کجرفتاریهای روانشناختی عامل التهاب ارزی
بهنام شهائی/ اقتصاددان رفتاری
در هفتههای اخیر شاهد عطش فراوان مردم برای خرید ارز (عمدتا دلار) و طبیعتا خیزش شدید و بلند قیمت ارز بودیم. سوای از دلایلی که کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی برای آن وضعیت برشمردند (مثلا احتمال خروج آمریکا از برجام در آینده نزدیک، ورشکستگی برخی از بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری، بودجه و تراز تجاری منفی دولت، کاهش نرخ سود بانکی و...)، میتوان رفتار مردم در بازار ارز را با ایدههای اقتصاد رفتاری، بهویژه مقوله مالیه رفتاری نیز تحلیل و تبیین کرد.
اول آنکه، ظاهرا مردمی که 2ماه قبل به هشدار مسئولان (بهویژه رئیس بانک مرکزی) مبنی بر حباب نرخ ارز دل سپردند و از بازار خارج شدند یا از ورود به آن امتناع کردند، از تصمیم خود پشیمان شدند و از اینکه فرصت طلایی کسب سود قلمبه را از دست دادهاند، افسوس میخورند.
دوم، همین افراد به سود هنگفت ماههای گذشته ارز (حدودا 30درصد) لنگر انداخته بودند و گمان میبردند که همین شرایط در آینده نزدیک نیز حکمفرما خواهد شد (یعنی قیمت ارز به بالاتر از این هم خواهد رسید)؛ غافل از اینکه رشد درخت هرقدر هم زیاد باشد، باز هم به آسمان نخواهد رسید.
سوم، اطمینان بیش از اندازه به سود حاصل از خرید ارز باعث شده بود آدمها ریسک زیان را کمتر از اندازه واقعی ببینند زیرا گمان میبردند که یا بازار از کنترل دولت خارج شده یا اینکه فنر قیمت ارز اصطلاحا دررفته است. همین اطمینان بیش از اندازه، چشمان آنان را به روی ریسک و احتمال سقوط قیمت ارز بسته بود.
چهارم، افراد دودلی که در 2ماه اخیر به بازار وارد شده بودند یا اینکه از روی احتیاط از بازار خارج شده بودند، با مشاهده سود ماههای گذشته خریداران قبلی و صف عریض و طویل مشتاقان خرید ارز به فکر ورود به بازار ارز افتادند زیرا اگر نرخ ارز دارای حباب بود یا خرید آن منطقی نبود، اینهمه آدم به سراغ خرید ارز نمیرفتند. پس حتما حکمتی در این تصمیم بقیه وجود دارد.
درمجموع، بهنظر میرسد خیلیها به تبعیت از رفتار دیگران و نه ملاحظات فاندامنتال و تکنیکال به سراغ خرید ارز رفتند.
پنجم، حسابداری ذهنی ابتدای سال باعث شد افراد تصور کنند که حتی اگر در حال حاضر زیان کنند، تا پایان سال باز هم فرصت جبران زیان وجود دارد زیرا قطعا در آینده نیز قیمت ارز افزایش خواهد یافت و فرصت جبران زیان مجددا نصیب آنها خواهد شد.
ششم، عدهای که در ماههای اخیر از بازار بلبشوی نرخ ارز به نان و نوایی رسیده بودند، در این مقطع جسارت بیشتری برای خرید ارز نشان میدادند، زیرا طبق حسابداری ذهنی پول قمارخانه، اگر این افراد از خرید ارز زیان میکردند چیزی که از دست میدادند پول بادآورده بود، نه اصل پول خودشان.
در پایان، بهنظر میرسد «نظریه افسوس»، «لنگراندازی»، «تعمیم شرایط فعلی کوتاهمدت به آینده»، «اطمینان بیش از اندازه»، «رفتار گلهای»، «حسابداری ذهنی ابتدای سال»، «حسابداری ذهنی پول قمارخانه» و در یک کلمه «کجرفتاریهای روانشناختی» مسبب و دلیل عطش بیحد و اندازه مردم برای خرید ارز و بالطبع خیزش نرخ ارز در مقطع کنونی بودند.