شد. اصول کارگردانی تئاتر کتاب موجز و مفیدی است که در عین اختصار هیچکدام از اصول اولیه کارگردانی تئاتر را از قلم نینداخته است. این کتاب تا به امروز بالغ بر پانزده بار تجدید چاپ شده است که همین حکم پرمایگی آن است.
جلال ستاری؛ فصلهای جامانده از فصلنامه
لاله تقیان و جلال ستاری که سالیان سال چراغ فصلنامه تئاتر را روشن نگاه داشته بودند در سال1374کتاب درباره تعزیه و تئاتر در ایران را روانه بازار کردند. این کتاب در اصل دستچین مقالاتی است که آنها برای انتشار در آخرین شماره فصلنامه تئاتر در آن ایام تدارک دیده بودند. فصلنامه تئاتر حاصل تلاش تقیان و ستاری پیش از انقلاب بود. لاله تقیان در پاییز سال 1356نخستین شماره از این فصلنامه را منتشر کرد و تا پاییز 1357چهار شماره از آن منتشر شد. پس از انقلاب لاله تقیان تا پایان زمستان 1370شانزده شماره از این نشریه تخصصی را به جامعه علاقهمندان تئاتر عرضه کرد تا اینکه در انتشار آن وقفه افتاد. کتاب درباره تعزیه و تئاتر در ایران با چهار بخش سامان گرفته است. در بخش نخست علی بلوکباشی، ژان کالمار، شکیل حسین و دیگران مقالاتی مفصل درباره تعزیه نوشتهاند که خاصه مقاله ژان کالمار، بانیان تعزیه خوانی، هر چند خالی از اشکال نیست، بهشدت دقیق و حاوی اطلاعات مهم تاریخی است. بخش دوم این کتاب به نمایش تخت حوضی اختصاص یافته و بخش سوم گوشههایی از تاریخ تئاتر در ایران نام گرفته است. آخرین بخش کتاب نیز گزارشهایی میدهد درباره نمایشنامههای کهن. در فصلی با نام گوشههایی از تاریخ تئاتر در ایران با 2 مقاله از آندرانیک هویان مواجه هستیم؛ اولی در شناخت مانول ماروتیان چهره شاخص تئاتر ارامنه و دیگری در باب سابقه اجراهای نمایشنامه اتللو در ایران. آندرانیک هویان در این مقاله به دقت اجراهای متعدد اتللو در ایران را از 1303تا 1370بررسی میکند. به گزارش این مقاله در نوزدهم آذرماه 1370نمایشنامه اتللو به کارگردانی هوشنگ توکلی در سالن اصلی تئاترشهر به اجرا درآمده است و در آن هوشنگ توکلی و مهرانه مهینترابی و جمشید جهانزاده و دیگران به ایفای نقش پرداختهاند. به نوشته هویان نمایش بیروح و دلمرده و بیجان و بسیار ضعیف بوده، مشتی نمونه خروارها اجرای تئاتر در سالهای آغازین دهه 70.
تالیف برای تئاتر؛ خواندنیهای دانشجویان تئاتر در دهه هفتاد
در همینه زمینه :